با خودم عهدبستم ورزش را کنار بگذارم و دیگر به دنبال ورزش حرفهای و قهرمان ی نروم اما بعد از چند ماه و با تشویقهای مادرم، ورزش ووشو را از یازدهسالگی و به صورت حرفهای شروع کردم. مادرم به من اطمینان داد بهزودی مدال طلای قهرمان ی کشور را بگیرم و در گردنم بیاویزم، بعد از آن نیز برنده مسابقات بینالمللی شوم. همانجا به او قول دادم اگر مدال طلای مسابقات کشوری را به دست آوردم، به عنوان هدیه به او تقدیم کنم. آرزویی که خیلی زود برای مهدی شبانی محقق میشود.
مهرو روشنایی دانشآموز هفدهساله است که در کنار درس، ورزش را بهطور جدی دنبال میکند و توانسته به تیم ملی بدمینتون راه یابد. او ورزش را از سهسالگی با شنا آغاز کرده است. 10ساله که بوده چون دخترعمهاش کلاس کاراته میرفته است به این رشته علاقهمند میشود و در همان سن و سال، مقام دوم کاراته استان را کسب میکند.
با زیرساختهایی که در سالهای اخیر در این محدوده ایجاد شده است، مانند چندین سالن ورزشی و زمین چمن مصنوعی، شرایط تا اندازهای بهبود پیدا کرده و باعث شده است حسین بازکی، بازیکن باتجربه شهر، به فکر تأسیس باشگاهی بیفتد تا افراد بااستعداد این منطقه و شهر را به صورت حرفهای در مستطیل سبز آموزش و تمرین دهد. سال 97 دهها نفر در باشگاه او ثبتنام و تمرینات خود را زیر نظر کادر فنی آغاز کردند. برای شیفتگان توپ و فوتبال تنها چند ماه لازم بود تا استعداد خود را به رخ حریفان بکشند به طوری که پس از مدتی کوتاه، دو تیم نونهالان و نوجوانان میثم در مسابقات جام محلات شهرداری مشهد صاحب مقام سوم و عنوان دوم شدند.
مهدی قرآنیان مداح فقط 15سال دارد اما افتخاراتی که از آن خود کرده است، از 10مدال طلا، نقره و برنز گذشته است. پسربچهای کمحرف و خجالتی که برخلاف ظاهر آرام، مبارزی قهار و سختکوش است و بیشتر حریفهایش را در همان راند اول ناکاوت میکند. مهدی رکورددار شکستن اجسام سخت در سطح کشوری در رده سنی نوجوانان است و چند صباحی میشود که در اردوهای تیم ملی کاراته نوجوانان ایران حضور مستمر دارد.
این اشتیاق «نادیا» سبب شده است تا در یازدهسالی که در این عرصه فعالیت میکند مدالهای متفاوتی را در کارنامه ورزشیاش ثبت کند. او 40طلا و دو نقره استان در بخش کیوروگی دارد.
نادیا رنکینگ2لیگ کشور در انفرادی را کسب کرده و تجربه حضور در مسابقات جهانی جام فجر به میزبانی تهران را نیز دارد. او در بخش هانمادانگ، مدال نقره جهانی به میزبانی کره جنوبی، دو مدال طلای کشوری، چهار طلا، ششنقره و چهار برنز استان را نیز در کارنامهاش دارد.
ابتدای داستان علاقه این خانواده به ورزش، با مادر خانواده شروع میشود و اولین قدم را او برمیدارد. روزی که تصمیم میگیرد با ورزشکارشدن الگویی برای بچههایش باشد! بعد از او اولین نفری که به واسطه مادر به ورزش رزمی علاقهمند میشود، ستاره است.بعد از ستاره، ساناز پا به میدان مبارزه میگذارد آن هم درست در سنی که به قول مادرش دست چپ و راستش را نمیتواند از یکدیگر تشخیص بدهد. سعید هم مثل دو خواهر دیگرش تمرینهایش را در این رشته سخت و پرقدرت شروع میکند و در مسابقات انتخابی استان موفق به کسب مقام اول میشود.درست بعد از ورود سعید به ورزش است که کیسه بوکس وسط خانه را میخرند تا دیگر مجبور نباشند ضربات یکدیگر را تاب بیاورند!
سیدمحمدرضا زرقانی میگوید: بهترین خاطرهام در جریان مسابقات کشوری اتفاق افتاد. چون سنگ کلیه داشتم در اواسط مسابقات درد زیادی داشتم. در مسابقه پایانی با وجود درد کلیه وارد میدان شدم و در آخرین لحظات که از درد میخواستم فریاد بکشم با چند ضربه حریفم را شکست دادم. لحظهای که دستانم به عنوان برنده مسابقه بالا رفت از خوشحالی درد کلیهام را فراموش کرده بودم.