گرمابههای مشهد مثل گرمابه خیابان سرخس بروبیایی داشته است. گرمابه متعلق به حاجاحمد ضعیفالسادات چون بر مسیر راه روستاییان قرار داشت، سالهای دور شلوغ و پرمسافر بود.
قربانعلی رحیمدل از اهالی محله تلگرد است که در خاطرهای از خانی صحبت میکند که سالها پیش در روستای محل زندگی اش، بسیار به مردم جفا میکرد.
سالهاست که خراسانیها، در روزهای ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ ماه شعبان بر سر مزار رفتگان خود حاضر میشوند و در مراسمی با نام «چراغبرات» برای شادی اموات خود فاتحه میخوانند و قرآن قرائت میکنند.
سفره هفت سین بهانهای است تا جمعی از خانمهای منطقه ما یک هفته مانده به عید را در منزل زهرا قاسمنیا با پخت شیرینی و سمنو سرکنند.
حاجعباس از خاطره شب چلهای عروس میگوید: محمدحسین پسرعمه داماد هندوانهها را روی زمین گذاشت. یکی از هندوانهها شروع کرد به قلخوردن. خانه عروس هم در سربالایی بود. هندوانه میچرخید و محمدحسین هم که چاق بود، دنبالش میرفت.
ملامحمد به وقت گفتن از شب یلدا، کلمه «چله» را بیشتر استفاده میکند و تأکیدش بر این است که مشترکات شب چلههای قدیم در جمعشدن در خانه بزرگتر، فالحافظ گرفتن و خوردن هندوانه و انار خلاصه میشد و بقیه در هر قومی متفاوت بود.
استاد محمد یگانه «بخشی» است و بخشیها از همانهایی هستند که با ساز و آواز، آداب و رسوم ایل را سینه به سینه و نسل به نسل به دنیای امروز رساندهاند.