این دو آش خراسانی، فسیلهای زندهای هستند که از دوران کهن به ما رسیدهاند و حتما حاوی پیامهای فراوانی از آن روزگاران بسیار ناشناخته هستند.
مهریه عروس در یکی از سندهای قدیمی ازدواج که از عهد قاجار بهجای مانده، پول نقد، طلا، ظروف مسی، فرش قالی، نمد، یک دست رختخواب قلمکار و بیست رأس گوسفند، کنیز، ساختمان، زمین و آب و باغ است.
پسران و دختران نوجوان، چولی قزک را در کوچهها میگردانند تا هرکس که تمنای باران دارد، کاسه آبی بر او بپاشاند.
آنوقتها اینطور نبود که یکشبه مجلس عروسی تمام شود. دو شب پشت سر هم مراسم جشن عقد ما بود؛ یک شب مجلس شادی مردانه بود و فردایش زنانه.
اواسط اردیبهشت وقتی که زمین جانی دوباره میگرفته و پر از عطر گل میشده است، اهالی روستا شروع به بستن تور زیر درختان میکردند. توتخوری رسم دیرینهای بوده است که اهالی اینجا همزمان با رسیدن توت، آن را زنده نگه میداشتند.
پدر دختر برای اثبات علاقهام شرطی گذاشت. شرطش این بود که چهار سال تمام برای او کار کنم و هیچ توقعی نداشته باشم.
انگشترسازها بهترین راویان سنگها و انگشترها هستند؛ اینکه هر سنگی از کجا آمده است و چه خواصی دارد. در این میان عقیق زرد یمانی شاید پررمزورازترین سنگ دنیای انگشترسازی این خطه باشد.