زهره برامکییزدی تعریف میکند: ۲۳ اسفند، عملیات بدر بود که ترکش خورد و اسیر شد. همه پانزدهنفری که با هم بودند، اسیر شده بودند. در این فاصله هر ششماه یک بار نامهای میآمد که بدانم زنده است.
صفرعلی ایوبی، یکی از رزمندگان دفاع مقدس است که امروز در جایگاه کارمند انبار و اموال شهرداری منطقه ۹ به خدمتگزاری مشغول است.
مجید هوشیار آقاجانیان، همه ۸ سال جنگ را در جبهه حضور داشته است، او بازنشسته فعلی ارتش و توپچی زمان جنگ است که به گفته خودش بیشتر از همه با توپ ۱۵۵ خودکششی کارکرده.
علیرضا سعیدی و همسرش برای تامین معاش و مخارج زندگی، به پرورش کرم ابریشم در منزل میپردازند؛ کاری که تا آن زمان سابقه نداشت اما آنها به خوبی از عهده کار برآمدند.
عبدالله آراسته یکی از انقلابیهای فعال و تاثیرگذار شهر توس است که با رها کردن شغل خود، به صف مبارزان انقلاب میپیوندد و بعدها در جبهه به عنوان اولین شهید توس سفلی، نامش بر سر زبانها میافتد.
حسین افخمیروغنگیران که ۱۷ سال بیشتر نداشت، نباید آنجا میبود؛ پدرش اجازه عزیمت به جبهه را به او نداده بود و او قاچاقی و با رضایتنامه جعلی راهی میدان جنگ شده بود. آن روزها، اما خیالش راحت بود.
تصویر شهید حسین شاطری درون ویترین شیشهای قرار دارد که درست کنار تابلو خیابان آیتالله بهجت ۲۱ با چند میله آهنی قد راست کرده است.