کد خبر: ۱۲۳۱۴
۲۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۰
بیگانه‌ستیزی مشهدی‌ها در «نهضت قهوه و عسل»

بیگانه‌ستیزی مشهدی‌ها در «نهضت قهوه و عسل»

روزنامه «نوبهار» مورخ ۱۹ دی‌ماه سال ۱۲۸۹ خورشیدی گزارش داده است که مردم در مجالس تعزیه اباعبدالله به‌جای قند و چای، قهوه با عسل می‌نوشیدند. مردم حتی در خلوت خود هم به این موضوع پایبند و از چای و قند روی‌گردان بودند.

مقاومت در برابر دشمن ابعاد گوناگونی دارد و تنها به «جنگ سخت» و به‌اصطلاح، سلاح به دست گرفتن و رو‌در‌رو جنگیدن خلاصه نمی‌شود. تاریخ را که ورق می‌زنید، گونه‌های مختلفی به چشم می‌آیند؛ از نبرد با قلم گرفته تا مبارزه منفی به شکل گاندی و حتی نبرد از طریق راهکار‌های اقتصادی و تحریم کالا‌های دشمن. اما وقتی به عمق این رویکرد‌ها نگاه می‌کنید، هدف و فکر یکسانی را می‌بینید.

دفاع در همه ابعاد آن، دفاع است و اگر در راستای حفظ مام میهن و منافع ملی باشد، جایگاهی بس رفیع و عالی دارد و بی‌تردید، مقدس است. در تاریخ معاصر مشهد، می‌توان انواع گوناگونی از مقاومت و دفاع در برابر دشمن را دید و این گوناگونی، یکی از شگفتی‌های تاریخ این شهر دیرپا و باسابقه محسوب می‌شود.

مشهدی‌ها، به‌ویژه از چند سال منتهی به پیروزی نهضت مشروطیت، دست به تکاپو‌های گسترده و گوناگونی برای شکل دادن به یک جبهه مشترک و مؤثر زدند؛ از قیام سال ۱۲۸۴ خورشیدی و جدال خونین با طرف‌داران استبداد و دامن زنندگان به قحطی بگیرید تا رودررویی با استعمار از طریق تحریم کالاها.

یکی از نمونه‌های مهم چنین رویکردی در تاریخ معاصر مشهد، دی‌ماه سال ۱۲۸۹ خورشیدی اتفاق افتاد، زمانی که استعمار روسیه تزاری در دخالتی آشکار از مجلس ایران خواست عذر مستشاران بی‌طرف خارجی را که در مالیه ایران مشغول اصلاحات بودند، بخواهد و مجلس مشروطه حاضر به پذیرفتن این ننگ نشد.

در آن شرایط دهشتناک که غرور ملی پامال اغراض بیگانگان بود و از طرفی ضعف حکومت مرکزی اجازه هیچ تکاپویی را نمی‌داد، مشهدی‌ها دست‌به‌کار اقدامی شدند که می‌توان برای آن نام «نهضت قهوه و عسل» را برگزید؛ نهضتی که در دی‌ماه سال ۱۲۸۹ خورشیدی، با تحریم کالا‌های روسی آغاز شد و به‌سرعت گسترش یافت.

 

یک نکته تاریخی درباره مصرف قهوه

پذیرایی با قهوه در مجالس ایرانی، سابقه‌ای طولانی دارد و دست‌کم به دوره صفویه می‌رسد؛ از همان ایامی که قهوه‌خانه‌ها در ایران پا گرفت و ایرانیان «قهوه‌خور» شدند. در مشهد استفاده از قهوه عمومیت فراوانی داشت و در مجالس حرم رضوی هم استفاده از آن متداول بود و در وقف‌نامه‌های قدیمی مربوط به پذیرایی مجالس تعزیه ماه محرم و صفر، می‌توان موارد متعددی از آن را مشاهده کرد.

با‌این‌حال، از نیمه دوم عصر قاجار، به‌تدریج چای نیز به‌عنوان یک نوشیدنی مطبوع و مناسب پذیرایی به مجالس عمومی راه یافت و البته در کنار آن، قند نیز کاربری گسترده‌ای پیدا کرد. اما نکته مهم درباره این دو کالا تماما وارداتی بودن آنها بود.

