این ورزش را در تلویزیون دیده و جذبش شده بود. دائم به خانوادهاش میگفت که میخواهم بروم کلاس بسکتبال. یکی از این روزها پدرومادر امیرمحمد بهطور اتفاقی زندهیاد غلامرضا آهنی را دیدند. او گفته بود از امیرمحمد حمایت میکند. از کلاس دوم بهطور متمرکز در بسکتبال فعالیت دارد و حالا که کلاس هفتمی است در مسابقات سوپر لیگ کشوری بازی میکند. او چرخ به چرخ معلولانی بسکتبال بازی میکند که گاهی دو برابر او سن دارند، اما موفق است و گل پیروزی تیم خراسان را در مسابقات اخیر به ثمر رسانده است.
حجت کرامتی سال۱۳۶۹ در محله فردوسی بهدنیا میآید. او که برادر کوچکتر مهدی (عضو سابق تیم ملی جودو ایران) است بر اثر یک اتفاق و شوخی برادرانه به دنیای ورزش حرفهای گام نهاد. حجت میگوید: یک روز من، پدر و برادرم در حال دیوارچینی بودیم. پدرم بنّا بود و برادرم آجر میداد و بقیه کارها را من انجام میدادم. من نوجوانی دهساله بودم و توان و جثه کاری به آن سنگینی را نداشتم؛ به همین دلیل گاهیوقتها کارم عقب میافتاد. برادرم با فریاد میگفت: «یره زودباش ملات بیار، حتما باید یک فن جودو روت اجرا کنم؟» مهدی چند دفعه این تذکر را داد و من باز هم عقب میماندم. در همین لحظه او با یک تکنیک جودو به سمتم آمد. من هم سعی کردم در مقابلش گارد بگیرم، اما تأثیری نداشت. همین شوخی برادرانه باعث شد تا حسابی به من بربخورد و سعی کنم که ورزشکار شوم.
شکیبا طالبیفرد دختر بااستعدادی است که این روزها در انتظار پذیرفتهشدن گروهشان از طرف برنامه عصر جدید است. او از کودکی در زمینه ژیمناستیک فعالیت میکند و در این سالها توانسته با همان سن کم مقامهای رنگارنگ اولی تا سومی استانی و ناحیه را در کارنامه ورزشیاش ثبت کند. این دختر باانگیزه محله پروین اعتصامی 14سال دارد و در کلاس هشتم تحصیل میکند و در کنار تحصیلش تلاش کرده که ورزش را هم در سطح حرفهای ادامه بدهد.
علی پوررجب درباره اولین رقابت کشتی میگوید: دهه40 من یک چوپان ساده بودم. همیشه میدیدم جوانان از کشتی پهلوانی صحبت میکنند. پهلوانان و مردم عادی از روستاهای اطراف مشهد پیاده یا با دوچرخه برای شرکت در مسابقات کشتی یا تماشای آن به گود ننهخداداد میرفتند.این وضعیت باعث شد تصمیم بگیرم خودم به گود کشتی بروم و ببینم مردم برای چه این همه هیجان دارند. این ماجرا مربوط به سال1354 است.
پهلوان بهروز پرهیزگار ازکودکی وارد گودهای زورخانه و کشتی باچوخه میشود و در مدت ۱۰ سال بیش از ۵۰ مقام بینالمللی را در رشتههای کشتی پهلوانی، باچوخه و جودو کسب میکند. فرزندش علی پرهیزگار نیز ۸ سال عضو تیم ملی ایران در ردههای سنی نونهالان، نوجوانان و جوانان بوده و دو، سه جین مدال رنگارنگ را از تورنمنتهای بینالمللی جودو برای پرچم ایران به ارمغان آورده است. این پدر و پسر هر دو از جودوکارانی هستند که ورزش قهرمان ی را با کشتی باچوخه آغاز کردهاند، به همین سبب تبحر خاصی در استفاده از «فن لنگ» دارند و ورزشکاران، مربیان و داوران خارجی به آنها لقب «پا طلایی» دادهاند.
پارسا قیطانی، مبارز کوچک محله کشاورز از پنج سالگی به ورزش رزمی علاقهمند میشود. عموی او مربی رزمیکار منطقه، مسبب این علاقهمندی است. پارسا که اکنون 9سال دارد، بعد از مدرسه هر روز به باشگاه عمو احمد میآید و زیر نظرش تمرین میکند. او با همین سن و سال کم کلی مدال رنگارنگ کسب کرده است و آرزوهای زیادی در سر دارد. میگوید دلش میخواهد در مسابقات بینالمللی شرکت کند و پرچم ایران را بالا ببرد.
حسین جاویدی در مدت 4سالی که ورزش کاراته را شروع کرده 7مدال استانی را به دست آورده است. او میگوید: ما الگوهای ورزشی زیادی مثل جهان پهلوان تختی و پوریای ولی داشتیم که سمبل جوانمردی بودند. من نیز تا جایی که توانستم این روحیه را تقویت کردم. چندسال قبل در مرحله نیمهنهایی مسابقات استانی در برابر حریفی شهرستانی قرار گرفتم. در پایان مسابقه او را شکست دادم و مدال برنز گرفتم.
در همان لحظه احساس کردم که حریفم از این شکست خیلی ناراحت است. روی تشک نشسته بود و حرکت نمیکرد. با سرعت به طرفش رفتم بلندش کردم و دستش را به نشانه برندهشدن بالا بردم. با این حرکت من چهره اندوهگین و ناراحت حریفم بهسرعت تغییر کرد و روی لبهایش لبخندی از شادی نشست.