نمای آجری ساختمان دور میدان شهیدحججی از همان دور هم جلب توجه میکند. تابلو کوچک قدیمی بالای در ورودی قرار دارد و نام حسینیه روی آن حک شده است. در پاگرد ورودی ساختمان قاب عکسهایی نصب شده است تا یاد خدمتگزاران حضرت سیدالشهدا(ع) در این ساختمان را زنده نگه دارند.
اولین چیزی که برایم جالب به نظر میآید، نام حسینیه است؛ حسینیه شمشیرگرها که قدمتش به 115سال میرسد. 40سال پیش ساختمان حسینیه تخریب و به شکل کامل بازسازی شد. بنای کنونی یکی از حسینیه های قدیمی شهر است که توانسته هویت خود را حفظ کند.
اصل شکلگیری حسینیه به سال1285 برمیگردد؛ زمانی که شمشیرسازهای محله عیدگاه تصمیم گرفتند برای دهه اول محرم مراسم عزاداری برپا کنند. چند نفر از آنها دور هم جمع شدند و در زمینی وقفی که اسمی از واقف آن ثبت نشده است مراسم سال اول را با شبیهخوانی شروع کردند. جمعیتی که برای دیدن نقش عمه سادات، شمر ملعون، علمدار کربلا و... سرازیر میشد، باعث شد تا این رویه در سالهای بعد هم ادامه پیدا کند.
بعد از چند سال، دهه پایانی ماه صفر هم برای برگزاری مراسم اضافه شد. شاید وقتی که این جمع تصمیم به برپایی مراسم اقامه عزا برای حضرت اباعبدا...(ع) گرفتند، فکرش را هم نمیکردند که گردانندگان آن، سالها بعد فرزندانشان باشند و این مراسم تا بیش از 100سال برقرار بماند.
متولیان فکرش را هم نمیکردند که گردانندگان آن، سالها بعد فرزندانشان باشند و این مراسم تا بیش از 100سال برقرار بماند
زمانی را به یاد میآورد که سن و سال چندانی نداشته و در فضای حسینیه خودش را سرگرم میکرده است. پدرش حسین طالب سرایدار و خادم حسینیه شمشیرگرها بود. میگوید او و برادر و خواهرانش در همین مکان متولد شده و قد کشیدهاند.
مهدی علیخانی 68ساله، عضو هیئتامنای حسینیه شمشیرگرها، زمانهای را برایمان به تصویر میکشد که خبری از ساختمان آجری کنونی حسینیه شمشیرگرها نبود: یک سالن قدیمی یکطبقه با ایوان چوبی و چند اتاق سرایداری محوطه حسینیه را شکل میداد. البته حیاط و حوض بزرگی داشت که دهه اول محرم و دهه آخر صفر روی حوض را با تختهچوبهایی میپوشاندند تا بتوانند روی آن مراسم شبیهخوانی برگزار کنند.
ساختمان حسینیه کاهگل و خشتی بود. ایوان بسیار بزرگی داشت که سقف آن با چوبهای پرواز درست شده بود و روی این چوبها با رنگ روغن «آیةالکرسی» را با خطی خوش نوشته بودند. اطراف حسینیه خانههای مسکونی وجود داشت که ساکنان آن در ایام محرم و صفر برای عزاداری به حسینیه میآمدند. این خانهها الان خراب شده است، اما هنوز هم نسلهای دوم و سوم همان خانوادهها که در نقاط مختلف شهر زندگی میکنند، ایام محرم یا شبهای جمعه برای شرکت در مراسم به حسینیه میآیند.
چند روز مانده به محرم، صحن حیاط و دورتادور حوض را فرش میکردند تا مردان بتوانند برای تماشای تعزیهخوانی بنشینند. ایوان نیز مخصوص زنان بود، اما جمعیت به حدی زیاد بود که بعضی از همسایهها شبیهخوانی را از پشتبامهای اطراف تماشا میکردند؛ بهویژه از سالی که در صحن حیاط خیمه برپا شد و شور و حال دیگری به مراسم شبیهخوانی داد.
علیخانی که در یکی از همین اتاقهای سرایداری بزرگ شده است، به خاطر دارد که در ایام دیگر سال سالن حسینیه به کارگاه شعربافی تبدیل میشد و زنان محله دور هم جمع میشدند تا با این کار بتوانند امرار معاش کنند.
او پرچمی مشکی و بسیار قدیمی را که روی آن اسم حسینیه و نام هیئت «متوسلین شاهزادگان مسلمبنعقیل» نقش بسته و بر دیوار نصب شده است، نشانمان میدهد و میگوید: قدمت این پرچم به بیش از 80سال میرسد.
جالب است فرسودگی پرچم کاملا به چشم میآید و حتی جاهایی از پارچه مرمت شده، اما زیبایی آن به همین کهنگی و مرمتش است.
رحمت رحیمزاده 70ساله یکی دیگر از اعضای هیئتامنای حسینیه است. پدرش نیز جزو بانیان و خیران این مکان بوده است. برای همین او از کودکی در محفل امام حسین(ع) بزرگ شده است. خانه پدریاش دیواربهدیوار حسینیه بوده و آنطور که از پدرش شنیده، زمین وسیعی نزدیک ساختمان حسینیه وجود داشته که وقف حسینیه شده است؛ هرچند که در اسناد و اوراقی که بهجا مانده، نامی از واقف آن وجود ندارد.
