کد خبر: ۱۳۷۶۷
۰۵ دی ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۰
فردین عبودی از پنج‌سالگی نقاشی می‌کشد

فردین عبودی از پنج‌سالگی نقاشی می‌کشد

فردین عبودی، نوجوان هنرمند و هم‌محله‌ای ما، ساکن محله ۱۷ شهریور است که از پنج‌سالگی تمام رویا‌های کودکی‌اش را با کشیدن طرح‌های مناظر بی‌جان و آثار باستانی می‌گذراند.

هشت‌بهار پیش بود که دم‌دمای عید مداد‌رنگی‌ها حواسش را پرت کرد تا دستش را به جعبه نزدیک کند. از یک طرف ماهی های کوچولوی قرمز حوض چشمک می‌زدند، از طرف دیگر گل‌های آبی روسری مادرش.

رنگین‌کمان مداد‌رنگی‌ها عصرش را نارنجی می‌زد و فقط مانده بود یک باغ بکشد تا  بقیه روز هم پرتقالی بشود. چند دقیقه بعد وقتی لبخند روی لبش نقاشی شد و کاغذ رنگارنگش را از روی میز برداشت و خوب نگاهش کرد، دید چیزی کم ندارد. یک منظره بهاری که دلت را به روز‌های قشنگ عید گره می‌زد. آفرین گفتن‌های معلم و به‌به گفتن‌های پدر و مادر یعنی اینکه فردین حتما فردا‌ها یک نقاش بزرگ می‌شود. همان تشویق‌هایی که به گفته فردین ۱۳ ساله این روزها، اگر نبود و طرح‌هایش در سن کودکی حمایت نمی‌شد، شاید فردایی هم برای او و جعبه مداد‌رنگی‌هایش وجود نداشت.

نقاش مناظر بی‌جان

فردین عبودی، نوجوان هنرمند و هم‌محله‌ای ما، ساکن محله ۱۷ شهریور مشهد است که از پنج‌سالگی تمام رویا‌های کودکی‌اش را با کشیدن طرح‌های مناظر بی‌جان و آثار باستانی می‌گذراند. فردین هنرمند وقتی چشمش به قاب نقاشی بچگی‌هایش بر روی میز گره می‌خورد، می‌گوید: تنها چیزی  که می‌توانست در دوران کودکی سرگرمم کند، کشیدن طرح روی کاغذ بود.

حالا او خوب یادش است، وقت‌هایی که زنگ نقاشی مدرسه می‌خورد، تمام تلاشش را می‌کرد که بهترین کلاس آن روزش باشد. همین شد که به عنوان نقاش کوچک مدرسه به ناحیه معرفی شد و در مسابقات استانی مختلف مقام‌هایی را به دست آورد.

نوجوان محله ما در ادامه خاطراتش را مرور می‌کند و به یاد نخستین نقاشی‌هایی می‌افتد که با کمک مادرش می‌کشید، می‌گوید: اولین‌روزی که با کمک مادرم نقاشی می‌کشیدم، هیچ وقت فکر نمی‌کردم روزی برسد که تمام اهالی محله و مدرسه‌مان من را به عنوان یک هنرمند نوجوان بشناسند.

 

نویسندگی من را از دنیای هنر دور نمی‌کند

فردین ۱۳ ساله به یاد دنیای بزرگی که با دستان کوچکش روی کاغذ‌های رنگی ترسیم می‌شد، این‌طور ادامه می‌دهد: از زمانی که عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ۱۷‌شهریور شدم، با دنیای نویسندگی هم آشنا شدم و تصمیم گرفتم از قلم ذهنم استفاده‌های مختلفی کنم.او درباره شیرین‌ترین لحظات زندگی‌اش می‌گوید: بچه که بودم مادرم با صدای بلند برایم کتاب می‌خواند و همین موضوع زمینه‌ای شد تا قصه‌نویسی هم جزو همان رویا‌هایی شود که در آرزوهایم به دنبالش بودم.

اگر نتوانستم نقاشی بکشم، می‌نویسم«تاکنون توانسته‌ام در کنار درس خواندن به کلاس‌های ادبی محله‌مان نیز که در کانون تشکیل می‌شود بروم و خوشبختانه در آنجا هم با کمک و راهنمایی معلمانم به عنوان نویسنده برتر معرفی شده‌ام».

نویسندگی یکی دیگر از هنر‌های فردین است که در ادامه به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: همین علاقه باعث شد که چند صفحه‌ای از کتاب «بر بال پرواز» را با عنوان پاییز و کتاب «گوسفند سرخ و سیاه دل» که این روز‌ها در دست چاپ دارم، بنویسم.

علاقه به نویسندگی باعث شد که کتاب «گوسفند سرخ و سیاه دل» که این روز‌ها در دست چاپ دارم، بنویسم.

فردین که به گفته خودش ساعات بیکاری را به نوشتن اختصاص می‌دهد تا بتواند دنیای نقاشی‌هایش را از این طریق به خوانندگان کتاب‌هایش انتقال دهد، در ادامه می‌گوید: به نوشتن کتاب‌های علمی علاقه فراوانی دارم و هر روز سعی می‌کنم بتوانم اطلاعاتم را در این زمینه با خواندن کتاب‌های غیردرسی بیشتر کنم.

این نویسنده محله ما که از همه وقتش به بهترین شکل استفاه می‌کند، حرف را سمت بازی می‌برد و می‌گوید: اهل بازی کردن در کوچه و خیابان نیستم و بیشتر ساعت‌های زندگی‌ام را با خواندن کتاب و کشیدن نقاشی پر می‌کنم.

فردین با اشاره به اینکه اگر بچه‌ها از دوران کودکی به خواندن و نوشتن علاقه پیدا کنند، در آینده جامعه فرهنگی ما رشد بیشتری پیدا می‌کند، می‌گوید: بچه‌ها فقط بچه‌اند و برای موفقیت به حمایت نیاز دارند. اگر خانواده، آنها را به هنر و مطالعه تشویق کند، حتما در آینده موفق می‌شوند. او خودش را مثال می‌زند و بیان می‌کند: اگر من از طرف خانواده و معلمانم حمایت نمی‌شدم، حالا نوجوانی بودم که هیچ موفقیت و انگیزه‌ای برای آینده نداشتم.

 

یک آرزوی بزرگ

فردین عبودی به حرف آخر که می‌رسد، از آرزوهایش این‌طور می‌گوید: با اینکه علاقه فراوانی به نوشتن و نقاشی کردن دارم، ولی دوست دارم در آینده رشته ریاضی‌فیزیک را به عنوان رشته تحصیلی‌ام انتخاب کنم و در آن به مقام پروفسوری برسم.

 

*این گزارش سه شنبه، ۱۶ آبان ۹۱ در شماره ۲۹ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44