بازار زنده و به روزی که هم تاریخ در آن نفس میکشد و هم زندگی، جریان عادی خودش را طی میکند. دانشجویان، طلاب و کسبه از پر رفت وآمدترین اقشار در بازارچه سراب هستند، عدهای در دانشگاهها و مراکز علمی این راسته به دنبال علم اندوزی اند و عدهای هم به دنبال رزق و روزی. تاریخ هم از پس خانههای بلندبالای خشتی معدود و کاشی کاریها و نام کوچهها و مکانهای مذهبی به تماشای این تلاش نشسته است.
اینجا بازاری در قلب محله سراب مشهد است و نامش یادگاری از آب قنات سناباد. آنجا که آب این قنات در محدوده میدان و خیابان سعدی فعلی نمایان میشد و با گذر از بازارچه سراب و آب انبارهایش، به سوی حرم میرفت و براساس همین خروجی، سرِ آب نام گذاری شد.
در این گزارش؛ این راسته بازار را با نگاهی به تاریخ رفته بر آن روایت کرده ایم و از مجری طرح درباره آینده خوش آن که وعده اش پایان اسفند مقرر شده است، شنیده ایم.
ورود به بازارچه سراب با بوی خوش نان و جگرکی فعال و کوچکی که سال هاست در این راسته کاسبی میکنند و انگار بخشی از هویت کوچه شده اند، همراه میشود. از سمت خیابان امام خمینی (ره) به این بازار که آن را کوچه شاهین فر هم میخوانند، وارد میشویم.
در نگاه کلی این راسته ۴۰۰ متری شامل مکانهای مذهبی، تجاری، آموزشی است و مجموعه درمانی دکتر شاهین فر و مجموعه ورزشی آهنچی از گذشتههای دور در آن باقی مانده است، اما مهمترین چیزی که این روزها در این بازار به چشم میخورد، فراوانی مغازههای تابلوسازی است که با شیشههای پر از نوشته هایی، چون شبرنگ، لیزر، تابلو، تندیس و... مشخص میشود. این روزها با شروع طرح بهسازی، آشفتگی بسیاری در این راسته پدید آمده است که به ظاهر گریزی از آن تا انجام زیرسازیهای اصولی بازار نیست.
نخستین مکان با اهمیتی که در ابتدای این کوچه رخ مینماید به شاعر نامدار معاصر شهرمان مهدی اخوان ثالث مربوط است. یک عطاری بسیار قدیمی که متعلق به پدر اخوان معروف به «آق علی عطار» بوده است. مردی دنیادیده که همراه با ۲ برادر دیگرش از یزد به مشهد میآیند و سر کوچه سراب عطاری میزنند. در خیابان سعدی هم خانهای بزرگ میخرند و مهدی اخوان ثالث در همین خانه متولد میشود.
مرحوم علی باقرزاده، شاعر معاصر مشهدی، در کتاب ۲۱ مقاله خود اشاره میکند: «به یاد دارم در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ ش عصرها همراه پدرم از منزلمان که در کوی کنار دبیرستان شاهرضای مشهد قرار داشت به دکه آق علی عطار میرفتیم. پدرم او را آقا علی حسین اف یا حسین زاده مینامید، زیرا به این نام خوانده میشد. بعدها که بر اثر انقلاب کبیر شوروی و سقوط حکومت تزاری از روسیه به ایران آمد و شناسنامه گرفت، چون ۳ برادر بودند، به نام اخوان ثالث خوانده شدند. (علی، عباس، علی اصغر)»
یکی از چهرههای برجسته ساکن در این راسته «مقبل السلطنه» بوده است، فردی مبارز و یکی از والیان خراسان قدیم در دوران قاجار که بقایای خانه اش در همان ابتدای بازار با دیوارهای خشتی و ۲ در چوبی به چشم میخورد، اما خانه رو به تخریب و متروکه است.
بازاریها میگویند: «این راسته از خانههای بزرگ و زیبا کم نداشته است، اما کم کم همه فروش میروند و با فوت صاحبانشان، کوچک و در حاشیه بازار به مغازه تبدیل میشوند. داخل این خانه هم درحال تخریب است.»
محله سراب قبل از سال ۱۳۰۰ یعنی حدفاصل دروان مشروطه و قبل از شروع تحولات ساختاری در خیابانهای شهر، جزو ۳ محله اعیان نشین و دولتی نشین شهر یعنی محله ارگ و چهارباغ قرار میگرفته و حلقه اتصال این ۲ محله بوده است، اما این محله ویژگی خاصی در مقایسه با آن ۲ محله داشته است که آن را بیش از پیش برای سکونت اهالی مناسب میکرده است.
محله چهارباغ نزدیک حرم بود و حضور و هیاهوی زائران را در پی داشته است، محله ارگ هم در حاشیه شهر و در کنار دروازه قرار میگرفته و تخریبها و حضور غیرایرانیها و هجوم متجاوزان را به دنبال داشته است، اما در محله سراب بیشتر ایرانی بودند و از فضای زیارتی و پرتردد حرم و دروازه شهر نیز فاصله داشته اند.
