هادی اکبری بیست سالی میشود که کارتونیست است و کاریکاتورهای در نمایشگاههای مختلفی به نمایش درآمده است، البته حرفه اصلی او تولید نقشههای گردشگری است و از این راه امرار معاش میکند.
لطفا خودتان را معرفی و سابقه هنری خود را بیان کنید.
هادی اکبری متولد شهر مراغه، از استان آذربایجان شرقی و حدود ۱۵ سالی است که ساکن مشهد هستم. مدرک تحصیلیام را در رشته هنرهای سنتی از دانشگاه زاهدان گرفتم و از ۲۰ سال پیش براساس علاقهام، بهعنوان یک فعالیت جانبی در زمینه هنر کاریکاتور نیز فعالیت میکنم.
ولی از نظر درآمدی، شغل من تولید نقشههای گردشگری است که بهصورت تخصصی در این زمینه کار میکنم و در حوزه انتشارات گردشگری، مجموعهای نقشه گردشگری تولید کردهام که شهرهای توریستی داخلی و خارجی را شامل میشود. تابهحال هم شش نمایشگاه از آثار کاریکاتورم برگزار کردهام.
اولین نمایشگاه را ۲۰ سال پیش در شهر خودمان مراغه با موضوع تئاتر و در حاشیه یک جشنواره استانی با همین عنوان برپا کردم که این اولین اتفاق هنری زندگی من درقالب برگزاری یک نمایشگاه انفرادی بود. سپس دو نمایشگاه در دانشگاه زاهدان و سه نمایشگاه هم بعدها در مشهد برگزار کردم.
درزمینه حضور در نمایشگاهها و جشنوارههای داخلی و خارجی هم باید بگویم که تاکنون دو مرتبه تعدادی از آثارم با دو موضوع «مهاجرت» و «کتاب و کتابخوانی» به جشنواره دوسالانه تهران راه پیدا کرده است؛ این جشنواره جزو مطرحترین و مهمترین جشنوارههای دنیاست که بسیاری از کارتونیستها و کاریکاتوریستهای جهان در آن حضور مییابند و اعتبار و معروفیت و سطح خاص خودش را دارد و از درجه والای هنری برخوردار است و راه پیدا کردن به آن برای همه کارتونیستها بهنوعی جزو افتخاراتشان محسوب میشود.
همچنین در جشنواره «ایران سبز» مقام چهارم کشوری را کسب کردم. یک لوح تقدیر و دیپلم افتخار برای موضوع «کربن کمتر، زندگی بهتر» از جشنواره جیازینگ چین و یک لوح تقدیر با عنوان «حادثه ۱۱ سپتامبر» از فستیوال بینالمللی بوستون آمریکا دریافت کردم. آثارم به چند جشنواره در لبنان و پرتغال هم راه پیدا کرد که موضوع جشنواره لبنان، «تاریخ و گردشگری» و موضوع جشنواره پرتغال هم «آزادی» بود.
در هنر کاریکاتور چه شیوهای را دنبال کردهاید؟
همانطور که میدانید، هنر طنز شیوه خاصی از بیان تند درباره واقعیتهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حقایق موجود در جامعه است و کاریکاتور بهطورکلی زیرمجموعهای از هنر طنز تصویری است. کاریکاتور از کلمه «کاریکاره» ایتالیایی به معنی اغراق و بزرگنمایی گرفته شده است، اما عدهای از مردم فکر میکنند کاریکاتور یعنی دیدن و خندیدن، درحالیکه این هنر یک معنی ثانویه دارد که در اصل پرداختن به یک رویداد تلخ با چاشنی طنز است که بیننده را به تفکر وامیدارد.
کاریکاتور درکل به دو دسته کاریکاتورهای مطبوعاتی و کاریکاتورهای نمایشگاهی تقسیم میشود. کاریکاتورهای مطبوعاتی، تاریخ مصرف و انقضا دارند، ولی آثار کاریکاتور نمایشگاهی، تاریخ انقضا ندارد و در هر شرایط و زمانی، محل ارائه و تفکر است. به همین دلیل من کاریکاتور نمایشگاهی را دنبال کردم و درعوض در بخش نمایشگاهی داخلی و خارجی بهصورت فعال شرکت کرده و آثارم را ارائه دادهام.
از سبک کدامیک از هنرمندان در کاریکاتور تاثیر پذیرفتهاید؟
چند نفر از شخصیتهای هنری که آثارشان را میپسندیدم و علاقهمند بودم که من هم در آن سطح خودم را نشان دهم، جمال رحمتی و اردشیر رستمی و چند کارتونیست دیگر بودند. توجه به آثار این شخصیتها از نظر تکنیک، سبک کار و موضوعاتی که در آثارشان اشاره میکردند یا میکنند و سطح کارشان، برای من بسیار جالب توجه و مهم بود.
