کافی است نام «مریم عصمتی» را در اینترنت جستوجو کنید. کلی خبر و گزارش در رسانههای مختلف از مسابقات و مقامهایی که کسب کرده است تحویلتان میدهد. مقام سوم جهانی، یک مدال طلا و دو برنز در سطح آسیا، دو مدال طلای جهانی سنگاپور، مقام سوم جهانی شانگهای چین و.... اما تمام این اخبار برمیگردند به چندین و چند سال قبل و نمیتوانید خبری که مربوط به سالهای اخیر او باشد، پیدا کنید. با او درباره این روزهایش هم کلام شدیم.
اروند با قدمتی نزدیک به یکقرن از محلههای قدیمی و کمبرخوردار درمنطقه شش شهرداری محسوب میشود. نرخ جمعیت در اروند سهبرابر میانگین جمعیتی شهرمشهد است. میانگین زمان دسترسی به نزدیکترین نقطه فضای سبز در این محله بیش از ۶ دقیقه است. وجود کارگاهها و مغازههای متعدد خیاطی گواه این ادعاست که این محله قطب خیاطی بانوان است.

حالا مدتهاست که دانشآموز خوب دیگر آن دانشآموزی نیست که از صبح تا شب سرش توی درس و کتاب باشد، خط اتوی لباس فرم مدرسهاش از چند فرسخی معلوم باشد. حالا همه اینها جای خودش را داده به خلاقیت، ایدهپردازی و خیلی وقتها هم چارچوب شکنی و بلندپروازی! بچههای مدرسه المهدی مصداق بارز این صفتها هستند. بچههای گروهِ (آیسیاسای) ۴ نفر از همین دانشآموزان خلاق هستند که درست سال 1397هدفشان را تعیین کردند و فهمیدند که از دنیا چه میخواهند. زهرا ابراهیمی، سمانه قاسمی، سمیه حلاج و ستاره چزگی دستگاهی را اختراع کردهاند برای تولید آب سالم!
قوطی گوش پاککن، 4تا خودکار، پاککن و یک آرمیچر همین! آقای خرچنگ جدیدترین دستسازه امیرعلی است که با همین چند قلم آن را ساخته است. روباتی کوچک و ساده که روی کاغذ میچرخد و با پاهایش که 4تا خودکار هستند نقاشی میکشد. امیرعلی منتظریان وقتی از آقای خرچنگ حرف میزند چشمهایش از خوشحالی برق میزند و با اشتیاقی وصفناشدنی از نحوه ساخت آن میگوید. او هنوز ١٢سالش کامل نشده است اما با همان زبان نوجوانیاش میگوید مسیر علاقهاش را پیدا کرده است.
شمرده شمرده کلمات را کنار هم میچیند و با اعتماد به نفسی خاص از علاقهاش به مداحی میگوید. محمدرضا جلایی مداح کوچک محله اروند ، 10سال دارد. علاقهاش به آوای نوحه و مداحی از 2،3سالگی نمایان میشود. مادر که این موضوع را متوجه میشود و استعداد پسرش را کشف میکند، از همان کودکی حمایتش میکند. محمدرضا در کلاسهای مختلف مداحی شرکت میکند، در مساجد مختلف مکبری میکند و حالا در محله اروند ، مداح کوچک شناخته شدهای است.
ابراهیم، اولین فرزند خانواده آقای برجسته بوده که سالها پیش در عملیات میمک در جنگ تحمیلی شهید میشود. عکسهایی که پس از رفتن او همیشه روی در و دیوار این خانه باقی میمانند و نشان میدهند که گرد زمان خاطر ابراهیم را هیچوقت از دل پدر و مادرش پاک نمیکند. پدر و مادری که هنوز داغ فرزند از دست رفتهشان را بر سینه دارند و هنوز خواب او را میبینند. شهید ابراهیم برجسته در تاریخ بیست و هفتم مهر سال ١٣٦٣ به ضرب گلوله دشمن در هفدهسالگی به شهادت میرسد.
مسجد جوادالرضا(ع) در محله اروند حالا خانه اول و آخر خانواده هفت نفره آقای زارع محسوب میشود. صبح و شب اینجا مشغول فعالیت هستند و همه با کمک هم امور مختلف آن را پیش میبرند. کانون شمیم ولایت، مرکز نیکوکاری جواد الائمه(ع)، کارگاه خیاطی برای زنان سرپرست خانوار محله و.. .اینها فقط بخشی از فعالیتهای این خانواده است که طی سالها برای ارتقای فرهنگی و معیشتی اهالی این منطقه انجام دادهاند.
اسما غریبزاده نوجوان ١٥ساله ساکن محله اروند و دانشآموز مدرسه معصومه مصلینژاد است. او 13 مدال رنگارنگ در ردههای مختلف کسب کرده است اما مهمترینش را مدال طلای استانی در مسابقات تکواندو میداند. در هنر رزمی هاپکیدو هم موفق به کسب مدال طلای استان شده است. همچنین طنابزنی را سال پیش به طور حرفهای شروع کرده و حالا دلش میخواهد در مسابقات این رشته هم شرکت کند.