در این روزگار که گاه همسایهها از هم غافل میشوند، فاطمه کردستانی، محبوبهسادات زاهدی و کلثوم فاروقی نمادی از همدلی و دغدغهمندی هستند.
اروند با قدمتی نزدیک به یکقرن از محلههای قدیمی و کمبرخوردار درمنطقه شش شهرداری محسوب میشود. نرخ جمعیت در اروند سهبرابر میانگین جمعیتی شهرمشهد است. میانگین زمان دسترسی به نزدیکترین نقطه فضای سبز در این محله بیش از ۶ دقیقه است. وجود کارگاهها و مغازههای متعدد خیاطی گواه این ادعاست که این محله قطب خیاطی بانوان است.
حسین عرب طی هشتسال و چهارماه اسارات، زبانهای انگلیسی و عربی را از برخی از اسرا آموخته و سپس خود در نقش معلم آنها را به سایر اسرا درس داده است.
چهارسال است که بیبیفاطمه سیدی مربی دختران نوجوان خیابان اروند است؛ دخترانی که در سرما و گرما خود را از راههای دور و نزدیک به سالن تمرین میرسانند و تلاش میکنند با مدالهای رنگارنگی که به دست میآورند، زحمات مربی خود را جبران کنند.
نوجوانان محله اروند با طرح «شوق زیارت» هر هفته، کفش زائران امام رضا (ع) را واکس میزنند.
عرب درحالیکه همسر و فرزند داشته، در روز سوم جنگ به جبهه اعزام میشود، بارها مجروح میشود، اما دوباره به میدان بازمیگردد. سرانجام پنجم اسفند سال۶۲ در عملیات خیبر اسیر میشود.
کیسهها را پر از شن میکند و به داخل حیاط میکشد. آقای زارع میگوید: نگاه به جثه درشت ابوالفضل نکنید. از همه بچهها فرزتر و کاریتر است.
کلثوم فاروقی از سال۹۸ میگوید. اولین باری که تصمیم به راهاندازی کاروان خانمهای محله گرفتند؛ نه راه را بلد بودیم نه جایی را میشناختیم اما دلمان میخواست یک قدم کوچک برداریم برای برآورده شدن آرزوی زیارت اولیهای محله. خانمهای مسنی که زیرپوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) بودند و بیشترشان یک بار هم به کربلا نرفته بودند. بعضیها عصا به دست بودند و بعضیها به سختی مسیری کوتاه را طی میکردند. با همه این ها ۴۸ نفر را صحیح و سالم بردیم و برگرداندیم. هنوز که هنوز است ما را که میبینند به جانمان دعا میکنند.