
مهارت آموزی نوجوان محله شهید قربانی در دو تابستان
تابستان میتواند بهترین فرصت برای نوجوانها باشد تا درکنار فراغت از تحصیل و لذت از تعطیلات، خود را برای ورود به بازار کاروکسب یک حرفه آیندهساز آماده کنند. تجربههای کاری، آنها را با مهارتهای مدیریت مالی و اصول اقتصادی آشنا میکند.
جواد رعنایی، نوجوان پانزدهساله محله شهیدقربانی، یکی از همین نوجوانهاست که دو تابستان پیاپی را بهجای تفریح، با چاشنی مهارت پشت سر گذاشته و از دل این تجربه، درسهای تازهای برای آیندهاش آموخته است.
- چه چیزی باعث شد که تابستان بهجای استراحت، به کار فکر کنی؟
اول اینکه دوست داشتم مهارتی یاد بگیرم و دوم اینکه به درآمد برسم و دستم در جیب خودم باشد.
- چند سال است که تابستان را با کار میگذرانی؟
دوسال. پارسال در کارگاه نجاری، کمکدست پدرم بودم و در حملونقل در و چوب و... کمکش میکردم.
- چه شد که سر از لبنیاتی درآوردی؟
دوست داشتم امسال به مکانیکی بروم. به چندجا هم رفتم، اما موفق نشدم. دوست پدرم پیشنهاد کار در لبنیاتی را داد. ازآنجاییکه دیدم دستمزدش خوب است، قبول کردم.
- روز اول چطور گذشت؟
(باخنده) خوب یادم هست! نزدیک به شصتلیتر دوغ را با همزن برقی درست کردم و دستها و شانههایم درد گرفته بود، اما از اینکه کار جدیدی یاد گرفته بودم، خوشحال بودم.
- این سهماه چه کارهایی را در لبنیاتی یاد گرفتی؟
الان بلدم ماست، دوغ، کره را خیلی راحت درست کنم. در این مدت، حسابوکتابم هم خوب شده است و میتوانم به مشتری جواب دهم.
- سختترین کاری که انجام میدادی، چه بود؟
درستکردن کره، کار خیلی سنگین و سختی هست. باید حدود دوساعت با دریل که سر آن مته مخصوصی بسته میشود، خامه را هم بزنی. دستهایت درد میگیرد و لباسهایت هم پر از کره و خامه میشود.
میخواستی با پولت چه کاری انجام بدهی؟
میخواستم دوچرخه و موبایلم را عوض کنم. مادرم همان موقع با پولهایم سکه پارسیان خرید و الان سکه پسانداز کردهام.
- با این کارهایی که یاد گرفتی، دوست داری در آینده لبنیاتی داشته باشی؟
راستش نه. چون من به مکانیکی خودرو علاقه دارم و برای انتخاب رشته هم تصمیم گرفتهام این رشته را انتخاب کنم. برای همین تابستان سال بعد حتما به سراغ مکانیکی میروم.
- فکر میکنی کارهایی که در این مدت یادگرفتی، برای زندگی آیندهات هم به کارت خواهد آمد؟
حتما. الان اگر شیر بخری و ماست درست کنی، کلی در هزینهها صرفهجویی میشود. ازطرفی یاد گرفتم با مشتری چطور صحبت کنم و این در هر شرایطی، برای خودم خوب است.
- از تابستان امسال خاطره داری؟
هیئت نوجوانان ما چهارشنبههای هر هفته در مسجد قائمیه جمع میشود. دهه دوم محرم تصمیم گرفتم درآمد یک روزم را به هیئت کمک کنم. با ۳۰۰هزارتومانی که به هیئت کمک کردم، شام ماکارونی پختند و دور هم خوردیم.
* این گزارش یکشنبه ۶ مهرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۲ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.