چند هفته قبل، زمانی که مینا دانشآموز رشته تربیت بدنی هنرستان فنی و حرفهای فاطمةالزهرا در محله پنجتن، عازم مسابقات رزمی کشوری در لرستان میشد، تصورش را نمیکرد یکی از پرافتخارترین رقابتهای ورزشی خود را پشت سر بگذارد. او با کنار زدن همه مشکلاتی که در مناطق کمبرخودار سد راه دختران است بین رزمیکاران شرکتکننده کیکبوکسینگ کمربند طلا را از آن خود کرد.
با وجود دردی که در حین مسابقه گاهی در پایش مینشست، فقط به عشق ایران توانست زودتر از همه دوندهها از خط پایان عبور کند. بعد، از شدت درد پا بر زمین افتاد. دقایقی بعد، روی سکوی قهرمان ی ایستاد و همان روز با افتخار پرچمی مزین به نام سردار سلیمانی را بر سکوی اول چهاردهمین دوره مسابقات المپیک لیسبون پرتغال آتشنشانان به اهتزاز درآورد. محمد اسلامی با افتخار پرچمی مزین به نام سردار سلیمانی را بر سکوی اول چهاردهمین دوره مسابقات المپیک لیسبون پرتغال آتشنشانان به اهتزاز درآورد و نام قمر بنیهاشم روی لباسش برای او دلگرمی بسیاری در مسابقات جهانی آتشنشانان بود. او چهار مدالی را هم که از مسابقات المپیک اردیبهشت در چهار رقابت سخت به دست آورد در همان مسابقات به شهدای آتشنشان تقدیم کرد.
جوانترین عضو تیم ملی سوارکاری است. دوبار موفق به شکست رکورد قهرمان ی پرش با اسب شده است. یکبار در نوزدهسالگی در مسابقات قهرمان ی کشوری جوانان پرش با اسب اول میشود و بعد از 28سال جام قهرمان ی را از دست پایتختنشینها میرباید. دومینبار در آبان سال 1400 بعد از 48سال، طلسم سوارکاری خراسان رضوی را با دریافت مدال طلا میشکند و جام قهرمان ی کشور در رده بزرگسالان را در این رشته ورزشی برای استان و مشهد به ارمغان میآورد.
برادرم که سه سال از من بزرگتر است، به ورزش ووشو علاقهمند شده بود اما برای اینکه پدرم ناراحت نشود پنهانی به باشگاه میرفت. من نیز ششساله بودم که همراه برادرم میرفتم. آنجا مجذوب حرکات نرم، هماهنگ و منظم ورزش ووشو شدم. برای مدتی بدون اینکه پدرم متوجه شود باشگاه میرفتیم. اما بالأخره پدرم با دیدن لباسهای رزمی ما در منزل متوجه ماجرا شد. همان شب من و برادرم را صدا کرد و از ما خواست که درباره ورزشی که انجام میدهیم توضیح دهیم. راستش اول کمی ترسیده بودیم. بعد از دقایقی سکوت، برادرم گفت: من و عزیزالله مثل شما قویجثه و تنومند نیستیم که بتوانیم کشتی بگیرم. اما قد و قواره کشیده و چابکی داریم و فرم بدنمان برای ورزشهای رزمی مناسب است.
سراج شکری از سختیها و ناملایمات زندگی اینطور میگوید: بارها شده که به خاطر کار و مسائل اقتصادی زندگی مجبور شدم ورزش را در برههای کنار بگذارم. من به عنوان یک انسان متأهل، مسائل زندگی مشترک را در اولویت قرار دادهام. در مبارزات ما بحث آمادگی جسمانی و نوع تغذیه حرف اول را میزند. گاهی پیش آمده با وجود اینکه حریف خود را به خوبی میشناختم و میدانستم که قطعا در مبارزه با او پیروز میشوم اما به دلیل مسائل اقتصادیای که وجود داشته است از مبارزه انصراف دادهام.
شمشیربازی که دوباره راه افتاد کارهای من هم شروع شد. این ورزش طوری اعتیادآور است که اگر مدت زمان زیادی هم از آن دور باشید، باز نمیتوانید وسوسه خودتان را کنترل کنید و سراغش نروید. این دقیق حکایت من بود که بعد از 15 سال تعطیلی مثل روز اولی که با این ورزش آشنا شده بودم، دوباره به سمتش رفتم. اینبار در کسوت مربی. میخواستم مثل اروپاییها مدرسه شمشیربازی تأسیس کنم. آن اوایل راهاندازی دوباره این ورزش سازمان تربیتبدنی وقت خیلی توجهی به آن نشان نمیداد. ما در شمشیربازی قهرمان آسیا بودیم و پنجم جهان اما هرجا رفتم گفتم میخواهم آموزشگاه شمشیربازی راه بیندازیم، کسی تحویل نگرفت.
احمد حاتمی خیّر و سازنده مجتمع ورزشی المهدی(عج) است. کسی که پیش از این هم مدارسی در حاشیه شهر ساخته است.