قهرمان

پله پله تا سکوی قهرمانی
قهرمان تکواندو شهرک شهید رجایی درباره ورودش به دنیای ورزش می‌گوید: در یک خانواده ورزشکار متولد شده‌ام. به همین دلیل وقتی در سال 1390 در مجاورت منزل ما یک باشگاه ورزشی تاسیس شد پدرم من را برای ثبت نام به آنجا برد. آن روز حتی نمی‌دانستم تکواندو چه ورزشی است اما پس از یک مدت کوتاه تمرین، نه تنها به این رشته ورزش علاقه مند شدم بلکه یک آینده درخشان را متصور شدم.
تجربه‌های درخشان امید رخشانی؛ فوتسالیست محله پروین اعتصامی
امید رخشانی بازیکن تیم فوتسال که این روزها در تیم چیپس کامل یکی از تیم‌های لیگ برتر شهرمان بازی می‌کند و کاپیتان نیز هست. او یکی از همین جوانانی است که راه موفقیت را پله پله طی کرده است. هنگامی که به او می‌گویم ورزش را چطور و از کجا شروع کرده‌ای در پاسخمان می‌گوید: نمی‌خواهم این جمله کلیشه‌ای را که همه می‌گویند از زمین خاکی شروع کردیم بگویم، اما برای رسیدن به آنچه امروز دارم سختی‌های زیادی کشیده‌ام.
از مرثیه تا کامکاریِ ملی پوش توان‌یاب محله طبرسی شمالی
این ورزش را در تلویزیون دیده و جذبش شده بود. دائم به خانواده‌اش می‌گفت که می‌خواهم بروم کلاس بسکتبال. یکی از این روزها پدرومادر امیرمحمد به‌طور اتفاقی زنده‌یاد غلامرضا آهنی را دیدند. او گفته بود از امیرمحمد حمایت می‌کند. از کلاس دوم به‌طور متمرکز در بسکتبال فعالیت دارد و حالا که کلاس هفتمی است در مسابقات سوپر لیگ کشوری بازی می‌کند. او چرخ به چرخ معلولانی بسکتبال بازی می‌کند که گاهی دو برابر او سن دارند، اما موفق است و گل پیروزی تیم خراسان را در مسابقات اخیر به ثمر رسانده است.
مشت برادرم، مرا ورزشکار کرد
حجت کرامتی سال‌۱۳۶۹ در محله فردوسی به‌دنیا می‌آید. او که برادر کوچک‌تر مهدی (عضو سابق تیم ملی جودو ایران) است بر اثر یک اتفاق و شوخی برادرانه به دنیای ورزش حرفه‌ای گام نهاد. حجت می‌گوید: یک روز من، پدر و برادرم در حال دیوارچینی بودیم. پدرم بنّا بود و برادرم آجر می‌داد و بقیه کار‌ها را من انجام می‌دادم. من نوجوانی ده‌ساله بودم و توان و جثه کاری به آن سنگینی را نداشتم؛ به همین دلیل گاهی‌وقت‌ها کارم عقب می‌افتاد. برادرم با فریاد می‌گفت: «یره زودباش ملات بیار، حتما باید یک فن جودو روت اجرا کنم؟» مهدی چند دفعه این تذکر را داد و من باز هم عقب می‌ماندم. در همین لحظه او با یک تکنیک جودو به سمتم آمد. من هم سعی کردم در مقابلش گارد بگیرم، اما تأثیری نداشت. همین شوخی برادرانه باعث شد تا حسابی به من بربخورد و سعی کنم که ورزشکار شوم.
«شکیبا» امید دارد با تیم «دختران خورشید» به عصر جدید برود
شکیبا طالبی‌فرد دختر بااستعدادی است که این روزها در انتظار پذیرفته‌شدن گروهشان از طرف برنامه عصر جدید است. او از کودکی در زمینه ژیمناستیک فعالیت می‌کند و در این سال‌ها توانسته با همان سن کم مقام‌های رنگارنگ اولی تا سومی استانی و ناحیه را در کارنامه‌ ورزشی‌اش ثبت کند. این دختر باانگیزه محله پروین اعتصامی 14سال دارد و در کلاس هشتم تحصیل می‌کند و در کنار تحصیلش تلاش کرده که ورزش را هم در سطح حرفه‌ای ادامه بدهد.
تولد دوباره پهلوانی در گود کشتی باچوخه شهید بابانظر
علی پوررجب درباره اولین رقابت‌ کشتی می‌گوید: دهه40 من یک چوپان ساده بودم. همیشه می‌دیدم جوانان از کشتی پهلوانی صحبت می‌کنند. پهلوانان و مردم عادی از روستاهای اطراف مشهد پیاده یا با دوچرخه برای شرکت در مسابقات کشتی یا تماشای آن به گود ننه‌خداداد می‌رفتند.این وضعیت باعث شد تصمیم بگیرم خودم به گود کشتی بروم و ببینم مردم برای چه این همه هیجان دارند. این ماجرا مربوط به سال1354 است.
پدر و پسر «پاطلایی» دیار فردوسی
پهلوان بهروز پرهیزگار ازکودکی وارد گود‌های زورخانه و کشتی باچوخه می‌شود و در مدت ۱۰ سال بیش از ۵۰ مقام بین‌المللی را در رشته‌های کشتی پهلوانی، باچوخه و جودو کسب می‌کند. فرزندش علی پرهیزگار نیز ۸ سال عضو تیم ملی ایران در رده‌های سنی نونهالان، نوجوانان و جوانان بوده و دو، سه جین مدال رنگارنگ را از تورنمنت‌های بین‌المللی جودو برای پرچم ایران به ارمغان آورده است. این پدر و پسر هر دو از جودوکارانی هستند که ورزش قهرمان ی را با کشتی باچوخه آغاز کرده‌اند، به همین سبب تبحر خاصی در استفاده از «فن لنگ» دارند و ورزشکاران، مربیان و داوران خارجی به آن‌ها لقب «پا طلایی» داده‌اند.