ستوان یکم محمد محتشمی پور یکی از نیروهای ارتش ی است که در سال های منتهی به انقلاب اسلامی کنار مردم بود و از نفوذش در این سازمان نظامی برای پیشبرد اهداف مردمی انقلاب اسلامی استفاده کرد. او اکنون در آستانه 74سالگی هنوز به خوبی خاطرات آن روزهای انقلاب اسلامی را که بخشی از آن را در کتاب «عکاس لشکر خراسان» چاپ کرده است، به خاطر دارد و از بازخوانی اش لذت می برد.
دیدگاه لشکر یکی از خیابانهای قدیمی منطقه8 است که به معابر مهمی مانند بولوار ملکالشعرای بهار، ارشادالرضا، سردادور و ثامنالائمه متصل میشود، از پادگان تا میدان، در بین مردم به نام دیدگاه لشکر شناخته میشود. دلیل این نامگذاری نیز وجود دکل دیدهبانی در میدان بود، به گفته ساکنان قدیمی این خیابان، تانکها از همین مسیر عبور میکردند و رژه نیز از مقابل پادگان شروع شده و از دیدگاه لشکر به سمت خیابان بهار و سپس به سمت میدان شهدا و حرم میرفت.
سید محمد شاهعالمی روزهای اوجگیری انقلاب و بعد از آن را درک کرده است. در وقایع مهم مشهد همراه سیل خروشان انقلابیها بوده و خاطرههای زیبایی از رهبر معظم انقلاب، شهید هاشمینژاد و مرحوم آیتالله طبسی دارد.
خاطرههایش آنقدر از انقلاب شیرین است که متوجه گذر سه ساعته زمان نمیشویم.این مرد انقلابی که به اقتضای آن زمان دوشادوش انقلابیون تلاش میکرد، از سال 1364، مسیر زندگیاش را تغییر داد و در عرصههای عمرانی و کارآفرینی خدمت میکند.
سال 1353 آیتالله مرعشی به مشهد میآید و منزل ایشان کانون رایزنیهای تظاهرات انقلاب اسلامی میشود. آن زمان منزل آیتالله شیرازی، آیتالله قمی و آیتالله مرعشی سه پایگاه برای فعالان انقلابی شهر بود. او به خاطر نترس بودن و فعالیتهایش به «آیتالله ضد توپ و تانک»، «ژنرال انقلاب»، «ژنرال مرعشی» و در اسناد ساواک به «یاغی مرعشی» معروف شده بود.
«قنبر راسخ» از جمله فعالان و آزادگان سیاسی ارتش است که به جرم دیوارنویسی و فعالیتهای مذهبی در نوزدهم تیر ماه1353 دستگیر و به مدت 5سال به حبس محکوم شد. در نامه کمیته مشترک خرابکاری رژیم شاهنشاهی، علت بازداشت وی اینچنین آمده است: «اقدام علیه امنیت کشور شاهنشاهی پخش اعلامیه، توهین به مقام سلطنت و شعارنویسی بر روی دیوار فرماندهی لجستیکی و تنظیم شعارهایی با چنین مضامینی علیه شاه و اربابانش.»
او در سال 1352 به استخدام ارتش شاهنشاهی در آمد و در فرماندهی لجستیکی نیروی زمینی شاغل شد. کارشان تعمیرات، بازسازی و نوسازی توپ، تانک و ابزار زرهی بود که به نظر راسخ عملا یک اسم را یدک میکشید.
اینها تنی چند از هزاران زندانی دوران پهلویها هستند که به جرم بیان عقیده، سالها در بند بودند و با پیروزی انقلاب اسلامی از بند رژیم شاهنشاهی رها شدند. مردانی که با وجود بر تن داشتن لباس خدمت مقابل فشارهای آن دوران سر خم نکردند و دین خود را به اسلام و انقلاب ادا کردند. میهمان چند تن از اعضای کانون زندانیان سیاسی نظامی قبل از انقلاب هستیم.
محمود منظم تولایی، دوم اردیبهشت سال ۱۳۱۴ در مشهد به دنیا آمد. او در ابتدای جوانی با عنوان سرباز پیمانی وارد ارتش شد؛ این حضور ۹ سال طول کشید تا به دانشکده افسری رفت و به عنوان دانشجوی ممتاز با مدرک لیسانس دانش آموخته شد.
با اینکه او در زمان پیروزی انقلاب، می توانست بازنشسته شود، اما ترجیح داد بماند؛ می گفت: «حالا خدمت برای ارتش و دفاع از میهن و اسلام ناب محمدی ارزش دارد، نه زمان طاغوت.» عراق که به ایران حمله کرد، او از همان نخستین روزهای جنگ به عنوان یک فرمانده مسئول و نظامی متعهد در فکر رفتن به جبهه بود و چنین حضوری را وظیفه خود می دانست.