کتری طلاییرنگی روی سماور بزرگ جا خوشکرده است. نزدیک که میشویم، صدای قُلقل آبجوش شنیده میشود. کنار سماور هم کاسه قندی گذاشته شده است. کمی آن طرفتر استکانهای چیدهشده در کنار سماور به چشم میخورد. پذیرایی با یک چای شروع میشود و در ادامه بقیه غرفه مهیای استقبال از زائران است. چند جوان موکتهای نمازخانه را پهن میکنند و در گوشهای از این سوله بزرگ فضا برای استراحت زائران مهیا شده است.
ما در نقطهای نزدیک به سهراه فردوسی حاضر شدهایم جایی که شوق استقبال از زائران حضرت رضا(ع) سبب شده است ایستگاه استقبال از زائران حدود یک هفته زودتر از ایام شهادت برپا شود. آخرین مراحل کار در حال انجام است. داربستها برپا شده است و کانکسها در محلشان قرار داده شدهاند. زائران حریم رضوی هم کمکم مسیر خود را برای استراحت و نوشیدن لیوانی چای به سمت این ایستگاه تغییر میدهند.
اینجا همه چیز نشان از تلاشی شبانهروزی دارد تا استقبال از زائران امامرضا(ع) به بهترین شکل انجام شود و خاطرهای خوب در ذهن مسافرانی که به مقصد مشهد ترک دیار کردهاند ماندگار شود. در میان خادمان این فضای معنوی پسربچهها و دختران کوچک هم در کنار بزرگترها مشغول کار هستند. از شستن ظرفها گرفته تا بستن پایههای علم به داربست.
در ایستگاه استقبال از زائران شهدای بولوار شاهنامه، فعالان داوطلب که نمایندگانی از همه اقشار منطقه هستند حاضر شدهاند و مانند بسیاری از علاقهمندان این حوزه، خدمت به میهمانان این روزهای مشهد را افتخار خود میدانند. این موکب که به همت بنیاد فرهنگی شهدای بولوار شاهنامه و اهالی توس از ۲۵شهریور برپا شده است تا پایان ماه صفر فعال خواهد بود.
معاونت فرهنگی شهرداری منطقه۱۲ نیز با در اختیار گذاشتن امکانات سختافزاری از قبیل کانکس، داربست و... و پاکسازی محوطه اطراف در تدابیر ترافیکی، لولهکشی و برقکشی فضا با مسئولان بنیاد همکاری داشته است.
چند متر آن طرفتر از ایستگاه پیرمرد و پیرزنی آهسته آهسته گام برمیدارند و به غرفهها نزدیک میشوند تا کمی استراحت کنند. این چند قدم را با آنها همراه میشویم. در یکی از روستاهای اطراف مشهد زندگی میکنند و از صبح زود راهی شدهاند.
عطاءالله میرابی میگوید: «ما اهل روستای شورآب هستیم. بچههایمان و بقیه خانواده در مشهد هستند اما من و حاج خانم هنوز هم اینجا در روستایمان ماندهایم. هردوی ما هر سال نذر داریم یک روز قبل از شلوغی مشهد در چهل و هشتم با پای پیاده به حرم میرویم. اولینبار هم که در بچگی به حرم رفتم با خدابیامرز پدرم پیاده آمدیم. آنزمان مثل الان امکانات نبود و شهر هم آنقدر بزرگ نشده بود. راه سختی بود اما به عشق آقا آسان میشد. انشاءالله خدا کمک کند تا وقتی زنده هستیم بتوانیم هر سال پای پیاده به پابوس آقا برویم.»
در حال بازدید از غرفهها هستیم که چشممان به خانواده سهنفرهای میخورد که از خودروشان پیاده میشوند. اهل زنجان هستند و از راه دوری میآیند. شوق زیارت در چشمانشان بیشتر از خستگی راه بر جانشان نشسته است. انگار بیتاب رسیدن هستند. از حس و حالشان درباره زیارت میپرسیم.
