کد خبر: ۱۲۴۶۹
۱۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
خیابان خسروی پاتوق عروس و دامادهای مشهد است

خیابان خسروی پاتوق عروس و دامادهای مشهد است

به هنگام عقد، عروس را مقابل آینه و روبه‌قبله می‌نشاندند و هنگامی‌که عاقد در حال خواندن خطبه عقد بود لازم می‌دانستند که عروس حتماً در آینه نگاه کند تا بدین ترتیب بختش همچون آینه صاف و روشن باشد.

با هزار امید و آرزو وارد زندگی مشترک می‌شوند، در این مرحله خوب فکرهایشان را کرده‌اند، نیاز‌های یکدیگر را سنجیده‌اند و «بله» گفته‌اند و با گفتن این کلمه باهم عهد بسته‌اند تا سال‌های سال در کنار هم و باهم زندگی کنند و این‌گونه است که آغاز یک زندگی مشترک رقم می‌خورد.

آن‌هایی که بله را گفته و شنیده‌اند در تب‌وتاب تدارک کار‌های عروسی هستند، از خرید وسائل سفره عقد گرفته تا خرید وسایل منزل، اجاره مسکن و...

خیابان خسروی در محله جنت مشهد یکی از مراکز اصلی خرید آینه و شمعدان و لباس عروس و داماد در شهر مشهد است. 

 

رسمی که هرگز فراموش نمی‌شود

یادش به‌خیر، هر بار که همه ما نوه‌ها پای صحبت‌های مادربزرگ می‌نشستیم او به آداب و رسوم ازدواج در زمان خود اشاره می‌کرد تا نوه‌های بزرگ‌تر یا به‌اصطلاح دم‌بختی‌ها از این صحبت‌ها درس بگیرند و برای ازدواج خود زیاد سخت نگیرند. مادربزرگ به آداب و رسوم ازدواج در زمان خود اشاره‌ای می‌کرد و می‌گفت: وقتي كه عروس مي‌خواست پايش را به خانه داماد بگذارد فندق يا گردويي را زير پايش قرار مي‌دادند تا به اين ترتيب هرگونه طلسمي كه براي عروس شده شکسته شود.

در روزگار قديم، مراسم خواستگاري داراي رسم و رسوم خاص خود بود. رسم ازدواج به اين صورت بود كه مادر فردي كه تصميم به ازدواج و همسرگزيني داشت به چند نفر از زنان فامیل و آشنا كه كارشان پرس‌وجو و يافتن دختر مناسب و موردنظر است، مي‌سپرد كه دختري با شرايط مناسب را به وي معرفي كنند، پس از مدتي يكي از اين زنان، دختري را انتخاب کرده و به همراه يك يا چند نفر از زنان خانواده داماد سرزده به خانه او مي‌رفتند تا دختر را ببينند.

 

ورود با كاسه آب

حرف‌های مادربزرگ همیشه برایمان تازگی داشت. قسمت زیباتر حرف‌هایش آنجا بود که به مراسم کاسه آب اشاره می‌کرد. می‌گفت: دختر دم‌بخت و موردنظر مدتي پس از ورود خواستگاران با كاسه‌اي آب به اتاقي كه خواستگاران در آنجا نشسته بودند وارد مي‌شد و آب را به آن‌ها تعارف مي‌كرد و در كناري مي‌نشست، در اين هنگام يكي از زنان خواستگار (كه معمولاً مسن‌تر و باتجربه‌تر بود) به طرف دختر می‌رفت و چادر يا چارقد او را كنار مي‌زد و دستي به سرش مي‌كشيد و موهايش را کنار می‌زد.

پس از پشت‌سر گذاشتن اين تشريفات و موردپسند واقع شدن دختر، خواستگاران به خانه برمی‌گشتند و آنچه ديده بودند با جواني كه قصد ازدواج داشت در ميان مي‌گذاشتند، در صورت موافقت وي، پدر داماد همراه با چند تن از بزرگان و ريش‌سفيدان فاميل به خانه دختر رفته و به‌اصطلاح شيريني مي‌خوردند.پس از خواستگاري و پسندیدن طرفين و انجام مراسم «بله برون» قرار خريدلوازم عروس، گذاشته مي‌شد.

وسايلي كه در اين زمان خريده مي‌شد عبارت بود از: پارچه يا لباس دوخته‌شده، آينه و شمعدان، وسايل آرايش عروس، لباس‌هايي براي عروس، كفش و جوراب، لوازم مربوط به سفره عقد و ديگروسایل اين چنين. براي اين خريد يك يا دو نفر از خانواده عروس و داماد انتخاب مي‌شدند.

