کد خبر: ۱۳۴۳۰
۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
زهرا عباسی طبقه پایین خانه‌اش را کتابخانه کرده است

زهرا عباسی طبقه پایین خانه‌اش را کتابخانه کرده است

۱۰ سال پیش وقتی زهراخانم دید خرید کتاب برای بسیاری از خانواده‌ها سخت است، بدنبال راهی گشت تا عطش کتاب‌خوانی دوستان دخترانش بی‌پاسخ نماند. ایده ایجاد «کتابخانه خانگی سارا و رکسانا» از همان‌زمان شکل گرفت.

«از نمایشگاه کتاب تهران برگشته بودیم، دست پر. درست در روز‌هایی که سال تحصیلی رو به پایان بود و تابستان آرام‌آرام از راه می‌رسید. سارا کتاب‌ها را با شوق ورق می‌زد و با دوستانش درباره آنها صحبت می‌کرد. حتی دوستانی که چندان اهل مطالعه نبودند، از شور و هیجان او انرژی گرفته بودند و مشتاق می‌شدند همان کتاب‌ها را بخوانند. دوستان سارا که هشت سال بیشتر نداشتند، از مادرانشان می‌خواستند کتاب‌ها را برایشان بخرند، اما خرید آن همه کتاب برای بسیاری از خانواده‌ها سخت بود و معمولا به بچه‌ها می‌گفتند که این کتاب‌ها فقط در تهران پیدا می‌شود.»

همین حرف‌ها زهرا عباسی، مادر سارا را به فکر فرو برد. باید راهی پیدا می‌کرد تا عطش کتاب‌خوانی دوستان دخترش بی‌پاسخ نماند. در آنجا ایده ایجاد «کتابخانه خانگی سارا و رکسانا» شکل گرفت؛ کتابخانه‌ای که سال‌۱۳۹۴ به همت این ساکن محله ارشاد راه‌اندازی شد و امروز محلی برای رشد علمی، هنری و اجتماعی کودکان شده است.

 

کتابخانه‌ای متفاوت در زیرزمین خانه

محل گفت‌وگوی ما زیرزمین خانه زهرا‌خانم عباسی است؛ جایی که کتابخانه خانگی «سارا و رکسانا» حالا در آن، جا خوش کرده. اتاق نسبتا بزرگی که دورتادورش قفسه و کمد چیده‌اند و کتاب‌ها را بر اساس موضوع و گروه سنی دسته‌بندی کرده‌اند. البته اینجا هیچ شباهتی به کتابخانه‌های رسمی سطح شهر ندارد. بعضی قفسه‌ها رنگی هستند و کتاب‌های کوچک و بزرگ کنار هم نشسته‌اند. درمیان قفسه‌ها، دست‌سازه‌های گِلی، حیوانات و حشرات تاکسیدرمی‌شده، و عروسک‌های مختلف هم دیده می‌شود؛ هرکدام برگرفته از یک کتاب یا روایتی از یک داستان.

مثلا قفسه‌ای که به «اقلیم و شناخت ایران» اختصاص دارد، پر است از عروسک‌ها و وسایل بومی استان‌ها؛ گویی کسی بخواهد با ورق‌زدن یک کتاب، سفری کوتاه به شهر‌های مختلف ایران هم داشته باشد. در بخش زیست‌شناسی، پوستر بدن انسان، مدل اعضا و نمونه‌هایی از طبیعت به چشم می‌خورد که مطالعه کتاب را برای کودکان و نوجوانان جذاب‌تر می‌کند. دو میز بزرگ با چندین صندلی وسط اتاق قرار گرفته است تا دانش‌آموزانی که برای تحقیق و پژوهش به اینجا می‌آیند، راحت‌تر کتاب انتخاب کنند و کارشان را انجام دهند.

 

مصاحبه با کفاش باغ گلشن

زهرا عباسی ۴۷سال پیش در تهران به دنیا آمد و عشق به کتاب از همان کودکی در خانه‌شان شکل گرفته است. پدر و مادرش هردو اهل مطالعه بودند و کتاب، بخش ثابت سبد فرهنگی خانواده بود؛ حتی در سال‌های سخت جنگ تحمیلی.

در خانه ما کتاب ارزش داشت. هر‌سال تابستان مادرم ما را برای خرید کتاب به بازار می‌برد

او می‌گوید: در خانه ما کتاب ارزش داشت. یادم است هر‌سال اوایل تابستان مادرم ما را برای خرید کتاب به بازار می‌برد. معمولا با دو ساک پر از کتاب به خانه برمی‌گشتیم. خرید‌های اصلی‌مان از انتشارات امیرکبیر و کانون پرورش فکری کودک و نوجوان بود.

