خزینههای مشهد چه زمانی به حمام دوشدار تبدیل شد؟
اگر به مشهد عهد قاجار نگاه کنیم، جز در خانه معدودی از رجال شهر، نشانی از حمام نمیبینیم و مردم از حمام عمومی استفاده میکردهاند. به این شکل که حمام از سحر تا حوالی ساعت۸صبح به مردان اختصاص داشته و در دیگرساعات روز در اختیار زنان بوده است. حمامها تا این زمان خزینه و چال حوض داشتهاند و خبری از دوش نبوده است تا اینکه سروکله یک فرانسوی در تهران پیدا میشود. او در نیمه دوم پادشاهی ناصرالدینشاه حمامی در خیابان لختی (دروازه دولت یا سعدی فعلی) بنا میکند و در آن برای نخستینبار دوش کار میگذارد.
حمامهای مشهد، اما تا دوره پهلوی اول رنگ دوش را نمیبینند. بهعبارت دیگر در عصر رضاخان است که نهتنها دوش در حمامها اجباری میشود که خزینهها نیز برچیده میشوند. اگر چه در کتاب «شناسایی و معرفی اولینهای شهر مشهد» آغازبهکار اولین حمام بهداشتی مجهز به دوش در مشهد را یکم آذر۱۳۱۴خورشیدی نوشتهاند، اما این ادعا اشتباه است، چون با مستنداتی همچون روزنامههای دوره قاجار میتوان گفت حمامهای زیادی در مشهد پیشتر از این تاریخ و از اوایل حکومت احمدشاه قاجار به دوش مجهز بودهاند.
بههرروی سالروز ایجاد حمام نمره دوشدار در خارج دروازه فردوس جنب دارالمجانین بهانهای است تا به حمام و دوش بپردازیم.
حمام کلنل نیکلا سمینو
بارتلمی سمینو، یکی از ژنرالهای ایتالیاییالاصل ناپلئون است که پس از سقوط او و تبعیدش، بهاتفاق خانواده از فرانسه خارج میشود، ابتدا به یونان میرود و از آنجا به روسیه و بعد به ایران میآید. او در ایران ماندگار و خادم دولت قاجاری میشود.
اسناد میگویند که بارتلمیسمینو تا پایان عمر در ایران خدمت میکند، از جمله نقش مهمی در اصلاح قشون ایران در مواجهه با لشکر روس دارد. همین است که پس از درگذشت این ژنرال، ناصرالدینشاه به پاس خدماتش، فرزند او، یعنی کلنل نیکلا سمینو را به ایران دعوت میکند و امور پست و تلگراف و گمرک کشور را به او میسپارد.
نیکلا سمینو در ادامه حضورش به دین اسلام میگرود و حتی زن فرانسوی خود را طلاق میدهد و با دختری از خانواده قراگوزلو وصلت میکند. از جمله کارهایی که او در زمان اقامتش در ایران انجام میدهد این است که در نیمه دوم پادشاهی ناصرالدینشاه در خیابان لختی (دروازه دولت یا سعدی فعلی) حمامی بنا میکند و برای نخستینبار دوش کار میگذارد.
حمامی که او بنا میکند نهتنها تا دوران محمدرضاشاه فعال است که شکل و شمایل حمامهای ایران را نیز برای همیشه تغییر میدهد. وصل کردن دوش و استفاده از آن در حمام سروصدای بسیاری به راه میاندازد. جمعیت زیادی از جمله علمای خراسان با کار او مخالفاند. آنها اعتقاد دارند این سبک جدید حمام برای انجام اعمال مذهبی مانند غسل مناسب نیست. اگرچه حمامهای زیادی در سالهای بعد دوشدار میشوند، اما مخالفتها همچنان هست و حتی برای جلوگیری از استفاده از دوش در حمامها جنبشی هم با عنوان «جنبشخزینه» شکل میگیرد.
