از ورزش دور شده بودم، اما همیشه گوشه ذهنم بود و به آن فکر میکردم. میدانستم که یک روز دوباره ووشو را جدیتر از قبل ادامه میدهم.
محلهای که اکنون پورسینا نام دارد، در دوره ناصرالدینشاه مزرعهای بوده به نام «بازه شخ»، به معنای «درهای که دارای خاک سفت» است. این نام بعدها به «بازه شیخ» و از حدود صد سال پیش نیز به نام «هدایتآباد» معروف شد. بیشترین کاربری اراضی محله پورسینا، مسکونی و فضای سبز است.

پایانه راه ابریشم حدود سال ۸۷ در خیابان حر و در مکانی که دید مناسبی ندارد راهاندازی شده است.
برخی زنان بهشت پنهان، هیچ کسی و جایی را ندارند و به همین خاطر ماهها اینجا در مرکز ترک اعتیاد میمانند. امروز اینها، دیروز من مدیر این مرکز است.
تا چند سال پیش بوستان آلالهها تبدیل به پاتوق معتاد ان شده بود، اما با کمک مجمع رهروان شهدای انقلاب اسلامی و اهالی دغدغه مند پورسینا، این پارک پاتوق فرهنگی شد.
هفتمین گردهمایی دانشآموزان و معلمان دو مدرسه خاقانی و استقلال بعد از گذشت ۳۸سال، با حضور بیش از ۲۵۰ دانشآموزان و ۲۵معلم برگزار شد.
پشتِ خش خش جاروی برادران دستواره نوای دوتار و نی پنهان است. این پنج برادر شبها خیابانهای شهر را جارو میزنند و صبحها با هنر سر میکنند.
محمود ناظرانپور از علاقهمندان به تاریخ وپیشکسوت صنعت چاپ خراسان است. هشتاد و دو سال دارد اما ذهنش شبیه یک میدان مین عمل میکند؛ مینهایی که خرماچینشده کنار هم دفن شدهاند. یک وزش باد و یک نشانه کوچک کافی است تا مینها عمل کنند و او خاطراتش را دقیق و موبهمو پشت سر هم تعریف کند. آنقدر ظریف و نرم و تصویرگونه تاریخ قلعه خیابان را از زمان آمدن اولین ساکنانش روایت میکند که انگار چندصدسال عمر کرده است و همه را به چشم دیده. او روزگار کودکیاش را در همان قلعه گذرانده و از بزرگزادگان آن زمان بوده است. چندهکتار باغ در خیابان محمدآباد داشتند و یک خانه هم در کوچه سلام!