زهرا در همان سال‌ها در مجتمع‌های مسکونی زندگی می‌کرد؛ محیطی پر از بچه‌های هم‌سن‌وسال، و مادرش به‌صورت غیررسمی کتاب‌ها را دست‌به‌دست می‌کرد و بین بچه‌ها می‌چرخاند. همین تجربه بعد‌ها الهام‌بخش او برای ایجاد کتابخانه خانگی شد. او ادامه می‌دهد: آن زمان مجلات خوبی هم چاپ می‌شد؛ مثل کیهان بچه‌ها و سروش نوجوان. در مسابقات مقاله‌نویسی و داستان‌نویسی شرکت می‌کردم.

‌خاطره‌ای قدیمی را با لبخند تعریف می‌کند: دوازده‌سالم بود و مجله سروش نوجوان مسابقه‌ای گذاشت برای انتخاب خبرنگار افتخاری. همان ایام با خانواده به طبس رفته بودیم. پشت باغ گلشن، کفاشی نشسته بود که پدرم با او صحبت کرد. همان‌جا به ذهنم رسید با او گفت‌و‌گو کنم و برای مسابقه بفرستم.

از خاطراتش، از زلزله طبس، از زندگی‌اش صحبت کرد و دفتر خاطراتم که همیشه همراهم بود، پر شد. وقتی به تهران برگشتیم، متن را ویرایش کردم و برای مجله فرستادم. دو ماه بعد دیدم مطلبم چاپ شده است و کمی بعدتر، نامه انتخابم برای خبرنگار افتخاری رسید. به کلاس‌های ماهیانه می‌رفتیم و همان حال‌وهوا تا پایان دبیرستان در زندگی من ماند.

 

علاقه‌ به داستان، با «سروش نوجوان»

به‌گفته او، نویسندگان و چهره‌هایی مانند فریدون عموزاده‌خلیلی و قیصر امین‌پور در سروش نوجوان، تأثیر عمیقی بر نگاه او به ادبیات کودک گذاشتند و علاقه‌اش را از حوزه علمی به داستان‌خوانی هم گسترش دادند. رشته تحصیلی‌اش در دوران دبیرستان ریاضی‌فیزیک بود و بعد‌ها در دانشگاه صنعتی اصفهان مهندسی صنایع غذایی خواند.

او می‌گوید: پایه ریاضی خیلی در فهم کتاب‌های فلسفی کمکم کرده است. در دانشگاه با نشریات دانشجویی همکاری می‌کردم، داستان می‌نوشتم و در جشنواره‌های قصه و شعر هم حضور داشتم.

زهرا‌خانم پس‌از فارغ‌التحصیلی، ازدواج کرد و به مشهد آمد. در مرکز تحقیقاتی صنایع و علوم غذایی مشغول شد و به‌عنوان کارشناس آموزش، تحقیق و توسعه و سپس مسئول روابط عمومی فعالیت داشت.

 

درباره کتابخانه خانگی «سارا و رکسانا»که زهرا عباسی از 10سال پیش در طبقه پایین منزلش راه‌اندازی کرده است

 

تولد کتابخانه خانگی

دخترش، سارا در سال‌۱۳۸۵ به دنیا آمد. زهرا‌خانم دو سال اول او را با خود به محل کار می‌برد، اما از سال سوم تصمیم گرفت پاره‌وقت کار کند تا زمان بیشتری را در‌کنار دخترش باشد. او در‌این‌باره می‌گوید: مشاور پایه یک صنایع غذایی بودم و برای شرکت‌ها می‌نوشتم و مشاوره می‌دادم. اما در‌کنار آن، برای دخترم کتاب می‌خریدم و می‌خواندم و تجربه‌هایم را ثبت می‌کردم. کم‌کم از دل همین تجربه‌ها، چند کتاب نوشتم.

یکی از این کتاب‌ها، مجموعه‌ای از قصه‌هایی بود که سارا هنگام نقاشی تعریف می‌کرد و خودش تصویر آنها را می‌کشید. مادر کنار او می‌نشست، قصه‌ها را می‌نوشت و از نقاشی‌ها عکس می‌گرفت. او ادامه می‌دهد: روزانه دو ساعت کنار هم این کار را انجام می‌دادیم. حاصل این همکاری، کتاب «با طبیعت مهربان باشیم» بود که در سال‌۱۳۹۲ منتشر شد.

وقتی رکسانا به دنیا آمد، سارا صاحب ۳۱۸‌کتاب بود. یک قفسه در گوشه اتاقش قرار داشت و کتاب‌ها را به دوستان و هم‌کلاسی‌هایش امانت می‌داد. اما گاهی پیش می‌آمد که دوستانش، کتاب‌ها را پاره یا خراب بازمی‌گرداندند و این مسئله سارا را بسیار ناراحت می‌کرد تا جایی که دیگر کتاب‌هایش را به کسی امانت نمی‌داد.