هر دو کالا، به‌ویژه در مشهد، از مرز‌های شمالی و شرقی وارد ایران می‌شدند؛ قند از روسیه و چای عموما از هندوستانِ تحت‌استعمار انگلیس. به همین دلیل، واکنش عمومی علیه استفاده از این دو محصول، به‌نوعی واکنش در برابر نفوذ استعمار هم محسوب می‌شد؛ هر‌چند‌که شاید در آن زمان، کمتر کسی از این زاویه به ماجرا نگاه می‌کرد و تا هنگامی که واقعه زمستان سال ۱۲۸۹ خورشیدی رقم نخورد، عموم مردم از چنین ظرفیتی برای تقابل با دشمن بی‌خبر بودند.

 

تن نخواهند داد بر ظلم و ستم ایرانیان

طبق گزارش «ادیب هروی»، با میدان‌داری دانش‌آموزان مدارس تازه‌تأسیسی مانند «رحیمیه» راهپیمایی بزرگی در مشهد آغاز شد که به‌تدریج، بازار را هم وارد گود مبارزه کرد. با تلاش معلمان ادیب مدارس نوین مشهد، شعار‌هایی منظوم طراحی شد که ادیب هروی تنها یکی از آنها را در اثر خود حفظ کرده است: «آنچه اندر پرده‌داری آسمان، بنما عیان‌/ تن نخواهند داد بر ظلم و ستم ایرانیان‌/ سر به کف، جان در قدم، داریم ما ورد زبان‌/ یا که استقلال ایران یا که مرگ ناگهان».

به‌دنبال این اعتراض گسترده، علمای مشهد دست به اقدامی شجاعانه زدند و طی یک اعلامیه، کالا‌های وارداتی روسیه تزاری را تحریم کردند. در فرازی از این اعلامیه شدیداللحن آمده بود: «علمای عظام و حجج اسلامیه نجف اشرف که از ارکان روحانیت ما به‌شمار می‌آیند در جلو حرکات دول هم‌جوار متعدی، به‌خصوص دولت روس اظهار نفرت فرموده و به ترک امتعه این دولت استظهار متواتره صادر فرموده‌اند.

هنوز از عصر پذیرایی با قهوه زمان زیادی نمی‌گذشت که تصمیم عمومی بر این شد که به جای قند و چای، از قهوه و عسل استفاده شود

ماهیت حاضره نیز به تجاوزات دولت مزبور، عموما و احکام حجج اسلامیه خصوصا از امروز به ترک امتعه روس میان بسته و با تمام نفرت خودمان اجناس این دولت جابر را به نظر بی‌قابلیتی دیده و به کلیه مال‌التجاره از قند و چای روس و سایر اقمشه (منسوجات) و اشیا بر خود حرام داشته و هر‌کس از ایرانیان که جنس روسی استعمال کند، او را از کسوت روحانیت عاری شناخته و با او آمد‌و‌رفت را موقوف خواهیم کرد.»

 

جبهه‌گیری دربرابر دخالت آشکار بیگانه

ردّ اولتیماتوم روسیه تزاری از سوی مجلس مشروطه، تقویت‌کننده غرور ملی در آن ایام دشوار بود. این مسئله، زمانی که با فتوای آخوند خراسانی مبنی بر تحریم اولتیماتوم همراه شد، رنگ و بوی دینی هم به خود گرفت و از هر جهت موقعیت ویژه خود را در جامعه بازیافت.

«ادیب هروی» در «حدیقه‌الرضویه» به اجتماعات اعتراضی شکل‌گرفته در اماکن متبرکه و به‌ویژه مسجد گوهرشاد اشاره می‌کند که در اعتراض به مفاد اولتیماتوم و زیر سؤال بردن استقلال ایران برگزار شد.

در ابتدا کنسولگری روسیه تزاری در مشهد کوشید از طریق نفوذ در میان معترضان، جوّ سنگینی را که به وجود آمده بود، بشکند، اما فتوای جهاد آخوند خراسانی، معترضان را به سوی تصمیمی تاریخی سوق داد که عملا نقشه‌های کنسول روسیه تزاری را نقش بر آب می‌کرد: تحریم کالا‌های روسی.