خانه «ظریف» دومین مکان چشمگیر در این راسته است که ثبت میراث شده است. خانهای که در حوالی سال ۱۳۲۰ در قالب کلانتری محل حضور نیروهای روس بوده است. درِ چوبی کوچکی با سردر فلزی که مفرغ کاریهای ریزی دارد و بالای آن هم کاشی کاری دلربا تنها نشانهای است که ما را به بیش از نیم قرن پیش این مکان میبرد. روی ستونهای چوبی کنار در هم چند حلقه که جایگاه بستن افسار اسب بوده است، به چشم میخورد.
کنار درِ خانه چند دربند مغازه تابلوسازی سال هاست بخش ورودی خانه ظریف شده اند و خانه پشت این فضا قرار گرفته است. سردر یکی از همین مغازهها نشانه چشمگیر دیگری از گذشته خانه ظریف را حفظ کرده و سامان داده است. سردری با گره چینیهای آجری و منحصربه فرد. صاحب مغازه زیر گره چینیها شیشههای رنگی را روی کُم چوبی سوار کرده است. او به دلیل علاقه شخصی خود این شیشهها را به این صورت درآورده است تا در کنار آجرچینی نمای زیبایی پیدا کند.
نام کوچه کنار این مغازه «داد فروغ» است و ادامه خانه ظریف تا انتهای کوچه کشیده شده است. دیوارهای آجری بلند خانه ظریف امکان دیدن نمای ساختمان را گرفته است، اما ساختمان خیلی حال وروز خوبی ندارد.
نام کوچههای بازارچه سراب در کنار تمام شلوغیها و آشفتگیهای حال و گذشته اش درخور توجه است و نظر را جلب میکند. دادفروغ، دادفیروز، ورزنده، فتاح خان و... که در کنار تابلوهایی با نام بازار سراب یک تا ۸، از یک سو و تا عدد ۱۱، از سوی دیگر باقی مانده است.
نبش ۲ کوچه سراب ۵ و ۷، مجموعه ورزشی آهنچی قرار گرفته است که این روزها هیئت ورزشهای معلولان هم در آن حضور دارند. آهنچی اولین مربی بوکس مشهد است. این مجموعه هنوز نمای قدیمی خود که آجرچینیهای خشتی ظریف است را حفظ کرده است. اینجا در گذشته قبرستان سراب بوده است.
در ساختار قدیم شهرها هر محله برای خودش قبرستانی داشته است که افراد بومی محل در آن دفن میشده اند، اما در دوره ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۶، بخش نامهای از سوی وزارت فرهنگ و هنر وقت صادر میشود که باید تمام قبرستانهای کوچک شهر به مکان آموزشی و تفریحی تبدیل شود، این قبرستان هم از آن زمان مجموعه ورزشی میشود.
در میانه بازار مکانهای مذهبی بیش از پیش رخ مینماید، چنانکه در کوچه فتاح خان، یعنی سراب ۵، چند حسینیه و هیئت مذهبی قرار دارد که معروف ترینش فتاح خان نام دارد. او یک مقام عالی رتبه نظامی بوده است که از ارتش جدا میشود و با ورود به فضاهای مذهبی، هیئتی ایجاد و خانه اش را به حسینیه ابوالفضلی تبدیل میکند. در همین کوچه منزل سابق ابوالحسن حافظیان یا ابوالحسن مشهدی، شاگرد برجسته شیخ نخودکی، هم قرار داشته است. او را آخرین عارف شناخته شده معاصر و بانی چهارمین ضریح حضرت رضا (ع) میدانند.
پس از کوچه فتاح خان به مسجد فاضل میرسیم. مسجدی به نام حاجی فاضل، روحانی مسجد که بعد از آیت الله میرزامهدی نوغانی از علمای مبارز معاصر بوده است. بخشی از مسجد بازسازی شده و بخشی به همان سبک قدیم باقی مانده است.
به انتهای این بازار ۴۰۰ متری نزدیک میشویم. بازاری که به گفته قدیمیها در گذشته تمام آن سنگ فرش بوده است و صدای آهنگری، سماورسازی، مسگرها و... در کنار خانههای زیبایش از یاد اهالی نمیرود. بیمارستان دکتر شاهین فر، اولین بیمارستان خصوصی مشهد، که موقوفه کهن سالترین پزشک زنده مشهد است هم یکی از این یادگارهاست که در گذر زمان باقی مانده است.
ملک شخصی او که سالهای سال در آن زندگی کرد، در ابتدا بیمارستان و زایشگاه بود و حالا به دانشکده پزشکی تبدیل شده است. این بخش بازار عریضترین بخش این راسته محسوب میشود و گویا قرار است به پاتوق فرهنگی تبدیل شود.
با رسیدن به انتهای کوچه بر تعداد هتلها هم افزوده میشود، چه آنها که نوساز هستند و چه قدیمی ترها که آدم را به یاد ۴۰ سال پیش ایران میاندازند، به ویژه با وجود چند کافه در کنار آن ها. کافه ستاره قدیمی ترینشان است و طرف دار هم زیاد دارد. به نوعی پاتوق سنتی بازاریها و دانشجویان است. قدیمیترین کتاب فروشی فعال مشهد هم در انتهای این بازار قرار گرفته است، کتاب فروشی باستان.
