میتوان رد حضورش را در بیشتر اتفاقهای خوب محله پیدا کرد. انتهای کوچه مؤمن۶ به لطف پیگیریهای او آسفالت شده است، تیر چراغبرق ابتدای کوچه را هم او روشن کرده، کار ساخت مسجد را تسهیل کرده و.... خلاصه که هرجای محدوده عمار یاسر سر بچرخانی، رد و نشانی از فعالیتهایش پیدا میکنی.
اینگونه است که در محله شهید مصطفی خمینی کمتر کسی هست که زهره فتحعلیزاده را نشناسد. او همسایه فعال این محله است که کلی خاطره از فعالیتهای جمعی و هممحلهایهایش دارد.
سرشلوغ است و پر از دغدغههای ریزودرشت. لابهلای برنامههایش بهسختی جایی برای گفتوگوی ما باز میشود. بیشتر فعالیتهایش هم به رفع مشکلات محله و آدمهایش برمیگردد. درواقع طی پانزدهسال سکونت در محدوده عمار یاسر هرکاری که از دستش برآمده است، برای پیشرفت و بهبود زندگی هممحلهایهایش انجام داده است.
درکل آدم یکجانشستن نیست و باید هر دقیقه سرش به کاری گرم باشد. این را وقتی میفهمم که یک روز صبح در نبود همسر و بچههایش مهمانش میشوم. بین گفتگوها هرچند دقیقه یکبار تماسی را جواب میدهد یا کاری را هماهنگ میکند.
نیمی از خاطراتی که در ذهن فتحعلیزاده جا خوش کرده، به محله مربوط است؛ پررنگترینش هم ساخت مسجد امامجعفرصادق (ع) است. سالها از این اداره به آن اداره رفته است تا بودجهای پیدا شود و کلنگ ساخت مسجد به زمین بخورد.
میگوید: هنوز مسجد ساخته نشده بود، ولی ما خانمهای مسجدی فعالیتهای خودمان را داشتیم. در همان زمین خالی فرش پهن میکردیم و سفره افطاری ماه رمضان میانداختیم. ماه محرمها هم در همان زمین مسجد دیگ شله بار میگذاشتیم. آرزویمان شده بود یک چهاردیواری که اسمش را بگذاریم «مسجد محله!»
چندسال پیش که خبر اختصاص پروژه زودبازده چندمیلیاردی به گوش اهالی محله میرسد، انگار که آرزوی همیشگی آنها برآورده شود. میافتند دنبال تخصیص بودجه برای ساخت مسجد. بیشتر از همه فتحعلیزاده دوندگی میکند، طوریکه همسایهها بخشی از تحقق این اتفاق خوب را از تلاش و همت او میدانند. حالا مسجد محله درحال ساخت و تکمیلشدن است.
زهره فتحعلیزاده علاوهبراین عضو فعال شورای اجتماعی محله نیز هست و برای هر مشکلی علاوهبر برگزاری جلسات با مسئولان منطقه، به اداره پاسخگو و رفعکننده آن مشکل نیز مراجعه میکند.
تعامل خوبش با مسئولان شهری، خاطرات شیرینی را در محله رقم زده است؛ «آسفالت روبهروی مدرسه حضرت زهرا (س) مشکل داشت و بچهها دائم زمین میخوردند. با کلی پیگیری و نامهنگاری این معبر آسفالت شد. بچهها بسیار ذوقزده بودند. چند ماه پیش با همین پیگیریها دیوار رنگورورفته مدرسه قلیزاده هم رنگآمیزی شد.»
اینگونه است که هر روز که زهره فتحعلیزاده پا از خانه بیرون میگذارد، همسایهای جلویش را میگیرد و به شیوه خودش از تلاشهای او تشکر میکند. اینکه جایی باعثوبانی وصلتی شده، جایی برای زن سرپرست خانواری شغلی ایجاد کرده یا.... همین دیدارهای اتفاقی توی کوچه است که باعث شده او بهترین دستاوردش را فعالیتهای مردمیاش بداند.