اصلاح یک اشتباه
در کتاب «شناسایی و معرفی اولینهای شهر مشهد»، نوشته غلامرضا آذریخاکستر، آغازبهکار اولین حمام بهداشتی مجهز به دوش در مشهد را یکم آذر۱۳۱۴خورشیدی اعلام کرده است. در این کتاب ذیل عنوان «اولین حمامهای بهداشتی (حمام دوش)» آمده است: «غیربهداشتی بودن حمامهای خزینه موجب شد تا شهرداری با ساختن حمام دوش، سایر حمامها را به تأسیس حمامهای دوش تشویق کند. اداره بلدی در سال۱۳۱۴خورشیدی اولین حمام نمره را در خارج دروازه فردوس جنب دارالمجانین ساخت (روزنامه شهامت، یکم آذر۱۳۱۴)».
آذریخاکستر با استناد به متن خبری در روزنامه شهامت در یکم آذر۱۳۱۴خورشیدی، این گمان را برده که تا پیشازآن حمام دوش در مشهد وجود نداشته است، درحالیکه اینچنین نیست و تا پیش از آن حمامهای زیادی در مشهد از دوش استفاده میکردهاند. مؤید ادعای نگارنده «گزارش مکتب شاهپور» است که سال قبل از خبر روزنامه شهامت نگاشته شده است.
در متن این گزارش که توسط مهدیسیدی تصحیح شده، ذیل عنوان «حمامهای مشهد» نوشته شده است: «شهر مشهد دارای ۳۷حمام مردانه و ۴۸حمام زنانه است. اغلب آنها دارای دوش میباشند و بعضی از آنها از آب لوله که منبع آن در خارج شهر است، استفاده میکنند.»
مشخص است که این گزارش در سال۱۳۱۳خورشیدی به کوشش تنیچند از فضلا و مطلعان صاحبصلاحیت شهر مشهد با میدانداری استاد محمدتقی مدرسرضوی و همکاری استادان علیاکبرفیاض، سیدعلیمؤیدثابتی و ظاهرا عبدالحمیدمولوی و محمود فرخ نوشته شده و بنا بوده است در هنگام جشن هزاره فردوسی در مهر۱۳۱۳ خورشیدی انتشار یابد، اما بههرحال انتشار آن تا بهار سال۱۳۸۶ به تعویق افتاده است. هر چه که باشد مشخص است مشهد تا قبل از سال۱۳۱۳خورشیدی حمامهای زیادی داشته است که از دوش بهره میبردهاند، همچنان که حمامهای بسیاری داشته که خزینه پرآبی داشتهاند.

از فردوس به خزینه رسیدیم
در متن بدایعالوقایع که گنجینهای از دادهها درباره آداب و فرهنگ مردم خراسان در پایان عصر تیموری را در خود گنجانده است، میخوانیم که «حمامهاى مشهد بهترین حمامهاى ربع مسکون است و حمام خلیل نیزهچى بهترین حمامهاى مشهد است و در ترجیح وى، مولانا سلطانعلىمشهدى، یک قطعه و دو بیت به خط جلى نوشته و آن را در سر حمام به دیوار چسبانید و آن قطعه این است:
صحن حمام همچو فردوس است
گرچه باشد بنایش از گل و خشت
خوبرویان درو چو حوراناند
فوطهها پر ز زله هاى بهشت
و آن دو بیت این است:
تا به حمام خرامد مه من پیوسته
طاس آبیست مرا دیده و ابرو دسته
از پى خدمت آن ترک چو گل دیده من
هست هندوبچهای لنگ سفیدى بسته
از عصر تیموری تا عصر ناصری شرایط مشهد تغییر زیادی میکند. در این دوره براساس کتاب «نفوس ارضاقدس» که مهمترین کتاب در حوزه آمار مشهد محسوب میشود و در سال۱۲۵۷خورشیدی توسط زینالعابدینمیرزای قاجار مکتوب شده، مشهد چهل حمام داشته است که نمیتوان گفت چندان تمیز بودهاند.
