فرقی نمیکند کجای ایران؛ هرجا حادثهای رخ دهد و نیاز به کمک و امدادرسانی باشد، او و اعضای گروهش تماموکمال حاضرند. حاجمقصود ایرانمنش سالهاست که در جاده مهربانی به خلق خدا قرار گرفته است و این حضور را از عنایات خاص مولایش حضرترضا (ع) میداند. قصه زندگی حاجمقصود به قبل و بعد از آمدنش به مشهدالرضا (ع) و همسایگی با حرم امام مهربانیها تقسیم میشود.
ماجرا به سی سال پیش بازمیگردد و فاطمیهای که در خیابان شهیدکامیاب راهاندازی کردهاست. حاجمقصود ایرانمنش اصالتا آذریزبان است، زاده آذرشهر آذربایجانشرقی. قرار است اینبار درباره فعالیتهای خیرخواهانهشان در میان زلزلهزدگان خوی برایمان بگوید. با همان زبان شیرین و لهجه ترکیاش شروع به صحبت میکند، اما پیش از ارائه هر گزارشی، غم درونش را بازگو میکند و میگوید: «اوضاع خوب نیست دخترم. هوا بسیار سرد است و سوز بدی دارد و بیشتر مردم در چادرها بهسر میبرند و از اسکان در کانکسها، آنطور که در حوادث پیشین بود، خبری نیست!»
گروهی که حاجمقصود مدیریت میکند، مانند همیشه از همان روزهای اول وقوع حادثه در محل حاضر شدهاند و هر کار و کمکی از دستشان برآمده است، دریغ نکردهاند. آنطور که خودش برایمان میگوید، روزی ۳ هزار وعده غذای گرم در میان زلزلهزدگان توزیع میکنند.
لباس و کفش زمستانی و لوازم مورد نیاز خانوادههای آسیبدیده را که از مشهدیهای نیکوکار جمعآوری کردهاند، به خوی رساندهاند و به زلزلهزدگان اهدا کردهاند. تاکنون سه محموله را بارگیری کردهاند و فقط ارزش ریالی یکی از این محمولهها بیش از یکمیلیاردو۲۰۰میلیون تومان برآورد شده که با کمک خیران تأمین شدهاست.
وقتی از او میخواهم حالوهوای جمعآوری کمکها را توصیف کند، آه بلندی از نهادش برمیآید و میگوید: «مشکلات اقتصادی و گرانی بر همهچیز سایه انداخته است. در زلزلههای گذشته مانند سرپلذهاب، همراهی مردم متفاوتتر بود، بهطوریکه با الان قابلقیاس نیست. کمکها خیلی کمتر شده است.»
حاجمقصود از زمانیکه به خاطر میآورد، هرجا سیل یا زلزلهای رخ داده و نیاز به کمک بوده، با گروهش پایکار بوده است. زلزله فردوس، فریمان، بم، سرپلذهاب، شهرستان اهر و سیل آققلا، خوزستان و سیستانوبلوچستان و... که فقط نمونههای کوچکی از حضور گرم و قلبهای مهربان او و همه اعضای هیئت فاطمیه آذربایجانیهای مقیم مشهد است.
قصه راهاندازی این هیئت به سال۱۳۷۰ برمیگردد. میگوید: «علی دارم، چه غم دارم؟ این موضوع اگر فقط زبانی باشد، ارزشی ندارد. باید در واقعیت زندگی از مرام و مسلک مولایمان پیروی کنیم. ببینیم راه و روش ائمه (س) در زندگی و در برخورد با مسائل مختلف چگونه بوده است و ما هم از همانها الگو بگیریم. از زمانی که فاطمیه را راه انداختیم، سعی کردیم دست بندگان خدا را در حد توان و بضاعت بگیریم و درباره نیازمندان بیتفاوت نباشیم.»
حاجمقصود و رفقایش در تهیه جهیزیه، ساخت سرویس بهداشتی و حمام، مرمت خانههایی که در حاشیه شهر و روستاهای محروم قابلیت سکونت دارند، کمک به معیشت پانصد خانواده و... سالهاست دستاندرکارند. آنها «بنیآدم اعضای یک پیکرند» را در حقیقت زندگیشان جاری کردهاند و قلبشان برای همه آدمها میتپد؛ فرقی نمیکند مشهد باشد یا فرسنگها آنطرفتر در خوی؛ حتی ایران باشد یا ترکیه و سوریه. هر نقطه از زمین خداوند باشد، برای یاریرساندن سر از پا نمیشناسند.