مدرسه حاج حسین آصفیفر در انتهاییترین نقطه خیابان پورسینا در محلهای به همین نام قرار گرفته است؛ تنها فضای فرهنگی و آموزشی این محدوده که در سال1391 برای پسربچههای پایه اول تا ششم ساخته شده است. مدرسهای که در میانه این آشوب بنا شده است. گُلی در میان لجنزار این بیابان! این همان نامی است که اهالی برای تنها مدرسه محله گذاشتهاند. خانه کوچکی که به خانه امید بچهها تبدیل شده است. پشت این دیوارها پسربچههای کوچک بااستعدادی را میبینم که از مرگ و گندیدگی اطرافشان گریختهاند تا میان این دیوارها پناه بگیرند و کمی زندگی کنند.
محلهای که اکنون پورسینا نام دارد، در دوره ناصرالدینشاه مزرعهای بوده به نام «بازه شخ»، به معنای «درهای که دارای خاک سفت» است. این نام بعدها به «بازه شیخ» و از حدود صد سال پیش نیز به نام «هدایتآباد» معروف شد. بیشترین کاربری اراضی محله پورسینا، مسکونی و فضای سبز است.

«یاسین چاملی» متولد سال ۸۰ و «محمد راحیان» متولد سال ۷۹ همان دو جوانی بودند که ایده اپ (ماهیگیر) آنها توجه داورها را جلب کرده بود. ایدهای برای توزیع گسترده ماهی جنوب از شهرک به شهر! البته آنها تجربیات زیادی از این دست در کارنامه خود دارند و با همین سن و سال دست به فعالیتهای زیادی زدهاند. از ساخت برنامهای برای توزیع نان در شهرک بگیرید تا طراحی سایت، اپ و... . آنها پیش از این وقتی در شهرک و در مسجد محله با هم آشنا میشوند و دوستی آنها شکل میگیرد. با مهارتهای یکدیگر آشنا میشوند و از علایق مشترکشان صحبت میکنند و درنهایت تصمیم میگیرند با یکی از دیگر دوستان یاسین یک تیم سه نفره استارتاپی را تشکیل بدهند.
خیابان پورسینا واقع در منطقه6 یکی از این مناطق است. جایی که آوازه زنان سختکوش آن به همه جا رسیده است. زنانی که یک ارتش خاموش اقتصادی را تشکیل دادهاند و در شرایطی سخت زندگی را پیش میبرند. با کفشدوزی، چرمدوزی، قالیبافی، تهیه ترشی خانگی و... میگویم ارتش خاموش، چون اینکار آنقدر بی سر و صدا انجام میشود که تلاشم مبنی بر پیداکردن آماری موثق در این زمینه بینتیجه میماند. در آمریکا یکپنجم اشتغال در حوزه مشاغل خانگی صورت میگیرد و در ایتالیا بخش جالبتوجهی از صنایع در کارگاههای کوچک خانگی تولید میشوند اما اینجا مشاغل خانگی بیسروصداتر از هر جایی به حیات خود ادامه میدهند.
انشانویس خوبی بودم و همیشه سر کلاس انشا حرفی برای گفتن داشتم. سال پیش همان جلسه اول، دبیر ادبیات از من خواست که یکی از دست نوشتههایم را بخوانم. وقتی دستنوشته را خواندم کلی تشویقم کرد. گفت که استعداد خوبی در نوشتن دارم و حتما داستاننویسی را هم تجربه کنم.
کوچه شهیدوطندوست در ابتدای شهرک شهیدرجایی و محله پورسینا ، یک شهر تمامعیار است. زیرا در آن خیلیچیزها پیدا میشود؛ از فروشگاه و مدرسه گرفته تا درمانگاه و سالن ورزشی. 4کوچه موازی با هم 250واحد مسکونی تقریبا یکشکل را در دل خود جای داده است. مدیریت این واحدها با مؤسسه خیریه امام محمد باقر(ع) است؛ مؤسسهای که در ابتدای همین مجموعه و کوچه مستقر است تا هوای ایتام بیبضاعت مناطق کمبرخوردار را داشته باشد.
کشاورزی از آن دسته شغلهایی است که در منطقه6 بیشتر از مناطق دیگر رواج دارد. زمینهای خالی حاشیه شهر حالا بستر مناسبی برای کشاورزان شهرنشینی شده است که روزگاری به شهر کوچ کردهاند. خیابان خوشسیما در محله پورسینا از آن محلههایی است که کشاورزان زیادی در آن زندگی میکنند. این محله حالا بیش از ٢٠٠هکتار زمین کشاورزی دارد و انواع و اقسام محصولات در این زمینها کشت میشود. ٣هکتار از این زمینها سهم خانواده شاکری است؛ خانوادهای که نسلدرنسل شغلشان همین بوده و ٥٠سال است که در این زمینها کشاورزی میکنند. حسین شاکری، ساکن خیابان خوشسیما در محله پورسینا ، یکی از 10فرزند غلامحسن شاکری است که تصمیم گرفته ادامهدهنده راه پدر باشد. او متولد سال1357 و دارنده مدرک کارشناسی رشته کشاورزی است.
از سالهای قبل از انقلاب میگویند که این کوچه به نام کوچه ابومسلم معروف بوده، اینجا پر از زمین زراعی گوجه، خیار و بادمجان بوده و بیشتر ساکنان هم زراعتکاران و کشاورزانی بودند که با خانوادههایشان در این زمینها به زراعت مشغول بودند. کوچه شهید عباس خوشسیما بعد از جنگ تحمیلی این نام را به خود گرفت که به یاد یکی از شهدای ساکن این کوچه بوده است. این کوچه در مجاورت خیابان پورسینا ۶ است.