میرزاعبدالوهابخانشیرازی، تولیت آستانقدسرضوی، در سال ۱۲۶۲ خورشیدی درباره آبانبارها و حمامهای مشهد نوشته است: «حمامها و آب انبارهای شهر مشهد مقدس دوسه سال پاک نمیشد و آبش را عوض نمیکردند. آب آنها بهطوری متعفن میشد که مورث و مولد امراض غریبه بود.»
حمامها و آب انبارهای شهر مشهد مقدس دوسه سال پاک نمیشد و آبش را عوض نمیکردند
در سفرنامه یک اصفهانی نیز که در کتاب «پنج سفرنامه خراسان» به تصحیح و تنظیم سیدمهدی سیدقطبی آمده، این موضوع بهخوبی توصیف شده است: «هرکس مبتلا به مرضی گردد، پسِ وعدهگاهِ حمام است؛ حمامی که آب خزینه آن مدت هاست عوض نشده و رایجالمعامله (برای همه عادی است و رواج دارد) شهر است. شنیدم در بالاخیابان حمامی میباشد که چهار سال است آبش عوض نشده است. اهالی این شهر نفرت از این آبهای حمامی که خودشان صدمرتبه در آن بول کردند، ندارند.»
آب خزینهها منبع پخش انواع میکروب و شیوع بیماریهای پوستی مانند تراخم، کچلی، بیماریهای قارچی و آبله است، اما آبگیر با لوشکش حمامیها برای تمیزکردن خزینه فقط بین دو نوبت مردانه و زنانه، چرک و کثافت تهنشینشده را بیرون میکشد و با گرداندن چوب درخت زالزالک در آب، مو و چرکها را جمع میکند و بعد هم مقداری آهک درون آن میریزد تا آب تمیز و ضدعفونی شود.
ممنوع و کوچکشدن خزینهها
وضعیت بد بهداشت در مشهد، اما به همین روال نمیماند و در اوایل قرن۱۴خورشیدی تغییرات فراوانی میکند که بهبود آموزش، احداث خیابانها و معابر عمومی، احداث اداره بهداشت، لولهکشی آب، ساخت بیمارستان و ایجاد مستراحهای عمومی در کنار گنجاندن رسیدگی به نظافت شهر در فهرست وظایف بلدیه از آن جمله است؛ اقداماتی که سطح نظافت و بهداشت را در مشهد بالا میبرد و اتفاقات خوبی را برای ورود زائران و استفاده مجاوران رقم میزند.
همچنین بلدیه (یا شهرداری) مشهد در اطلاعیهای که ۹اسفند۱۳۱۴ در روزنامه شهامت منتشر شده است، وجود خزینه در حمامهای مشهد را ممنوع اعلام میکند. در این اطلاعیه که از جانب دکتر منوچهراقبال، رئیس صحیه صحیحه و معاونت عمومی شهرداری مشهد، نشر یافته، چنین آمده است: «نظر به اینکه خزانههای حمامهای عمومی باعث سرایت امراض و استحمام در این قبیل خزانهها اساسا مخالف با اصول حفظالصحه است، لذا برای جلوگیری از سرایت امراض و بهنام حفظالصحه عمومی به تمامی مالکین و مستأجرین حمامها از مردانه و زنانه اخطار مینماید که از این تاریخ الی اول تیرماه ۱۳۱۵ میبایستی خزانههای عمومی حمام خود را متروک و بهقدر گنجایش حمام تهیه دوش آب گرم و سرد بنمایند و فقط حمامها میتوانند خزانههای کوچک خصوصی که بتوان برای هر مرتبه شستوشو آب آن را تخلیه و تجدید کرد داشته باشند. پس از انقضای مدت مزبور، هرحمام که دارای خزانههای عمومی باشد، بسته خواهد شد. بدیهی است بهمنظور عملیشدن دستورات صحی، قبل از اقدام در دستور فوق، متصدیان حمامها ملزم به اخذ اجازه کتبی برای طرز ساختمان آن از دایره صحیه بلدی میباشند.»