بهنوعی من هم با روش آزمون و خطا و با نگاهی به سبک این هنرمندان بزرگ، کارم را دنبال کردم؛ بهنحویکه آثار هنرمندان دیگر را نگاه و بررسی میکردم، تکنیکها و رنگآمیزیشان، انتخاب موضوع و اینکه در چه جشنوارههایی شرکت کرده و در چه سطحی حضور مییافتند، چه مقامها و جوایزی کسب میکردند، همه این اخبار را دنبال کردم و با همین شیوه بدون حضور استاد یا آموزشی حرفهای، توانستم خودم را تا این مرحله جلو ببرم.
معمولا چه سوژههایی را و بر چه اساسی انتخاب میکنید؟
با توجه به اینکه سبک کاریکاتورهایم بیشتر نمایشگاهی است، موضوع سوژههایم هم کلی است؛ مانند صلح و جنگ، محیطزیست و حفظ منابعطبیعی، آب، کتاب و کتابخوانی و... که هم به مسائل داخلی خودمان و هم مسائل خارجی دنیا مربوط میشود، بنابراین وقتی کاری در این زمینه ارائه میکنم، مربوط به یک جامعه خاص نیست و شامل همه دنیا میشود؛ به همین دلیل میتوانم آثارم را، هم در جشنوارههای داخلی و هم خارجی ارائه کنم.
شما ظاهرا درزمینه تولید انیمیشن هم فعالیت کردهاید، در اینباره توضیح دهید.
پس از چندسالی که روی کارتونهایم کار کردم، به ذهنم رسید که میتوانم در زمینه تولید انیمیشن هم کار کنم. بر این اساس یک سالونیم پیش که آخرین نمایشگاهم را در نگارخانه سروش برگزار کردم، در این نمایشگاه دو انیمیشن کوتاه هم بهطور آزمایشی اجرا کردم که با وجود اینکه اولین کارهایم در این حوزه بود، نتیجه خوبی داشت و انگیزهای شد برای اینکه در کنار سایر کارهایم این هنر را هم دنبال کنم.
مهمترین ویژگی انیمیشن کوتاه این است که در زمان بسیار کوتاهی، میتوانید یک پیام را به مخاطب برسانید. انمیشینهای من هم هر دو زیر ۶۰ ثانیه و دارای این ویژگی هستند.
آیا تاکنون کاریکاتوری کشیدهاید که خودتان هم از دیدنش بخندید؟
تابهحال پیش آمده است که از نظر تصویری به برخی کارهای خودم در یک نگاه بخندم، ولی پشتزمینه آن خنده همیشه یک ناراحتی وجود دارد، همانطور که مردم نیز در زمان نمایش اینگونه آثار ممکن است در لحظه اول لبخند بزنند، ولی اگر به عمق موضوع نگاه کنند، میبینند که یک موضوع تلخ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... وجود دارد.
جایگاه هنر کاریکاتور در ایران را چگونه میبینید؟
کاریکاتور بهطورکلی بُرندهترین زبان تصویری و سیاسیترین هنر جامعه است. متاسفانه در کشور ما کاریکاتوریستها به شکلی که باید مطرح نمیشوند، این درحالی است که هنرمندان ما در این رشته در جشنوارههای مختلف دنیا همیشه جزو مقامهای اول بوده و هستند، ولی هیچوقت درباره این موفقیتها اطلاعرسانی خوبی صورت نمیگیرد و هرگز هنرمندان کارتونیست و کاریکاتوریست و موفقیتهایشان به نحو شایستهای در رسانهها و بهویژه صداوسیما مطرح نشدهاند. درواقع رسانههای ما دغدغهای برای بازتاب خبر موفقیتهای جهانی این رشته هنری ندارند.
البته من مشکلات زیادی را در این زمینه از نزدیک لمس کردهام و همچنان با مسائل عذابآوری در برخورد با هنرم دستوپنجه نرم میکنم، اما باعث نشده که انگیزهام کم شود و برعکس، شور و اشتیاقم بیشتر هم شده است؛ هرچند اگر این توجه، از این به بعد هم نباشد، با برپایی نمایشگاههای گوناگون و شرکت در جشنوارههای داخلی و خارجی، همچنان هنرم را با جدیّت دنبال میکنم.
دلیل این کمتوجهی را در چه میدانید؟
بیتوجهی و نپرداختن به هنرمندان رشته کاریکاتور، دلایل زیادی دارد که یکی از آنها پسزمینه فرهنگی انتقادپذیر نبودن است. من فکر میکنم بخش اعظم مظلوم واقع شدن این هنر در درجه اول برمیگردد به بیتوجهیِ مسئولان و بعد هم مردم؛ البته باید دید این هنر نزد مردم چقدر شناخته شده و منشأ اثر بوده است.
