یکی از قدیمیهای طرق میگوید: بار غلات را که میبردیم، آسیابان، نشانی روی کیسه گندم یا جو میگذاشت و آن را وزن میکرد. یک هفته تا ۱۰ روز طول میکشید تا کار را تحویل بدهد.
محمدعلی عبدی میگوید: بین بازیهای بچههای قدیم، توشلهبازی (تیلهبازی) و بجلبازی (به استخوان زانوی پای گوسفند بجل میگفتند) از همه معروفتر بود و طرفداران زیادی داشت.
وقتی در سمزقند عروسی یا عزایی بود، همه اهالی وظیفه خود میدانستند که در مراسم حضور یابند. بههمیندلیل غذای عروسی و عزا آبگوشت بود.
شبچلهها آنقدر برف میبارید که همه حیاط خانه سفید میشد. گاهی بچهها شاد و سرخوش برای اینکه ما راحت رفتوآمد کنیم تونل برفی درست میکردند.
عَلمکشی یا عَلمبرداری، مهمترین آیین عزاداران حسینی افغانستانیها در شب هفتم محرم است و از قدیم، در پایان این مراسم به میهمانان، حلوای نذری داده میشده است.
اینکه بچههای امروز تمایلی به این بازیهای سنتی و قدیمی ندارند، طبیعی است؛ چون سرگرمیها زیاد شده است.
همه سرپا ایستاده اند و فرزندانشان را سردست گرفته اند. خواندن لالایی برای شش ماهه امام حسین (ع) که شروع میشود، جمعیت صدا به گریه بلند میکند.