در حرف‌های مادربزرگ همیشه به رعایت اصل سادگی و ازدواج کم هزینه اشاره می‌شد اما جالب است که در همان زمان هم سنت خرید آینه و شمعدان یک سنت مبارک ومیمون برای ازدواج عروس و داماد به حساب می‌آمد و از همان زمان از آینه به عنوان عنصر بخت و اقبال عروس و داماد تعبیر می‌شد.

 

راسته خسروی پاتوق عروس و دامادهاست

 

از سنت‌های کهن تا سنت‌های نو

این روزها اگرچه فقط شمار اندکی از آداب و رسوم قدیمی در ازدواج‌ها باقی مانده است اما شاید بتوان یکی از عوامل از بین رفتن یا فراموشی برخی رسوم شیرین گذشته را در تغییر شکل آن سنت‌ها عنوان کرد. اصلا چرا راه دوری برویم همین سنت خرید آینه‌وشمعدان را در نظر بگیریم که همیشه در حرف‌های مادربزرگ بوی سادگی داشت و نماد بخت و روشنی بود الان دیگر این سنت به یک سنت تشریفاتی تبدیل شده است و امروزه زوج‌های جوان شاید میلیون‌ها تومان برای خرید یک آینه‌وشمعدان هزینه کنند.

سنت خرید آینه‌وشمعدان را در نظر بگیریم که همیشه در حرف‌های مادربزرگ نماد روشنی بود

 

راسته آینه‌وشمعدان‌فروشی‌ها

مشغول جذب مشتری است، از چین و چروک‌هایی که بر روی پیشانی‌اش افتاده به‌خوبی پیداست که سابقه‌ای طولانی در این حرفه دارد. زوج جوان هم که جذب صحبت‌های فروشنده شده‌اند تصمیم می‌گیرند که به فروشگاه بزرگ آینه‌وشمعدان در راسته خسروی وارد شوند.

خیلی‌ها خرید آینه‌وشمعدان عروسی برایشان از همه چیز مهم‌تر است درست مثل همین عروس و دامادی که می‌خواهند تا سقف ۴ میلیون تومان برای خرید آینه‌وشمعدان خود هزینه کنند. جلوتر می‌روم، حاج آقای حسینی یکی از فروشندگان قدیمی آینه‌وشمعدان در محله قدیمی خسروی است، از تنوع سلیقه مشتریانش می‌گوید و اینکه عده‌ای آینه‌وشمعدان سنگی دوست دارند و حاضرند تا ۱۰ میلیون تومان هم پول دهند.

وی می‌گوید: سلیقه زوج‌های جوان امروز متفاوت شده آنها بیشتر مدرن فکر می‌کنند و مد روز را در نظر می‌گیرند. حسینی ادامه می‌دهد: اصل خرید آینه‌وشمعدان شگون و بخت و اقبالی است که از روزگار قدیم مطرح می‌شده و اصلا قیمت آن مهم نیست ولی متاسفانه بیشتر جوانان امروز ما به قیمت و زیبایی نگاه می‌کنند.

حاج آقای حسینی که آینه و شمعدان ازدواجش را هنوز دارد، می‌گوید: نوع خرید‌ها متفاوت است آینه‌وشمعدان از یک آینه با پایه تشکیل شده که دو لاله شیشه‌ای هم بر روی آن قرار می‌گیرد، خرید ساعت یا قرآن هم به انتخاب عروس و داماد است.

 

دعوا و مشاجره برای خرید

او در ادامه به خاطرات کار خود اشاره می‌کند و می‌گوید: یک خاطره بد که هیچ‌گاه از ذهنم پاک نمی‌شود مربوط به عروس و دامادی است که به همراه خانواده خود برای خرید آینه و شمعدان به مغازه‌ام مراجعه کردند.

اختلاف خانواده‌هایشان سر خرید آینه و شمعدان آن‌قدر بالا گرفت که منجر به دعوای لفظی و مشاجره عروس و داماد شد و در نهایت هم اختلاف در خانواده‌ها ادامه یافت.او از جوانان می‌خواهد که در تصمیم‌های مهم زندگی از بزرگ‌ترها مشورت بگیرند ولی هیچ‌گاه نگذراند این مشاوره‌ها وارد مسائل زناشویی‌شان شده و به آن لطمه بزند.

 

قیمت بالا، تعیین‌کننده احیای رسوم نیست

به سراغ مصطفوی و همسرش که در حال خرید یک آینه و شمعدان رومیزی کوچک هستند، می‌رویم. این زوج جوان هر دو معتقدند که قیمت آینه‌وشمعدان احیاکننده این رسم میمون و مبارک نیست بلکه تنها خرید آن است که شگون دارد بنابراین اندازه آینه‌وشمعدان و قیمت آن اصلا مهم نیست.

