
یسنا فیروزی، خبرنگار کوچک محله نوده
در دنیایی که گاهی بزرگها بهراحتی از رؤیاهایشان دست میکشند، داستان یسنا فیروزی دختر دهساله پرانرژی، یادآور این موضوع است که علاقه و پشتکار میتواند سن و سال را به کلی محو کند.
او از هشتسالگی، زمانیکه بیشتر همسنوسالانش سرگرم بازی و تفریح بودند، عاشق دنیای خبرنگاری شد. این عشق نهتنها یک رؤیای کودکانه نبود، بلکه با تلاش و پیگیریهایش به واقعیت تبدیل شد و او توانست فعالیت خود را در خبرگزاری پانا آغاز کند.
او با همان روحیه جستوجوگر و پرتلاشش، کمربند قهوهای کاراته را نیز به دست آورده است و در کلاسهای فن بیان هم شرکت میکند تا در آینده بتواند مجری توانمندی باشد.
این ساکن محله نوده میخواهد صدای رسا و تأثیرگذاری برای جامعهاش باشد.
- کجا با فضای خبر و خبرنگاری آشنا شدی؟
کلاس دوم ابتدایی متوجه شدم یکی از بچههای مدرسه بهعنوان خبرنگار فعالیت میکند. خیلی از کارش خوشم آمد. با پیگیریهایی که انجام دادم، عضو خبرگزاری پانا شدم و فعالیتم را آغاز کردم.
- اولین کار خبریات را به خاطر داری؟
روز معلم بود و باید به کلاسها میرفتیم و با معلمهای مدرسه درباره شغلشان گفتوگو میکردیم. استرس داشتم. همیشه معلمها از ما سؤال میپرسیدند، این بار من باید از معلمهای مدرسه سؤال میپرسیدم. با خودم تکرار میکردم که «یسنا قوی باش، تو میتوانی.»
- از مصاحبههایی که در این مدت انجام دادهای، خاطرهای هم داری؟
با آدمهای مختلفی تا حالا گفتوگو کردهام. مدیران آموزشوپرورش تبادکان، حجتالاسلام پژمانفر نماینده مجلس و. اما مصاحبه آقای ابوذر روحی (خواننده آهنگ سلام فرمانده) برایم بهیادماندنی شد. ایشان به مشهد آمده بودند. برنامهشان که تمام شد، اجازه ندادند مصاحبه کنیم. من از لابهلای جمعیت رد شدم و رفتم کنارش و گفتم میخواهم مصاحبه بگیرم.
خوشبختانه گفتوگو را هم گرفتم. آقای محسن میرزاده (خواننده سرشناس سنتی) هم که آمده بود، همینطور شد. از بین جمعیت رد شدم. رفتم مصاحبه گرفتم. این هم از مزیتهای کوچکبودن است.
- کار خبر همیشه چالشهایی دارد. در این مدت با چالشی مواجه شدی؟
خیلیها مخالف کار من هستند و به من اعتماد ندارند، اما تلاش میکنم که در هر موقعیتی مصاحبهام را بگیرم. مثلا در محله خودمان خیلیها به من میگویند «تو بچهای؛ این کارها در حد تو نیست.»
برایم مهم نیست که همه بگویند «سنت کم است دخترجان!» مهم این است که عمر من محدود است و باید موفق باشم. اجازه بدهید همینجا از معلمهای عزیزم خانمها عابدی و باوندی و خانوادهام قدردانی کنم که همیشه کمکم میکنند.
- بهجز خبرنگاری چه فعالیتهایی انجام میدهی؟
دوست دارم خبرنگار صداوسیما شوم؛ به همین دلیل بیش از یکسال است که در کلاسهای فن بیان شرکت میکنم. الگوی من افرادی مانند خانم سحر امامی هستند؛ میخواهم صدایی رسا داشته باشم، بیپروا حقایق را بگویم. علاوهبراین، سلامتی و ورزش جایگاه ویژهای در زندگیام دارد. من کمربند قهوهای کاراته دارم و در پنجسال فعالیت ورزشیام، موفق به کسب مدالهای متعددی شدهام.
- یسنا بین فیلم، کتاب و ورزش کدام را انتخاب میکند؟
بهطور حتم کتاب. روزی دوساعت کتاب میخوانم که بیشتر آن رمان است. فکر میکنم اگر قرار باشد خبرنگار موفقی باشم، باید دایره واژگانم زیاد و گسترده باشد.
* این گزارش شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۳ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.