بهدنبال این ممنوعیتهاست که خزانهها (خزینهها) جمع و حمامهایی با نهایت دقت و رعایت نکات بهداشتی ساخته میشوند؛ از جمله حمامهای کمیسری، حاجنوروز، صاحبکار، حکیم، گلشن، چهارسوق، رضوان، نوگل، اسلام، سلیقه، حکاکها، باغ حاجابراهیم، برق و حمام بازارچه حاجآقاجان.

گامبهگام استحمام
برای رسیدن به حمامها باید چندین پله پایین میرفتید تا به سربنه یا رختکن میرسیدید. «بینه»، حیاط سرپوشیدهای بود که وسط آن حوض بزرگی قرار داشت. اطراف بینه سکوهای بلندی دیده میشد که در آنجا در اصطلاح «رخت میکندند».
برای رسیدن به حمامها باید چندین پله پایین میرفتید تا به سربنه یا رختکن میرسیدید
استاد حمامی در کنار یکی از آن سکوها یا بالای یکی از سکوها مینشست و جعبه دخل را هم بغلدستش میگذاشت. از سقف بینه چراغ بزرگ گردسوز و گاهی هم چلچراغ تا بالای حوض آویخته بود. دورتادور سکوهای رختکن تیر میگذاشتند و به آن تیرها گویهای شیشهای رنگارنگ میآویختند. یک تغار (کاسه بزرگ سفالین) محتوی آلو و آبآلو روی چهارپایه نزدیک حوض بود و چندین کاسه کوچک با قاشقهای چوبی پهلوی تغار میگذاشتند. در ایام زمستان بهجای آب آلو، لبو و آبلبو را با کمی سرکه در تغار میریختند.
علاوه بر استاد حمامی، یک «جامهدار»، یک «مشتمالچی» و یک «پادو» در سر بینه حضور داشت و تا مشتری وارد میشد، پادو کفش مشتری را زیر سکو میگذاشت و یک لنگ خشک روی سکو پهن میکرد. مشتری که لخت میشد، پادو یک لنگ دیگر به او میداد. مشتری آن لنگ دوم را به کمر میبست، لباسهایش را در لنگ اول میپیچید و از سکو پایین میآمد. از دالان تاریکی میگذشت و در صحن حمام را میگشود و داخل حمام میرفت.
در اینجا چند شاهنشین و چند ایوان و چند طاق نما و یک حوض کوچک آب سرد بود و کارگران داخل حمام عبارت بودند از چند دلاک و آبگیر و دوسه پادو که با آمدن دوش و حمام نمره بیکار شدند.
مشتریهای خاص حمامها
حمامهاچنددسته هستند؛ دستهای که اعیان و اشراف به آن رفتوآمد میکنند، همانند حمام شاه، معماری خاص خود را دارند. خزینه با آب تمیز، اسباب و وسایل گران و قیمتی و البته تونتابهای ماهر از ویژگیهای این حمام است؛ ضمن اینکه این حمامها از بودجه دولتی ساخته شدهاند و بههمیندلیل وسایل تزیینی و نقاشیهای خاصی دارند.
دسته دیگر، حمامهای وقفی هستند؛ حمامهایی که به اسم صاحب پولدارشان ساخته شده و در اختیار مردم قرار گرفتهاند، همانند حمام برلیان، حمام صاحبکار و غیره. دسته دیگر، حمامهای مردمی هستند. این حمامها با بودجه اهالی محل ساخته شدهاند و تزیین خاصی هم ندارند. بیشتر این حمامها، نه مساحت زیادی دارند و نه تزیینات و معماری خاصی.
* این گزارش شنبه یکم آذرماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۶۳۳ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.
