نیکوکاری

جهادگران نوجوان
این دانش‌آموزان به درس اکتفا نکرده و پشت دیوارهای مدرسه‌شان ده‌ها خاطره از روزها و شب‌هایی دارند که برای زلزله‌زدگان و سیل‌زدگان کمک‌‌های مردمی جمع‌آوری کرده یا برای معلولان مرکز شهیدفیاض‌بخش صندلی چرخ‌دار خریده‌اند. آن‌ها در دوران کرونا طی حرکتی با نام «نذر نفس» برای بیماران نیازمند کپسول‌های اکسیژن خریده‌اند.
اسکان و پذیرایی؛ با یک صلوات
قصه این اتفاق به سال1392 برمی‌گردد.«دم‌دمای صبح بود. رو به امام‌رضا(ع) کردم و گفتم: یا امام‌رضا(ع)، خودت دو ماشین زائر را که مشکل جا دارند، به من حواله کن! با همین حس‌وحال وارد محوطه پارکینگ خدام شدم. هنگام خروج از زیرگذر خیابان طبرسی، خودرویی را دیدم که سرنشینانش سرشان را به شیشه ماشین تکیه داده و خوابیده بودند.
حسین‌آقا، کاسبی که حال خوبش را از کمک به نیازمندان دارد
اکنون شانزده سال از آن سکانس‌های تلخ ورشکستگی و شکایت‌های پشت سرهم طلبکارها گذشته است و حسین‌آقا راه‌هایی برای فراموشی آن تراژدی زندگی‌اش طراحی و اجراکرده‌است: «روزهای سخت آن سال‌ها به من یاد داد که هوای آدم‌هایی را که در روزهای سخت زندگی‌شان گیر کرده‌اند، داشته‌باشم.»
همه کارکنان شهرداری بی‌بی منور خدیوی‌فر را مادر صدا می‌کردند
بی‌بی‌منور می‌گوید: سال‌هایی که در شهرداری قاسم‌آباد بودم، هنوز ابتدای شکل‌گیری قاسم‌آباد بود و پشت در واحد تحریرات مردمی که کار ساخت‌وساز داشتند، صف می‌بستند. شهردار بیشتر مهمان داشت و در ساختمان شهرداری رفت‌وآمد زیاد بود. دخترهایی که همکار من بودند، جوان بودند و من آن زمان چهارپنج کارمند در محل کارم داشتم که همه فرزندانم بودند و هستند. یک روزهایی می‌گفتند امروز باید بمانید، دخترها به من نگاهی می‌کردند و می‌گفتند مادر ما را تنها نگذار. آن زمان پاسبان و کارگر و پاکبان و... در شهرداری رفت‌وآمد می‌کردند. می‌گفتم من می‌مانم. سرپرستمان آقای عامریون می‌گفت تو با چهار فرزند نمی‌خواهد بمانی، برو به زندگی‌ات برس.
نسیه می‌دهیم حتی به شما
برای مصاحبه وارد مغازه‌اش شدیم و علت آمدنمان را گفتیم. پرانرژی و شوخ‌طبع است و با مشتری‌هایش خوش و بش می‌کند. حتی برخی از آن‌ها را با اسم کوچک صدا می‌زند. در آن مدتی که در مغازه‌اش هستیم برایمان جالب است برخی مشتری‌ها کارتشان را می‌دهند بدون اینکه رمز را بگویند، خودش کارت می‌کشد؛ او حافظه خوبی دارد حتی بهتر از خود صاحب کارت.
مسجد المهدی(عج)؛ پاتوق کودکان و نوجوانان
روح‌الله علوی‌منش درباره تأسیس این مرکز توضیح می‌دهد: نیازمندان زیادی به ما مراجعه می‌کردند و مشکلاتشان را می‌گفتند؛ مشکلاتی مثل اجاره‌خانه عقب‌‌افتاده، هزینه دارو و درمان و درخواست اشتغال. همه این‌ها باعث شد به فکر بیفتیم که کمک‌ها را با مجوز رسمی‌ سامان‌دهی کنیم. مرکز نیکوکاری از سال قبل آغاز به کار کرد. هدف ما این است که نیازمندی در محله نداشته باشیم. مرکز نیکوکاری زیرنظر کمیته امداد امام‌خمینی(ره) است. 250خانواده زیرپوشش این مرکز هستند و علاوه‌بر این 100پرونده هم مستقیم زیرپوشش مرکز خیریه خودمان است.
حل مشکل مسکن جوانان مهر مادر با کمک علی فاتح
علی فاتح می‌گوید: در سال‌های اخیر، وقتی با بچه‌هایی که در کنار من بزرگ شده و حالا جوان شده‌اند صحبت می‌کردم و از آن‌ها درباره مشکلاتی که دارند و اینکه چرا ازدواج نمی‌کنند می‌پرسیدم، آن‌ها موضوع مسکن مطرح می‌کردند. البته منطقی بود و حق هم داشتند که از پا پیش گذاشتن بترسند. در نهایت، تصمیم گرفتم دو قطعه زمینی را هم که داشتم وقف ساخت مسکن کنم تا آن‌ها سر و سامان بگیرند.تا امروز جز هزینه زمین، حدود یک میلیارد تومان صرف ساخت پانزده واحد مسکونی کرده‌ایم اما هنوز برای به پایان رسیدن کار به سرمایه بسیار زیادی نیاز است.