این زوج جوان که آینه به‌اصطلاح بخت‌واقبال خود را به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان خریداری کرده‌اند می‌گویند: هنگام برگزاری مراسم عروسی خرج زیاد است و هیچ‌کس هم جز خود عروس و داماد به این موضوع واقف نیست پس بهتر است با هماهنگی و تفاهم مشترک قبل از خرید هزینه‌هایی را که قرار است برای هر کاری انجام دهند برنامه‌ریزی کنند.

درقدیم آینه‌ها معمولا کوچک و هلال‌دار و شمعدان‌ها هم از جنس فلز بود، جنس آینه‌ها هم بیشتر سنگی بود

 

خانواده‌ها دخالت نکنند

حاج‌حسن هم که یکی از آینه‌وشمعدان فروشی‌های قدیمی است و حالا در دوره بازنشستگی به سر می‌برد می‌گوید: آن زمان ما جزو نخستین مغازه‌هایی بودیم که آینه‌وشمعدان عروسی عرضه می‌کردیم. آینه‌ها معمولا کوچک و هلال‌دار و شمعدان‌ها هم از جنس فلز بود، جنس آینه‌ها هم بیشتر سنگی بود.

او معتقد است که اگر امروز اختلافی بین زوجین بر سر موضوع خرید به وجود می‌آید دلیلش این است که دخالت خانواده‌ها نسبت به گذشته بیشتر شده است.او این را هم اضافه می‌کند که سنت‌های قدیمی گذشته بسیار ساده‌تر بود اما به مرور هر چه رشد و توسعه بیشتر می‌شود سطح توقع‌ها هم بالاتر می‌رود و البته چشم‌وهم‌چشمی‌ها هم بیشتر می‌شود.

 

راسته خسروی پاتوق عروس و دامادهاست

 

مروری بر سنت‌های قدیمی

او که ۴۰ سال از عمر ۶۰ ساله خود را در این کار گذرانده است به سنت‌های قدیمی هم اشاره دارد اینکه بعد از خرید آینه‌وشمعدان سنت جهازبران برای عروس و داماد اجرا می‌شد. در آن زمان برای بردن جهیزیه چند نفر «طبق‌کش» به همراه چند اسب یا قاطر، جهیزیه عروس را به خانه داماد می‌بردند.

حاج‌حسنادامه می‌دهد: قبل از رسیدن این گروه به خانه داماد چند تن جلوتر به آنجا می‌رفتند و جا‌هایی از منزل داماد که برای سکونت عروس در نظر گرفته شده بود را نظافت و به‌اصطلاح آب و جارو می‌کردند. هنگامی‌که جهیزیه به خانه داماد آورده می‌شد فردی از طرف خانواده عروس صورت اسبابی را که آورده بودند به داماد نشان می‌داد و از وی رسید می‌گرفت!

علاوه بر آن دادن انعام به طبق‌کش‌ها جزو وظایف داماد محسوب می‌شد، طبق‌کش‌ها علاوه بر انعام اجازه داشتند نقل و پارچه‌های کف طبق‌ها را که به منظور تزیین، تدارک دیده شده بود برای خود بردارند، ضمن اینکه جهیزیه عروس براساس توافقی که قبلاً میان خانواده‌های عروس و داماد صورت پذیرفته بود تهیه می‌شد.

او به رسم استفاده از آینه عروسی در همان روز‌های مراسم اشاره می‌کند و می‌گوید: به هنگام عقد، عروس را مقابل آینه و روبه‌قبله می‌نشاندند و هنگامی‌که عاقد در حال خواندن خطبه عقد بود لازم می‌دانستند که عروس حتماً در آینه نگاه کند تا بدین ترتیب بختش همچون آینه صاف و روشن باشد و همچنین در موقع خواندن خطبه دو زن سپیدبخت دو سر پارچه‌ای سفید را گرفته و در بالای سر عروس نگه می‌داشتند و زن سپیدبخت دیگری به نیت شیرین شدن زندگی عروس بر سر او قند می‌سایید و در این هنگام فرد دیگری با یک سوزن و نخ هفت‌رنگ تعدادی کوک بر پارچه می‌زد.

به هنگام این‌کار زیر لب می‌خواندند: دوختم، دوختم، زبان مادرشوهر، خواهرشوهر، جاری و پدرشوهر را دوختم.مرور آداب و رسوم و سنت‌های قدیمی برای حاج‌حسن لذت‌بخش است، اما او در پایان تجربه موی سپیدش را به همه خریداران آینه‌وشمعدان که بیشتر هم از جوانان هستند ارائه می‌دهد؛ اینکه خوشبختی و بخت و اقبال زندگی زناشویی در قیمت‌های کلان خرید عروسی خلاصه نمی‌شود.

 

* این گزارش سه شنبه، یک اسفند ۹۱ در شماره ۴۴ شهرآرامحله منطقه ۸ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44