عباس اسماعیلیگلابگیر، مردی که زندگیاش از حجره قنادی و مغازه آهنفروشی گرفته تا کفشداری حرم و برپایی موکبهای صلواتی، همیشه رنگ خدمت و عشق به اهلبیت (ع) داشته. درِ خانه او برای روضههای دهه فاطمیه سیاهپوش شده است.
علی رفعتی تعریف میکند: صفرتاصد کار ساخت کامل مسجد ولیعصر (عج) که حدود چهارسالی زمان برد، مردمی بود. هر کدام از همسایهها در هر پست و مقامی که بودند، دستبکار شدند تا مسجد ساخته شد.
نامیدن کوچه به نام کربلا بهدلیل تجمع کاروانسالارهای کربلاست و در سالهای قبل از سده ۱۴ هجری که زائر ان کاروانی و با استفاده از شتر و اسب و قاطر عازم کربلا میشدهاند، این کوچه محلی بوده است برای آغاز سفر زیارتی.
وقتی جمعیت محله مقدم زیاد شد، بزرگان و بازاریان دور هم جمع شدند و به این نتیجه رسیدند که برای ادای فریضه نماز به مسجدی در محلهشان نیاز دارند. در آن جمع، «محمدعلی چاووشی» خانهاش را وقف ساخت مسجد کرد.
عباس بهرامی ۱۸ سال است رسم ارادتش به امام حسین(ع)را با وقف خانهاش به هیئتهای عزاداری ادا میکند او میگوید: بااین وقف حالا از مردم از شهرهای مختلف مهمان خانه ما میشوند.
قدمت پنجره فولاد صحنعتیق در حرمرضوی به دوره تیموری بازمیگردد. پنجره امروزی از جنس برنج است و سه دهانه مجزا دارد اما پنجره اولیه، از جنس فولاد بود و برایهمین همگان آن را با نام پنجره فولاد میشناسند.
شربتخانه یکی از نهادهای پذیرایی در حرمرضوی بود که آشکارترین مسئولیت آن، تهیه و توزیع شربت و نوشیدنیها محسوب میشد. همچنین شربتخانه مسئولیتهای دارویی هم داشته و باید ادویه موردنیاز دارالشفای حضرتی را هم تأمین میکرده است.






