محمد سلیمی یک مشاور امین بود؛ فرقی نداشت چه کسی برابر او ایستاده باشد. خواه یک غیرنظامی منحرف باشد و خواه یک افسر عالیرتبه. او همانی است که صریح و بیپرده، بدون واهمه از بهخطر افتادن موقعیتش، اصول اعتقادی و موازین اخلاقی را یادآوری میکرد.
سید اسماعیل آموزگار از خاندان مطبوعاتی آموزگار و یکی از روزنامهنگاران باسابقه خراسانی در روزهای اعتصاب دوم مطبوعات، همراه مردم مشهد در مبارزههای داخل شهر شرکت داشت و یادداشتهایی از رویدادهای آن روزها تهیه کرد.
فتحالله برسیپور یکی از همافرانی بود که همراه با همکاران خود در دهه طلایی پیروزی انقلاب در نیروی هوایی تهران توانست نقش بسزایی در آزادسازی ارتش از رژیم طاغوت داشته باشد.
سمیه صادقی از مرحوم پدرش میگوید: از خود او شنیدم در کمپ اسرای عراقی یک کیسه طلا جمع کرده و همه را تحویل تهران داده بود. همیشه مراقب بود که مقرری سربازان سر موعد پرداخت شود.
دکتر علی انجمشعاع که این روزها مدیریت بیمارستانی در مشهد را برعهده دارد، رزمنده دفاع مقدس بوده و روایت همه روزهای جنگ را با تکتک عکسها و تصاویر سیاه و سفید، پیش چشم ما بهتماشا میگذارد.
امیر سرتیپ حسین عرب سالها بعد از آتشبس و تا بازنشستگی در مناطق عملیاتی و مرزهای غرب و جنوب خدمت کرده؛ دوبار در جبهه مجروح شده و جانباز ۲۵ درصد است.
درست نزدیک هفته دفاع مقدس، رزمنده جنگ تحمیلی اهل محله سجادیه از میان ما پر کشید و به سرای باقی رفت. جواد خدادادزاده، سرهنگ بازنشسته ارتش ، اردیبهشت سال گذشته سوژه شهرآرامحله بود.