این یک نذر هر ساله است. ما سالها بچهدار نمیشدیم. به مشهد آمدیم و حاجتمان را از آقا خواستیم
نرگس صالحآبادی میگوید: «هفتمین سالیست که در این ایام به زیارت میآییم و هرسال مشتاقتر از سال قبل هستیم. راستش این یک نذر هر ساله است. ما سالها بچهدار نمیشدیم. به مشهد آمدیم و حاجتمان را از آقا خواستیم. امام رضا(ع) حاجتمان را داد و سال بعد با پسرمان به پابوس آقا آمدیم. اسمش را هم به عشق خودش رضا گذاشتیم.» اشک در چشمانش جمع میشود و زیر لب زمزمه میکند: «به قربان کرمت یا امام رضا(ع).»
در روزهای پرکار و سرشلوغ محبوبه ضیافتی که مسئول روابط عمومی بنیاد شهدای بولوار شاهنامه است با او گفتوگو میکنیم. ضیافتی ضمن اشاره به ضرورت راهاندازی زودتر از موعد ایستگاه میگوید: «صبح روز اربعین حسینی با حضور خادمیاران سالهای گذشته ایستگاه و جمعی از مردم منطقه، مراسم پیادهروی باعنوان مراسم جاماندگان اربعین برگزار شد و افراد حاضر از خیابان شاهنامه13 به مقصد ایستگاه استقبال از زائر شهدای بولوار شاهنامه پیادهروی کردند تا به این ترتیب فعالیت این ایستگاه را آغاز کنند.»
وی در ادامه اضافه میکند: «برنامهریزیها و آمادهسازی فضا حدود یک هفته پیش آغاز شد و با کمک معاونت فرهنگی شهرداری منطقه۱۲، هیئتها و پایگاه بسیج منطقه توانستیم فضایی حدود ۳۰۰متر برای اسکان و استراحت زائران امام رضا(ع) فراهم کنیم که شامل بیستغرفه خدماتی و پذیرایی مانند کفاشی، خیاطی، چایخانه، نمازخانه، فوریتهای پزشکی، سرویس بهداشتی، حمام و... میشود.»
آنچه مشهود است و شهروندان هم به آن اشاره دارند، همراهی شهرداری منطقه12 در بحث سختافزاری و حضور اهالی توس به عنوان نیروی انسانی است که با شعار «وقتی مردم پای کارند» این ایستگاه را سرپا کرده است. مثل سنوات گذشته نذریها هم عموما از طرف تشکلهای مردمی و هیئتهای مذهبی که در بولوار شاهنامه و بولوار توس هستند تأمین میشود. تدارک ویژه مسئولان برای ایستگاه شهدای بولوار شاهنامه برای بدرقه زائران در روزهای پس از اربعین است تا با خاطره خوشی رهسپار شهرهایشان شوند.
اینجا هرکس با هرچه در توان دارد برای خدمت آمده است. یکی با دوتا جاروی دستی خانهاش و بانویی هم با سبدی که ظروف ادویه را در آن چیده است. با یکی دیگر از فعالان حاضر در موکب که درگیر آخرین مراحل برپاکردن سازه است گفتوگو میکنیم.
سیدمحمد زارعزاده که خود را خادم زائران امام رضا (ع)میداند میگوید: «برای ما فرقی نمیکند، هرکاری که از دستمان بربیاید برای زائران آقا انجام میدهیم.»
او که حدود هفتسال است با بنیاد شهدای بولوار شاهنامه همکاری میکند از همان ابتدای کار یعنی یک هفته پیش در اینجا حضور داشته است و جزئیات بیشتر را برایمان اینطور شرح میدهد: «به لطف خدا در اینجا حدود ۲۰0نفر یا بیشتر در بخشهای مختلف مانند آشپزی، حملونقل، راهنمایی زائر و... فعال هستند. هیچکس اینجا مسئولیت خاصی ندارد و هرکسی چه خانم چه آقا، چه بچه و چه مسن هرکاری از دستش بربیاید انجام میدهد. اینجا بالادست و پاییندست و کوچکتر و بزرگتر نداریم مهم این است که کار انجام شود.»
او فضای ایستگاه استقبال از زائران را اینگونه تشریح میکند: «حال و هوای معنوی درجه یکی اینجاست. زائری که خسته از راه میرسد به اینجا میآید تا نفسی تازه کند. سعی کردهایم همه امکانات را اینجا آماده کنیم تا هرآنچه زائر بخواهد برایش فراهم باشد. البته زائران پیاده هنوز نرسیدهاند و تعدادشان کم است و این یکی دو روز بیشتر شاهد حضور زائرانی که با خودرو تردد میکنند بودهایم.»