رسانهها در این زمینه بسیار تاثیرگذارند؛ اگر روزنامهها، مجلات و سایر رسانهها بهطور مرتب به این هنر بپردازند و اخبار مربوط به آن را منعکس کنند، بیشک بین مردم جامیافتد. مانند فوتبال و برخی ورزشهای دیگر که به آنها بیشتر پرداخته میشود و مردم هم طبیعتا درباره اخبار آن پیگیر و حساس هستند و از همینرو، چهرهها و اخبار و نتایج آن برای مردم شناخته و مهم میشود، حتی برخیاوقات تمرینات این تیمها هم درقالب اخبار مهم، منعکس و مسائل حاشیهای آنها نیز اطلاعرسانی میشود که خب، بالطبع افکار عمومی را درگیر خود میکند. بنابراین اگر رسانهها برای اطلاعرسانی مسائل مربوط به امور هنری نیز گام بردارند، برای مردم هم اهمیت پیدا میکند و به پیگیری اخبار آن علاقهمند میشوند.
البته درقالب همان فرهنگ مردم مبنیبر انتقادپذیر نبودن و در مقابل آن، ماهیت بزرگنمایی مشکلات و عیبها در کاریکاتور هم میتوان بیتوجهی به این هنر را آسیبشناسی کرد، اما به نظر من کاریکاتور باید سنجیده، منطقی و هوشمندانه باشد و هدفش ضربه زدن به یک شخصیت یا جامعه نباشد، بلکه مانند یک رسانه، فقط با انگیزه اطلاعرسانی و زدن تلنگر به جامعه درباره وجود یک مشکل با چاشنی طنز عمل کند که البته بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
البته لازم میدانم اشاره کنم که بهتصویر کشیدن یک چهره، «کاریکاتور» و اشاره به یک موضوع، «کارتون» نام دارد که در نزد عامه مردم بهطورکلی بهعنوان کاریکاتور جاافتاده است. همه کارهای من دراصل همان کارتون هستند و درباره یک موضوع بودهاند و تابهحال کار کاریکاتور انجام ندادهام و حاصل این سالها حدود ۱۸۰ اثرِ کارتون است.
به نظر میرسد دید اجتماعی مردم درباره هنر بسیار ضعیف شده است. برای تقویت آن چه باید بکنیم؟
کالبدشکافی این موضوع کمی سخت است. ما اشکالات زیادی در این زمینه داریم، شاید بهدلیل ورود تکنولوژی بهویژه موبایل و اینترنت، جامعه بهخصوص کودکان و نوجوانان ما هم به این سمتوسو کشیده شده و رغبت پیدا کردهاند، اما با توجه به اینکه کشور ما همواره مهد تمدن و هنر و فرهنگ بوده و درحقیقت این تکنولوژیها از دنیای پیشرفته به کشور ما وارد شده است، باید روند کارشناسی انجام گیرد که بفهمیم چرا صاحبان فناوری، خودشان اینقدر درگیر تولیداتشان نیستند و مسئله درحقیقت برعکس شده است.
بیشک حمایت از هنر و هنرمند در کشور میتواند نگاه فرهنگی و هنرطلب جوان ایرانی را دوباره به اصل خود بازگرداند و معطوف کند، اما وقتی فردی مثل بنده در مسیر هنر گام میگذارد و سالیان سال در این زمینه کار میکند، آثارش در جشنوارههای متعدد خارجی و داخلی حضور مییابد و چندین نمایشگاه زده و جوایز مختلف دریافت میکند، با بیتوجهی مسئولان روبهرو میشود، بیشک از خود میپرسد که «آیا ادامه دهم یا سراغ کار دیگری بروم؟»
من حتی برای عضویت در صندوق بیمه هنرمندان از چندین سال قبل اقدام کردهام و همچنان پیگیری میکنم، اما با وجود داشتن همه شرایط لازم، حتی از همین حق اجتماعی خودم محروم هستم و نتوانستهام بیمه شوم. وقتی من میبینم از هنر من استفاده نشده و به آن توجهی نمیشود، در مثل منی که تا این اندازه علاقهمند هستم، تاثیر منفی خودش را خواهد گذاشت، چهرسد به جوانی که تازه وارد این حوزه میشود. این کاستیها قطعا و آرامآرام حضور هنری هنرمند را کمرنگ میکند.
در اینباره بهویژه اداره ارشاد باید توجه بیشتری داشته باشد و با پوشش خبری مناسب و حمایتهای جانبی بیشتر مانند بیمه هنرمندان، از این قشر حمایت کند. بهطور مثال در آخرین نمایشگاههایی که در مشهد و از طریق ارشاد برگزار کردم، حتی یک نفر از این اداره برای بیان قوت و ضعف کار من نیامد، بهعلاوه، پوشش خبری و اطلاعرسانی انجام نشد و از مسئولان هم هیچیک نیامدند و کل جریان تبلیغ و اطلاعرسانی نمایشگاه را خودم در حد توان بهعهده داشتم؛ اینها همه ایرادهایی است که روی آوردن به مقوله هنر و مقبولیت آن را تحتالشعاع خود قرار میدهد.
* این گزارش پنج شنبه، ۵ خرداد در شماره ۱۹۷ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.