یک قرن پیش که خبری از خیابان و خیابانکشی نبود، خانهها در اطراف حرم رضوی خلاصه میشد و در بقیه شهر باغهای میوه قرار داشت. در نزدیکی حسینیه شمشیرگرها نیز باغ انگوری بود که صاحب آن میوههایش را وقف حسینیه کرده بود؛ به این شکل که از محل فروش آنها مراسم روز عاشورا برگزار و طعامی به عزاداران داده شود.
در نزدیکی حسینیه شمشیرگرها باغ انگوری بود که صاحب آن میوههایش را وقف حسینیه کرده بود و از محل فروش آنها مراسم روز عاشورا برگزار و طعامی به عزاداران داده میشد
رحیمزاده با اشاره به ساخت دوباره حسینیه در سال1360، توضیح میدهد: زمان ساخت، خانه و باغهایی که اطراف حسینیه بود و مالکان آنها بخشی از آن را برای امورات حسینیه بخشیده بودند، با بازسازی این املاک خراب شد و بهجای آنها مغازههایی ساخته شد تا اجارهبهای آنها صرف امور حسینیه شود، اما این مغازهها نیز در ساختوسازهای پروژههای اطراف حرم از بین رفت و این همکاری و بخشش ادامه نیافت. بنابراین دیگر منبعی بهعنوان کمک برای حسینیه وجود ندارد.
پی حرفش را اینگونه میگیرد: بچههای حسینیه نگذاشتند مراسم زمین بماند و مانند پدرانشان با دادن مبالغی تلاش میکنند تا هر سال مراسمی در شأن سرور و مولایشان برگزار کنند.
او با یادآوری اینکه سال1360 موقع بازسازی فقط 8000تومان داشتند و همه میگفتند این مبلغ برای ساختوساز کم است و نباید با این کار محفل امام حسین(ع) را از بین برد، میگوید: خود آقا امام حسین(ع) کمک کرد و حسینیه سامان گرفت. افراد زیادی نیز در این کار دخیل بودند؛ از خانمهایی که النگوهایشان را دادند تا مرحوم حاجمحمدعلی نظرزاده، معمار حسینیه که بدون دریافت مبلغی این مکان را ساخت و حتی خودش هم مبلغی را کمک کرد.
دعای خیری برای مرحوم نظرزاده میکند و ادامه میدهد: مرحوم روزهای جمعه کارگرانی را با خود میآورد تا بهصورت رایگان کار کنند و فقط میگفت که برای ناهار آنها آبگوشت بار بگذارید.
برقکشی ساختمان را هم محمد زارع انجام داد. زمانی که خواستیم دستمزد او را پرداخت کنیم، دو رکعت نماز در محل حسینیه خواند و دستمزدی نگرفت و گفت «یا امام حسین(ع) تا جایی که در توانم بود، کار برقکشی را انجام دادم. آن را از من بپذیر.»
محمدتقی دُری 75ساله یکی دیگر از اعضای هیئتامنای حسینیه شمشیرگرهاست. پدر و مادرش پای ثابت این مکان بودند. بنابراین از 5سالگی گوشه چادر مادرش را میگرفت و به مراسم عزاداری میآمد. او عکس سیاهوسفید بسیار قدیمی را نشان میدهد که مردان زیر علم عزا ایستادهاند. میگوید: روز آخر مراسم از خدمتگزاران و شبیهخوانان عکسی گرفته میشد تا به یادگار بماند.
انگار که عکس او را به سالها قبل برده باشد، درنگی میکند و از روزهایی میگوید که کربلاییجواد چاوشی با جاروی دستهبلندش از چند روز مانده به محرم با خواندن چاوشی و آب و جاروی مقابل حسینیه خبر از آمدن ماه عزای امام حسین(ع) میداد.
سالهای اول پذیرایی در حد چای و بسیار ساده بود، اما بعدها خیران پای کار آمدند و غذایی طبخ و بین عزاداران توزیع میشد
صفا و صمیمیت برپایی مراسمهای بیریای عزاداری در آن زمان را یادآوری میکند: سالهای اول پذیرایی در حد چای و بسیار ساده بود، اما بعدها خیران پای کار آمدند و غذایی طبخ و بین عزاداران توزیع میشد. حتی افرادی از تهران نذر داشتند تا غذای 10 شب اول محرم را بدهند.
دُری به شاهغلام هراتی، مرد متمول آن زمان که کشتارگاه داشت و سرپرست هیئت بود، اشارهای میکند و میگوید: او از جان و دل برای حسینیه مایه میگذاشت. زمانی که از برقکشی خبری نبود، کارهای اداری را انجام داد و روشنایی را برای حسینیه به ارمغان آورد.
امسال نیز همانند سال گذشته بهعلت بیماری منحوس کرونا برنامه عزاداری دهه اول محرم در حاشیه میدان شهیدحججی و روبهروی حسینیه در فضای باز با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و دستورالعملهای بهداشتی با مداحی و مرثیهخوانی برگزار میشود. در این 10 شب بعد از مراسم، شام بهصورت بیرونبر به عزاداران داده میشود.
تا قبل از شیوع ویروس کووید19 شبهای جمعه و در زمان اعیاد نیز مراسمهایی مانند تلاوت قرآن برگزار میشد، اما الان با توجه به اوضاع، مراسم محدودتر شده است.