
دنیای طلایی دیانا یحیایی در کنگفو
دیانا یحیایی، نوجوانی چهاردهساله از محله اروند است که برنامه روزهایش با تمرین، یادگیری و تلاش گره خورده. او که در سالهای کودکی، ورزش و فعالیت را با رشته ژیمناستیک آغاز کرد، حالا در رشته کونگفو میدرخشد و توانسته است در نخستین حضورش در مسابقات استانی، سه مدال طلا بگیرد.
خودش میگوید موفقیتش نتیجه تمرینهای منظم، حمایت خانواده و حضور مربی دلسوزی است که همیشه کنارش بوده.
- چطور با دنیای ورزش آشنا شدی؟
در کودکی ژیمناستیک کار میکردم. چندماهی به کلاس رفتم، اما بعد رهایش کردم و دیگر بهدنبال ورزش نرفتم تا دوسال پیش که یکی از دوستانم مرا به کلاس کونگفو دعوت کرد. از همان جلسه اول، فضای شاد کلاس و خود رشته کونگفو برایم جالب بود.
- چه چیزهایی در این رشته برایت جذابیت داشت؟
رشته کونگفو ترکیبی از چند رشته است؛ دفاع شخصی، سلاح سرد و حتی حرکات ژیمناستیک. چون قبلا ژیمناستیک کار کرده بودم، زود توانستم با این رشته هماهنگ شوم. تنوع حرکات باعث میشود هیچوقت از تمرینها خسته نشوم.
- اولین مسابقهات را یادت هست؟
سال گذشته در مسابقات استانی نیمهآزاد شرکت کردم. در سه بخش خنجر، چوب و دفاع شخصی مقام اول را به دست آوردم. اولین بار بود که روی تشک مسابقه میرفتم و خیلی استرس داشتم، اما مربی و دوستانم کنارم بودند و همین باعث شد اعتمادبهنفس پیدا کنم.
- این موفقیت را چطور به دست آوردی؟
تمرینهای منظم و جدی خیلی به من کمک کرد. علاوهبر آن، مادرم و مربیام همیشه حمایتم میکنند. وقتی انگیزهات زیاد باشد، سختیها کمتربه چشم میآید.
- الگوی ورزشیات چه کسی است؟
مربیام، خانم فاطمه سلیمانی. او ارتباط خیلی خوبی با بچهها دارد و همیشه تلاش میکند استعداد هرنفر را بشناسند. دلم میخواهد در آینده مثل ایشان مربی شوم و استعداد بچههای این منطقه را پرورش بدهم.
- تمرینهای قبل از مسابقات چطور است؟
ما معمولا سه روز در هفته به سالن میرویم، اما وقتی نزدیک مسابقات، تمرینها فشردهتر میشود. هرروز در سالن هستیم و ساعتها تمرین میکنیم. تمرکز بیشتر روی تکنیکها و تکرار حرکات است.
- شکست را هم تجربه کردهای؟
شکست هم بخشی از ورزش است. امسال در مسابقات کنگفو توآ در سیستم نیمهآزاد مدالی نیاوردم. خیلی سخت بود و ناراحت شدم، اما مربیام گفت شکست هم جزئی از مسیر است و باید آن را پذیرفت. به نظرم همین شکستهاست که باعث میشود قویتر شوم.
- بهترین خاطرهات از باشگاه چیست؟
صمیمیتی که بین بچهها هست. ما فقط تمرین نمیکنیم، لحظههای شادی هم داریم. برای تولد هرکسی جشن میگیریم و گاهی حتی بعداز تعطیلی سالن، در بوستان بانوان رجایی با هم تمرین میکنیم. لحظات بودن با بچهها برایم بهترین خاطرات شدهاند.
- برای آینده چه هدفی داری؟
میخواهم تلاش کنم که در مسابقات کشوری و بعد آسیایی مقام بیاورم. درکنار آن، رؤیایم این است که روزی مربی شوم تا مثل مربی خودم به دیگران انگیزه بدهم.
* این گزارش دوشنبه ۳۱ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۴۰ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.