زمانی انتهای شهر مشهد دروازه قوچان بود، در آن زمان گاراژهای فعلی این حوالی کاروانسرا بودند، پس از آنکه شهر رشد کرد، گاراژها تبدیل به محلی برای فروش محصولات کشاورزی به ویژه غلات شد.
زهره طلوعی میگوید: گودال گوشله اوایل بازگشایی بولوار دستغیب پُر شد و خانه ما به همراه تعدادی دیگر روی آن ساخته شد. «گُوشَله» جایی بود که مردم گاوهایشان را در آن نگه میداشتند.
مراسم نخلگردانی دارای مقدمات خاصی بود که تزیین و آرایش نخل و بهعبارت دیگر «نخلبندی» ازجمله ضروریات آن بهحساب میآمد. معمولا نخلها را با وسایل گوناگونی ازجمله پارچه، آیینه تزیین میکردند.
بیشتر شهرهای شمال کشور، ماهی قرمز تولید میکنند و هر ماهیفروشی با یکی از این شهرها کار میکند. در مشهد هم تعداد محدودی مرکز پرورش ماهی قرمز وجود دارد.
دو هفته قبل از عید نوروز مادرم «دانو» میپخت. گندم، نخود، عدس و ادویه، دانوی مادرم را تشکیل میداد. پس از آماده شدن دانو، مادرم مهرهای آبیرنگ را داخل ظرف دانو میانداخت.
کافی است در یکی از شبهای مانده به نوروز پا در خیابان توحید بگذاری و بوی آجیل داغ مشامت را نوازش دهد. خیابان توحید به خصوص از سمت چهارراه میدان بار به سمت میدان دروازه قوچان راسته آجیلی مشهد است.
اهالی قدیم مشهد خردهفرهنگهای نوروزی خاصی دارند؛ آداب و رسوم زیبایی که امروز یا به دست فراموشی سپرده شده است یا کمتر دیده میشود و تنها در نزد برخی خانوادههای قدیمی بهطور کامل به اجرا گذاشته میشود.