این موضوع زهرا‌خانم را به فکر چاره انداخت. او توضیح می‌دهد: کتاب‌ها برای سارا بسیار عزیز بودند؛ چون هر سال با هم به نمایشگاه کتاب تهران می‌رفتیم و خودش آنجا کتاب می‌خرید و دلش نمی‌آمد کسی کتاب‌ها را خراب یا پاره تحویل بدهد. برای جلوگیری از تکرار این اتفاق، به‌دنبال راه‌حلی بودم تا سایر بچه‌ها نیز بتوانند از این کتاب‌ها استفاده کنند. برای همین، همان قفسه را با روبان تزئین کردم، دوستانش را دعوت کردیم و یک افتتاحیه رسمی برای این کتابخانه خانگی برگزار کردیم.

 

قوانینی برای استفاده بهتر از کتاب

زهرا عباسی تصمیم گرفت با ایجاد قوانین ساده، تجربه‌ای مثبت برای همه فراهم کند: افتتاحیه رسمی، کارت عضویت، تعیین مهلت بازگشت دو‌هفته‌ای و حتی جریمه برای تأخیر. زهرا‌خانم می‌گوید: بعد از دو هفته دیدم بچه‌ها کمتر برای گرفتن کتاب می‌آیند. وقتی از بچه‌ها پرسیدم، گفتند می‌ترسیم کتاب آسیب ببیند. به آنها یاد دادم که چطور از کتاب مراقبت کنند. علت آن هم این بود که بچه‌ها سراغ کتابخانه‌های شهر نمی‌رفتند و با قوانین آشنا نبودند.

از ۲۷‌خرداد‌۱۳۹۴، هر هفته چهارشنبه‌ها، کودکان به کتابخانه می‌آمدند. برنامه‌ها شامل انتخاب یک کتاب و انجام فعالیت عملی مرتبط بود؛ از نقاشی گرفته تا ساخت مدل‌های علمی. یکی از پروژه‌ها، ساخت آبگیر مصنوعی در حیاط خانه بود تا تغییرات اکوسیستم را مشاهده و ثبت کنند. فعالیت‌ها به کودکان کمک می‌کرد درس‌ها را عملی تجربه کنند و با علاقه بیشتری مطالعه کنند. بچه‌ها با ثبت تمام فعالیت‌های این برکه در دومین دوره جایزه سپیدار شرکت کردند و لوح افتخار گرفتند.

 

زهرا عباسی طبقه پایین منزلش کتابخانه کودک راه‌اندازی کرده است

 

اضافه شدن فعالیت‌های علمی، هنری و مذهبی

کتابخانه «سارا و رکسانا» تنها محل مطالعه نیست. فعالیت‌های علمی و هنری، برگزاری جشن‌های ملی و مذهبی، کمک به زلزله‌زدگان، جشن یلدا و مراسم محرم و مناسبت‌های مذهبی نیز در برنامه‌های این کتابخانه جای خود را دارند. در این تجربه‌ها، کودکان با کار گروهی، خلاقیت و مسئولیت‌پذیری آشنا می‌شوند و مادران در این برنامه‌ها همکاری می‌کنند.

این کتابخانه خانگی، امروز حدود ۴ هزارجلد کتاب دارد؛ از کتاب‌های مرجع علمی تا دایره‌المعارف‌ها، داستان‌های کهن اقتباسی، کتاب‌های تاریخی و هنری، ادبیات کودکان و کتاب‌های محیط زیست و... که همه به‌دلیل همین فعالیت‌ها به کتابخانه اضافه شدند.

 

تجربه فضای مجازی در دوران کرونا

با شیوع کرونا، فعالیت‌ها به فضای مجازی منتقل شد. گروهی برای مادران و فرزندان تشکیل شد و بازی‌ها و فعالیت‌هایی برگزار شد که نیاز به وسایل خاص نداشت و مهارت‌های حسی کودکان را تقویت می‌کرد. این گروه که «دوره رشد» نام دارد، رایگان بود و بسیاری از خانواده‌ها از شهر‌های مختلف به آن پیوستند.

هر‌کس راهی پیدا می‌کند تا به آرامش درونی برسد، برای ما این کتاب بوده که توانسته به ما لذت زندگی را بچشاند

پس‌از کرونا، کتابخانه همچنان به کودکان و خانواده‌ها خدمات ارائه می‌کند و امکان استفاده از منابع کتابخانه برای تحقیق و پروژه‌های علمی فراهم شده است. البته اکثر آنهایی که از کتابخانه استفاده می‌کنند، دوستان خود سارا و رکسانا یا دانشجویانی هستند که در حوزه کودک و نوجوان فعالیت دارند.