شفیعی کدکنی از زبان مرحوم اخوان ثالث این کتاب فروشی را چنین شرح میدهد: «وقتی (پدرم) جرقههایی از شعر و شاعری را در کارم دید، به تشویقم برخاست و به کتاب فروشی باستان سفارش کرد که مهدی هر ماه بیاید فلان مبلغ کتاب بگیرد و حسابش را خودش (یعنی پدرم) خواهد پرداخت.»
دیدنیهای این راسته بازار با وجود تغییرات بسیارش و آشفتگیهایی که به دلیل تردد زیاد داشته است، بازهم کم نیست و کافی است به کوچه پس کوچه هایش سرک بکشید تا درهای چوبی با کاشی کاریهای رنگی در کنار تمام بی قواره گیهای کوچه چشمتان را بگیرد و نابسامانیها را فراموش کنید.
علی شیرازی، شهردار منطقه ۸ مدیریت شهری بازارچه سراب را حلقه گمشده اتصال میدان سعدی با حرم مطهر رضوی میداند، یکی از خیابانهای قدیمی و هویتی شهرمان که وضعیت فعلی آن مناسب مردم مشهد و شهر امام رضا (ع) نیست. مشکلات عبور و مرور، نبود پارکینگ، نازیباییهای دیداری و... موجب شد، طرح بهسازی آن از اوایل مهرماه کلید بخورد و بنابه قول مسئولان تا انتهای اسفند به سرانجام خواهد رسید. اما آنچه در گام نخست در اجرای این طرح اهمیت دارد، انجام زیرساختها و کف سازی است.
شهردار منطقه ۸ به عنوان مجری طرح با بیان اینکه اکنون پروژه سامان دهی و بهسازی بازارچه سراب به طول ۴۰۰متر و اعتبار ۳۸میلیارد ریال درحال اجراست، میگوید: «بازسازی این محور در بافت مرکزی شهر با اولویت حرکت پیاده و سامان دهی حرکت سواره انجام خواهد شد.» علی شیرازی ادامه میدهد: «حذف تداخلات وسایل نقلیه و شهروندان از اهداف مهم این پروژه است که به این منظور کف سازیها درحال انجام است.»
او مهمترین مشکل معارضاتی پیش آمده در بهسازی این بازار را که موجب اختلال در کسب وکار اهالی هم شده است، تعویض لوله گاز و آب و غلاف گذاری برای مسیر برق و احداث مسیر دفع آبهای سطحی بیان میکند و میگوید: «زیرسازیهای شرکتهای آب و برق و گاز در این بازارچه به نوسازی نیاز داشت و با همکاری شرکتهای مزبور زیرسازیها را انجام میدهیم تا از دوباره کاری پرهیز شود.»
شهردار منطقه ۸ در این بین کسبه و اهالی را به صبوری دعوت میکند و میگوید: «عرض این معبر بین ۷ تا ۲۵ متر است که ۵/ ۳ متر وسط بازار به عنوان مسیر سوراه رو کشیده و سنگ فرش خواهد شد. ۲ طرف این مسیر نیز ۲ پیاده رو درنظر گرفته شده است که در کمترین حالت عرض آن ۵/ ۱ تا ۵ متر خواهد بود. کف سواره رو و پیاده رو سنگ فرش خواهد شد، اما رنگ و جنس سنگها در این ۲ مسیر باهم فرق خواهد داشت. هر ۵۰ متر نیز باراندازی برای آسانی فعالیت کسبه احداث خواهد شد. همچنین حرکت سواره در مسیر خود از خیابان امام خمینی (ره) به سمت خیابان خزعلی یک طرفه خواهد بود.»
شیرازی ادامه میدهد: «در کنار دانشگاه شاهین فر پارکینگ الیت قرار داشته است که با حذف آن، این بخش را به دلیل وسعت آن به پلازای شهری با فواره و سایه بان و مبلمان شهری مناسب و پاتوق فرهنگی تبدیل میکنیم.»
او با بیان اینکه ۲۰۰ دربند مغازه فعال شامل تابلوسازها و کاغذ دیواری و... داریم، میگوید: «گام دوم بهسازی بازارچه سراب مطابق خواسته اهالی، یعنی سامان دهی پارکینگ در این خیابان است. در گام بعد با مشارکت اهالی سامان دهی و زیباسازی جداره بازار را انجام خواهیم داد، چنان که حذف سیمهای زائد برق، یکنواخت کردن سردرها و تابلوها را خواهیم داشت. در این بازار چند خانه تاریخی همچون خانههای مقبل السلطنه، ظریف و... به چشم میخورند که جزو ظرفیتهای محله به حساب میآیند و به مرمت آنها در گامهای بعدی توجه خواهد شد.»
* این گزارش شنبه ۲۱ دیماه ۱۳۹۸ در شماره ۳۰۱۷ روزنامه شهرآرا صفحه گردشگری چاپ شده است.