قهرمان

پایان خوش ماجرای سرقت خودرو قهرمان پاراالمپیک
اگر اهل فضای مجازی باشید شاید مطلع شده باشید که خودرو پراید مهرداد محمدپور را یک ماهی بود که دزدها سرقت کرده بودند. او هم از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی برای پیداکردن خودرویش که تنها سرمایه‌اش بود، کمک گرفت. هر چند وسیله پیدا نشد، اما اتفاق‌های بسیار خوبی برایش رقم خورد که در ادامه می‌خواهیم این موضوع را از زبان خودش بشنویم.
ورزشکار همیشه طلا
کمتر ورزش‌دوستی هست که سعید نمازی را نشناسد. رزمی‌کاری که بیشترین اوقات روزگار نوجوانی و جوانی‌اش را مشغول تمرینات سخت بوده و در مبارزه‌های طاقت‌فرسا کم نیاورده است. به همه این‌ها علاقه‌اش به موفقیت هم‌محلی‌هایش را اضافه کنید که تمرکزش را روی آن گذاشته است. مدال‌آوری که در کارنامه ورزشی خود یک حکم دومی‌ هم ندارد. کسب 2مدال و کمربند طلای مسابقات آذربایجان (باکو) بهانه‌ای شد تا به سراغ استاد‌ نمازی برویم.
مسیر سخت پرافتخارترین تکواندوکار خراسانی
احساس می‌کرد با جان و دل دوست دارد بیشتر وقتش را در باشگاه بگذراند تا زودتر با فنون این ورزش رزمی آشنا شود اکنون 15سال از آن زمان می‌گذرد و «مسعود خوش‌نیت» توانسته با کسب سیزده عنوان کشوری و همچنین مقام نایب قهرمان ی سومین دوره مسابقات بین‌المللی تکواندو آزاد آسیا که مهر ماه امسال برگزار شد یکی از پرافتخارترین ورزشکاران رشته تکواندو استان خراسان رضوی باشد، او که ساکن محله کوشش است از مسیری که در تمام این سال‌ها طی کرده است می‌گوید
پله پله تا سکوی قهرمانی
قهرمان تکواندو شهرک شهید رجایی درباره ورودش به دنیای ورزش می‌گوید: در یک خانواده ورزشکار متولد شده‌ام. به همین دلیل وقتی در سال 1390 در مجاورت منزل ما یک باشگاه ورزشی تاسیس شد پدرم من را برای ثبت نام به آنجا برد. آن روز حتی نمی‌دانستم تکواندو چه ورزشی است اما پس از یک مدت کوتاه تمرین، نه تنها به این رشته ورزش علاقه مند شدم بلکه یک آینده درخشان را متصور شدم.
تجربه‌های درخشان امید رخشانی؛ فوتسالیست محله پروین اعتصامی
امید رخشانی بازیکن تیم فوتسال که این روزها در تیم چیپس کامل یکی از تیم‌های لیگ برتر شهرمان بازی می‌کند و کاپیتان نیز هست. او یکی از همین جوانانی است که راه موفقیت را پله پله طی کرده است. هنگامی که به او می‌گویم ورزش را چطور و از کجا شروع کرده‌ای در پاسخمان می‌گوید: نمی‌خواهم این جمله کلیشه‌ای را که همه می‌گویند از زمین خاکی شروع کردیم بگویم، اما برای رسیدن به آنچه امروز دارم سختی‌های زیادی کشیده‌ام.
از مرثیه تا کامکاریِ ملی پوش توان‌یاب محله طبرسی شمالی
این ورزش را در تلویزیون دیده و جذبش شده بود. دائم به خانواده‌اش می‌گفت که می‌خواهم بروم کلاس بسکتبال. یکی از این روزها پدرومادر امیرمحمد به‌طور اتفاقی زنده‌یاد غلامرضا آهنی را دیدند. او گفته بود از امیرمحمد حمایت می‌کند. از کلاس دوم به‌طور متمرکز در بسکتبال فعالیت دارد و حالا که کلاس هفتمی است در مسابقات سوپر لیگ کشوری بازی می‌کند. او چرخ به چرخ معلولانی بسکتبال بازی می‌کند که گاهی دو برابر او سن دارند، اما موفق است و گل پیروزی تیم خراسان را در مسابقات اخیر به ثمر رسانده است.
مشت برادرم، مرا ورزشکار کرد
حجت کرامتی سال‌۱۳۶۹ در محله فردوسی به‌دنیا می‌آید. او که برادر کوچک‌تر مهدی (عضو سابق تیم ملی جودو ایران) است بر اثر یک اتفاق و شوخی برادرانه به دنیای ورزش حرفه‌ای گام نهاد. حجت می‌گوید: یک روز من، پدر و برادرم در حال دیوارچینی بودیم. پدرم بنّا بود و برادرم آجر می‌داد و بقیه کار‌ها را من انجام می‌دادم. من نوجوانی ده‌ساله بودم و توان و جثه کاری به آن سنگینی را نداشتم؛ به همین دلیل گاهی‌وقت‌ها کارم عقب می‌افتاد. برادرم با فریاد می‌گفت: «یره زودباش ملات بیار، حتما باید یک فن جودو روت اجرا کنم؟» مهدی چند دفعه این تذکر را داد و من باز هم عقب می‌ماندم. در همین لحظه او با یک تکنیک جودو به سمتم آمد. من هم سعی کردم در مقابلش گارد بگیرم، اما تأثیری نداشت. همین شوخی برادرانه باعث شد تا حسابی به من بربخورد و سعی کنم که ورزشکار شوم.