 

کنج آرامش، نیاز هر خانه

درنهایت زهرا‌خانم معتقد است هر خانه‌ای به یک کنج آرامش نیاز دارد و می‌گوید: هر‌کس راهی پیدا می‌کند تا به آرامش درونی برسد ولی برای من و خانواده‌ام این کتاب بوده که توانسته به ما لذت زندگی را بچشاند. کتاب توانسته ما را برای ساعتی از دنیای محصورکننده فضای مجازی دور کند و به آرامش برساند. با اینکه قیمت کتاب در این سال‌ها افزایش داشته و شاید بعضی‌ها نتوانند کتاب را در سبد خرید خانواده داشته باشند، می‌توانند به کتابخانه‌ها مراجعه کنند و با خواندن کتاب مورد‌علاقه‌شان به آرامش برسند.

 

فعالیت در مرکز دارالاکرام

زهرا عباسی در‌کنار فعالیت‌های خانگی، به کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست در مرکز دارالاکرام در خیابان دانشگاه نیز توجه دارد. او کتابخانه‌ای در این مرکز راه‌اندازی و تجهیز کرده و فعالیت‌های فرهنگی و کتاب‌خوانی اجرا می‌کند.

سحر فرخنده، کارشناس آموزش دارالاکرام، می‌گوید: یکی از کار‌هایی که در این فضا انجام می‌دهیم، کار‌های فرهنگی و مطالعه کتاب است. خانم عباسی تسهیلگر کودک است و حدود ۱۰‌سالی می‌شود که اینجا فعالیت دارد.

در این مدت با این کودکان موضوعاتی همچون مهارت‌های زندگی و مفاهیم شهروندی را کار کرده و همراه بچه‌ها در این حوزه کتاب خوانده‌است. «هفت عادت کودکان شاد» مجموعه کتابی است که خانم عباسی آموزش آن را برای بچه‌ها بر‌عهده داشت. زمان جنگ دوازده‌روزه نیز با کمک خانم عباسی، جشنواره «شکوه پابرجا» را برگزار کردیم و هدفمان این بود که بچه‌ها بیشتر با کشورمان، ایران آشنا شوند.

 

درباره کتابخانه خانگی «سارا و رکسانا»که زهرا عباسی از 10سال پیش در طبقه پایین منزلش راه‌اندازی کرده است

 

کتابخانه‌ای برای کار‌های علمی و پژوهشی

مریم علی‌حوری هفده‌سال دارد و از اقوام همسر خانم عباسی است. زمانی‌که کتابخانه خانگی «سارا و رکسانا» راه افتاد، مریم یکی از طرفداران پر‌وپاقرص این کتابخانه شد و هر‌هفته در جلسات چهارشنبه کتابخانه حضور داشت. او می‌گوید: خواندن کتاب‌های علمی و انجام نکات علمی آن به‌صورت عملی، برایمان پر از هیجان بود. این‌طوری مباحث علمی را بهتر یاد می‌گرفتیم و در خاطرمان می‌ماند.

مریم از همان زمان، مطالعه کتاب را رها نکرده و ادبیات داستانی جزو علایق اوست. او می‌گوید: در سال‌های اخیر به‌خاطر کنکور و درس‌ها ساعت مطالعه‌ام کمتر شده است، ولی هنوز هم گهگاهی به کتابخانه دوران کودکی‌ام یعنی «سارا و رکسانا» سر می‌زنم. دوست دارم بعد از آزمون سراسری دوباره مطالعه کتاب‌های داستانی را شروع کنم.

 

تحصیلات تخصصی و نقد ادبیات کودک

زهرا عباسی پس از تجربه‌هایی که از کتابخانه داشته و با توجه‌به کمبود نقد علمی در ادبیات کودک، تحصیلات خود را در این حوزه ادامه داده و کارشناس‌ارشد ادبیات کودک و نوجوان است. او سپس نقد ادبیات کودک را آغاز و با کارگروه ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه فردوسی، همکاری‌اش را شروع کرد. کتاب او با عنوان «رمان نوجوان امروز در بوته نقد بوم‌گرا» بهار و تابستان امسال منتشر شده و آثار دیگری نیز در حوزه‌های مختلف نوشته است.

برای مادران کتاب‌های «کتاب همراه»، «آنچه پس از تولد نوزادتان باید بدانید»، «چگونه پس از زایمان از خود مراقبت کنیم» را نوشته است.

برای کودکان کتاب‌های «با طبیعت مهربان باشیم»، مجموعه شعر کودکانه «غذای سالم»، مجموعه پنج‌جلدی «بخوان، خوب ببین و نقاشی کن»، مجموعه پنج‌جلدی «دوباره نگاه کن» و کتاب‌هایی درباره حیوانات و محیط زیست را نوشته است.

در حوزه ترویج مطالعه، مجموعه سه‌جلدی «تجربه‌های ترویج خواندن در کتابخانه خانگی سارا و رکسانا» را به رشته تحریر در آورده است.

 

* این گزارش شنبه ۲۴ آبان‌ماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۶ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44