آداب و رسوم

بازی‌های کودکی سیدمحمد میراکبری با محله کارمندان دوم گره‌ خورده است
سیدمحمد میراکبری تعریف می‌کند: یکی از تفریحات همیشگی بچه‌های محله در روز‌های گرم سال، آب‌تنی در جوی آب وسط کوچه شهید‌رستمی‌۲۲ بود؛ جویی که آب باغ‌تره‌های اطراف را تأمین می‌کرد و پناهگاهی برای بچه‌ها از گرمای تابستان بود.
دیگ سمنو باید توسط دخترهای خانه باز می‌شد
حاجیه‌قربانی می‌گوید: سر یک باور و اعتقاد، آن روز‌ها در دیگ سمنو فقط توسط دختر‌های خانه باید باز می‌شد. چون سالی هم یک‌بار این اتفاق می‌افتاد، باید دختری که نوبتش بود یک‌سال انتظار می‌کشید.
غول سپید برف، پشت در خانه عذرا‌خانم
عذرا مصطفایی از برف سنگین سال‌۱۳۵۰ و بارشی که اهالی شهر را با مشکلاتی روبه‌رو کرد، تعریف می‌کند؛ خاطره‌ای که ماندگار شد.
تواضع، اصل اول پهلوانی در زورخانه وحدت است
حمید دباغ مرشد گود زودخانه وحدت است. او می‌گوید: سرت را باید خم کنی تا بتوانی از در عبور کنی. این رسم همه زورخانه‌هاست که در‌ها را کوتاه می‌سازند تا سرت همیشه خم باشد. تواضع، اصل اول و مرام همه پهلوان‌ها و زورخانه‌هاست.
قدیم گرمابه رفتن آداب و رسوم داشت!
گرمابه‌های مشهد مثل گرمابه خیابان سرخس بروبیایی داشته است. گرمابه متعلق به حاج‌احمد ضعیف‌السادات چون بر مسیر راه روستاییان قرار داشت، سال‌های دور شلوغ و پرمسافر بود.
ماجرای خان زورگو و چوپان بیچاره از زبان حاج قربانعلی
قربانعلی رحیم‌دل از اهالی محله تلگرد است که در خاطره‌ای از خانی صحبت می‌کند که سال‌ها پیش در روستای محل زندگی اش، بسیار به مردم جفا می‌کرد.
آرامستان خواجه‌ربیع، چشم‌به‌راه روزهای شلوغ چراغ‌برات است
سال‌ها‌ست که خراسانی‌ها، در روز‌های ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ ماه شعبان بر سر مزار رفتگان خود حاضر می‌شوند و در مراسمی با نام «چراغ‌برات» برای شادی اموات خود فاتحه می‌خوانند و قرآن قرائت می‌کنند.