عبدالقدیر سبزواری، معروف به «آزاد سبزواری»، برخلاف اسمش، بیشتر روزگار جوانی را در زندان گذراند. او که روزنامهنگار بود، در اواخر دوره قاجار جریدهای به نام «آزاد» در مشهد چاپ و منتشر کرد.
محدثه و مهدیهسادات خواهران نوجوان خبرنگار ی را شغلی هیجانانگیز میدانند و دوسهسال است که تمام وقتشان را گذاشتهاند تا هر مهارتی را که برای بهترشدن کارشان لازم است، یاد بگیرند.
محبوبه راد میگوید: «عینک فتوکروم»، یک مجموعه شعر سپید است که از منظر مضمون و محتوا، دغدغهها و تجربیات عاطفی من را شامل میشود که حاصل چند دهه زیست من بر این کره خاکی است.
این دانشآموز ۱۱ ساله که دچار آسیب مغزی شده، میگوید: هرزمان فوتبال از تلویزیون پخش میشد، گزارشگری میکردم و عین مجریها درباره بازیها صحبت میکردم. خانم مدیر پیشنهاد کرد خبرنگار مدرسه بشوم.
علی مداح، دیگر شهروند- خبرنگار منطقه ماست که خودش، هم عکاس است و هم فیلمبردار. او اعتقاد دارد اخبار باید حقیقت داشته باشد حتی اگر تلخ باشد.
فاطمه ستایش، زهرا زندهدل و زینب اخوت، از محلات فردوسی و چهاربرج، خبرنگار ی را بهصورت غیرحرفهای از حدود سهچهار سال قبل ضمن ارتباط با مردم و انجام گفتگوهای عادی شروع کردند.
عشق و علاقه به دانستن درباره جزئیات زندگی فوتبالیستها باعث میشد همیشه یک علامت تعجب بزرگ در ذهن جواد باشد که چرا کسی داستان زندگی فوتبالیستها را مستندنگاری نمیکند.