آداب و رسوم

نذری خاطره‌انگیز به یاد سنت‌ها
با مشارکت بانوان محله رحمانیه مراسم پخت بلغور باران بر پا شد.
رسوم اهالی قدیمی سناباد در چراغ برات
به عقیده حاچی کفاش تمام مرده‌ها در سه‌شب چراغ‌برات آزادند و منتظر خیرات قوم و خویشان خود؛ خیراتی که هرکس به‌اندازه توانایی خود انجام می‌دهد.
عمو کفش‌دوز روزه‌مان را می‌دوخت
سر کوچه می‌ایستادیم و به محض آمدن کفش‌دوز می‌گفتیم: «عمو کفش‌دوز، روزه‌مونو دوختی؟» او هم یکی‌یکی به ما اطمینان می‌داد که روزه‌مان را دوخته و ما با خیال راحت به خانه برمی‌گشتیم.
طبخ آش باران در روز‌های بی‌بارش توس
زنان محله فردوسی سال‌هاست که با پخت آش و نذر و نیاز، از خداوند طلب باران می‌کنند و با باور قلبی هرسال آن را بار می‌گذارند.
اهالی اکبرآباد، گوش به طبل سحرخوان بودند
اهالی محله اکبرآباد براتعلی هدایت را به سحرخوانی‌هایش می‌شناسند، او کسی بود که شب‌هنگام فانوسش را برمی‌داشت، روی بام می‌رفت و بر پیت حلبی‌اش می‌نواخت تا مبادا کسی برای سحر خواب بماند.  
محاصره داماد در اسلام‌آباد!
قبل از ورود به خانه باید آن انار را به‌سمت عروس پرت می‌کرد تا به او ثابت کند مرد خانه است. عروس باید مراقب می‌بود انار به سرش نخورد تا گربه داماد دم حجله کشته نشود.
شب چله‌های مشهد از زبان پدربزرگ و مادربزرگ‌ها
به گفته مامان‌خدیجه، زمان نوجوانی او هفت‌دختر مجرد، وسیله‌ای مانند انگشترشان را در کوزه می‌انداختند و بعد یک دختر‌بچه یکی را در‌می‌آورد.آ‌ن‌ها معتقد بودند صاحب انگشتری که از کوزه درآمده، به زودی ازدواج می‌کند.