کد خبر: ۱۲۹۹۱
۰۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۰
مهندسی معکوس، راهی برای تولید لباس‌شویی‌های صنعتی در مشهد!

مهندسی معکوس، راهی برای تولید لباس‌شویی‌های صنعتی در مشهد!

حاج‌آقا شهبازفر ۴۰ سال پیش نخستین تولیدکننده ماشین‌های لباس‌شویی صنعتی در مشهد بود؛ او از قدیمی‌های بازار ساخت منابع اتو‌های بخار و لباس‌شویی‌های صنعتی است.

چهارراه نخریسی را که به سوی چمن می‌روید، به تقاطع خیابان پروین اعتصامی می‌رسید. میان انبوه گاراژها، صدای بوق ماشین‌ها و چکش‌های صاف‌کاران با پرس‌وجو و به‌زحمت راسته تعمیرکاران و تولیدکنندگان ماشین‌های خشک‌شویی و لباس‌شویی‌ صنعتی را می‌یابم.

با هر کدام که وارد صحبت می‌شوم، با لبخندی مغازه استاد قدیمی‌شان را نشان داده و به خود اجازه نمی‌دهند که قبل از او در مورد این شغل صحبتی کنند. بالاخره شاگردان قدیمی یک‌به‌یک نشانی می‌دهند تا به مغازه و کارگاه کوچک حاج‌آقا صفرعلی شهبازفر برسم که در گوشه‌ای از مغازه خود تنها مشغول تمیزکردن قاب عکس‌هایی است که بر در و دیوار مغازه نصب کرده، تصاویری از روزهای اول شروع به کار خود تا عکس‌های شاگردانی که روزگاری در کارگاه و مغازه‌ او مشغول به کار بوده‌اند.

حتی کسانی که هنگام صحبت با او وارد مغازه می‌شوند و استاد قدیمی، معرفی‌شان می‌کند، در قاب خاطرات عکس‌ها و آلبوم‌های روی میز جایی دارند. حاج‌آقا شهبازفر ۴۰ سال پیش نخستین تولیدکننده ماشین‌های لباس‌شویی صنعتی در مشهد بود؛ او از قدیمی‌های بازار ساخت منابع اتو‌های بخار و لباس‌شویی‌های صنعتی است و این بهانه‌ای می‌شود که پای چای گرم او در هوای سرد زمستانی بنشینیم و خاطرات پر فراز و نشیب این بازار را باهم بررسی کنیم.

خشک‌شویی‌های قدیم

حاج‌آقا شهبازفر که متولد سرخس در سال ۱۳۱۹ است، درباره ورودش به این رشته کاری می‌گوید: حدود ۲۱ سالگی، زمانی که به مشهد آمدم، در یک خوارو بارفروشی کارم را شروع کردم. درحالی‌که عکس خود را با پیرمردی نشانم می‌دهد، می‌گوید: کمتر از یک سال در این رشته مشغول بودم تا اینکه مردی مرا با خود به مغازه خشک‌شویی‌اش برد؛ آنجا بود که برای نخستین‌بار به این کار مشغول شدم.

کاسب قدیمی محله پروین اعتصامی مشهد درباره کار در خشک‌شویی‌های قدیم می‌گوید: آن روز‌ها خشک‌شویی به معنای امروز نبود، لباس‌ها را ابتدا با بنزین و بعد با چوبک (نوعی شوینده) شستشو و پس از بخار دادن آن را به مشتری تحویل می‌دادیم.

 

دیگ بخار نفتی 

شهبازفر عکسی قدیمی از خود را در حال کار با یک دستگاه اتوبخار پرس نشانم می‌دهد و ادامه می‌دهد: قدیم دیگ‌های بخار اتوهای پرس با نفت و گازوییل کار می‌کرد. اگر از سختی تأمین سوخت این دستگاه‌ها بگذریم، بازار در آن زمان رونق خاصی داشت؛ مردم به ظاهر خود اهمیت زیادی می‌دادند. او می‌گوید: اما امروزه پیشرفت‌هایی که داشته‌ایم، فن‌آوری‌های جدید و همچنین ورود گاز به عنوان منبعی برای سوخت، کار ما را راحت‌تر کرده است.

 

مهندسی معکوس، راهی برای تولید لباس‌شویی‌های صنعتی در مشهد!

 

نخستین ماشین لباس‌شویی صنعتی 

این کاسب قدیمی با اشاره به نخستین ماشین لباس‌شویی که سرهم کرده است، می‌گوید: ۴۰ سال پیش که من کار می‌کردم، ماشین‌های لباس‌شویی که در مشهد استفاده می‌شد، به طور معمول ساخت تهران بود و از آنجا می‌آمد، اما مهندسی معکوس، راهی برای نجات از این انحصار بود.

او می‌گوید: با بررسی دقیق ماشین‌ها و مهندسی معکوس، توانستم نمونه‌هایی از همان ماشین‌ها را با افزودن تنظیمات جدید سرهم کنم و در مدت کوتاهی نه‌تنها بازار مشهد، بلکه بازار‌های تهران و شهر‌های دیگر و حتی برخی کشور‌های خارجی از مشتریان مهم لباس‌شویی‌های صنعتی‌ای شوند که به همراه شاگردانم ساخته بودیم.

با بررسی دقیق ماشین‌ها و مهندسی معکوس، توانستم نمونه‌هایی از همان ماشین‌ها را سرهم کنم

 

می‌خواهم افتخار شاگردانم باشم

شهبازی‌فر با اشاره به اینکه برای کسب مهارت در این شغل، مشکلات و فراز و فرودهای زیادی را تحمل کرده است، می‌گوید: همیشه سعی می‌کنم بهترین قطعات و تجهیزات را استفاده کنم تا مشتریان زیادی داشته باشم.

در همین زمان یکی از شاگردان قدیمی کاسب محله ما که حالا به‌طور مستقل جای دیگری را برای کار انتخاب کرده، وارد می‌شود و اوستا درحالی‌که از او تعریف می‌کند، می‌گوید: بزرگ‌ترین افتخارم در این شغل، کارآفرینی است و اینکه توانسته‌ام برای تعدادی از شاگردانم در کارگاه و برای عده دیگری هم به‌طور غیرمستقیم اشتغال‌زایی کنم. خیلی از کسانی که این روزها در این بازار حضور دارند، زمانی در کارگاه من مشغول به کار بوده‌اند.  

اما پیش‌کسوت بازار ادوات خشک‌شویی و لباس‌شویی‌های صنعتی با گلایه از بعضی مشتریان بدحساب و نوسان قیمت‌ مواد اولیه برای تولیدات کارگاهی‌اش بیان می‌کند: این‌ها بهانه‌ای برای رها کردن کار تولیدی نمی‌شود و تا زنده هستم، در کنار کار به شاگردانم هم آموزش می‌دهم که این صنعت موردنیاز جامعه را زنده نگه‌دارم و تا جایی‌که می‌توانم افتخاری برای شهر و مملکتم باشم.

 

*این گزارش سه شنبه، ۵ دی ۹۱ در شماره ۳۶ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44