وقتی در سمزقند عروسی یا عزایی بود، همه اهالی وظیفه خود میدانستند که در مراسم حضور یابند. بههمیندلیل غذای عروسی و عزا آبگوشت بود.
شبچلهها آنقدر برف میبارید که همه حیاط خانه سفید میشد. گاهی بچهها شاد و سرخوش برای اینکه ما راحت رفتوآمد کنیم تونل برفی درست میکردند.
عَلمکشی یا عَلمبرداری، مهمترین آیین عزاداران حسینی افغانستانیها در شب هفتم محرم است و از قدیم، در پایان این مراسم به میهمانان، حلوای نذری داده میشده است.
اینکه بچههای امروز تمایلی به این بازیهای سنتی و قدیمی ندارند، طبیعی است؛ چون سرگرمیها زیاد شده است.
همه سرپا ایستاده اند و فرزندانشان را سردست گرفته اند. خواندن لالایی برای شش ماهه امام حسین (ع) که شروع میشود، جمعیت صدا به گریه بلند میکند.
زمان ممنوعیت عزاداریها هم جایی مخفیانه به نام «منبرخانه» بود که مردم آنجا میرفتند و عزاداری میکردند. مثل منبرخانه مرحوم آقای شاهرودی در کوچه «زمرد».
ما رسم داریم وسایلمان را اینطوری بیرون بچینیم تا فامیل ببینند چه چیزهایی به خانه داماد میفرستیم. اگر اینها را در خانه بچینیم شاید خیلی به چشم نیاید یا فامیل همه چیز را نبینند.