 

بیگانه‌ستیزی مشهدی‌ها در «نهضت قهوه و عسل»

 

تحریم قند و چای خارجی

آتش اعتراض ابتدا دامن منسوجات و پارچه‌های بافت خارج را گرفت. پارچه کتان روسی بی‌مقدار شد و مردم به بافته‌های داخلی رغبت نشان دادند؛ به‌ویژه پارچه‌های کرباسی محلی که در نقاط اطراف شهر مشهد، مانند روستای قدیمی «پاچنار» بافته می‌شدند.

روزنامه «حبل‌المتین» در شماره‌۳۱ خود نوشت: «خون اهالی در شریان به جوش آمده، یک نفر از طلاب محترم عمامه خود را [که از جنس پارچه روسی بود]در میان بخاری انداخته و سوزانید. چند نفر از جوانان با‌غیرت هم در همان مجلس پیراهن و کراوات را میان بخاری انداخته، تبدیل به کرباس وطنی نمودند.»

بعد از منسوجات، نوبت به قند و چای رسید که حالا نقش مهمی در پذیرایی عمومی داشت. ماه محرم فرا رسیده بود و هیئت‌داران باید فکری برای پذیرایی مجالس می‌کردند. در شرایطی که فتوای شرعی علما بر تحریم کالا‌های خارجی قرار گرفته بود و چای و قند نیز در زمره آنها قرار می‌گرفت و البته نمونه تولید داخلی هم نداشت، باید فکری اندیشیده می‌شد که بتواند هر دو ضرورت، یعنی تحریم کالا‌های خارجی و تأمین شأن پذیرایی مجالس امام‌حسین (ع) را توأمان در نظر بگیرد و مشکل را به‌صورت اساسی حل کند.

در همین زمان بود که مشهدی‌ها به‌نوعی بازگشت به دوران گذشته را برگزیدند. هنوز از عصر پذیرایی با قهوه در مجالس، زمان زیادی نمی‌گذشت. به‌همین‌دلیل، تصمیم عمومی بر این استقرار یافت که به جای قند و چای خارجی، از قهوه و عسل استفاده شود.

دقیقا مشخص نیست که نخستین‌بار چنین طرحی توسط چه کسی به مردم یادآوری شد و چگونه مورد اقبال عمومی قرار گرفت. این احتمال وجود دارد که استفاده از قهوه و عسل، همچنان در کنار چای و قند متداول بوده و در مجالس تعزیه و عزاداری به‌کار گرفته می‌شده است و به‌دنبال تحریم کالا‌های خارجی و حذف چای و قند، قهوه و عسل به‌طور طبیعی جای آن را گرفته و رواج کامل پیدا کرده است.

به‌هر‌حال، در زمستان زمهریر سال ۱۲۸۹ خورشیدی، کمتر از ۱۱۵ سال پیش، سینی‌های پذیرایی هیئات و روضه‌های خانگی، در‌حالی‌که استکان‌ها و فنجان‌های حاوی قهوه شیرین‌شده با عسل را در خود داشت، در میان عزاداران می‌گردید و کار پذیرایی این‌گونه پیش می‌رفت.

روزنامه «نوبهار» در شماره‌۲۲ خود (مورخ ۱۹ دی‌ماه سال ۱۲۸۹ خورشیدی) گزارش داده است که «مردم در مجالس تعزیه اباعبدالله به‌جای قند و چای، قهوه با عسل می‌نوشیدند. مردم حتی در خلوت خود هم به این موضوع پایبند و از چای و قند روی‌گردان بودند.»

طبیعی است که تحریم چای و قند، به ذات این محصولات مربوط نبود و به‌تبع شرایط پیش‌آمده اعمال شده بود؛ به‌همین‌دلیل، پس از مدتی با رنگ باختن دلایل حکم اولیه و نیز اقدامات حکومتی به تدریج رنگ باخت و به فراموشی سپرده شد.

اما الگوی مقاومت و مبارزه در برابر بیگانه با استفاده از تحریم کالا‌ها که در قالب «نهضت قهوه و عسل» در تاریخ مشهد بروز و ظهور پیدا کرد، به‌عنوان برگی زرین در دفتر پیشینه مبارزاتی این شهر هزارودویست‌ساله باقی ماند.

 

* این گزارش سه‌شنبه ۲۷ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۱۲ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44