کد خبر: ۱۱۵۹۰
۰۶ تير ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۰
«علم‌بندان» آیین‌ زنان محله طبرسی‌شمالی در محرم است

«علم‌بندان» آیین‌ زنان محله طبرسی‌شمالی در محرم است

«علم‌بندان» از آیین‌های محرمی زنان است که هرساله در روز پنجم محرم جمعیت زیادی را برای عزاداری زیر یک‌سقف می‌نشاند تا هر کس با گفتن ذکری یا ریختن اشکی خود را شریک غمی دیرین و مقدس کند.

هر کسی که خودش را شیعه می‌نامد، محرم را شناسنامه معرفی خود می‌داند و به دنبال برگزاری هرچه باشکوه‌تر آیین‌های ویژه این ماه است؛ از این روست که مردم معمولا در مناسبت‌های مذهبی محرم و صفر برای عزاداری به تکیه‌ها می‌روند و در قالب گروه‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی ارادت خود را به اهل‌بیت (ع) به‌ویژه آقای دشت نینوا نشان می‌دهند.

در این میان بانوان آیین‌های دیگری هم برای عزاداری دارند. پهن‌کردن سفره‌های نذری به‌ویژه سفره حضرت ابوالفضل (ع) و پختن نوعی حلوا که با نام حضرت زهرا (س) زینت گرفته نمونه‌ای از همین آداب و رسوم محرمی است که خیلی از ما با آن آشنا هستیم.

«علم‌بندان» یکی دیگر از آیین‌های محرمی زنان است که شاید مانند دیگر رسم‌ها شناخته شده نباشد، اما هرساله در روز پنجم محرم جمعیت زیادی را برای عزاداری زیر یک‌سقف می‌نشاند تا هر کس با گفتن ذکری یا ریختن اشکی خود را شریک غمی دیرین و مقدس کند.

برای تهیه گزارش پیش رو سری زده‌ایم به یکی از مجالس «علم‌بندان» در محله طبرسی‌شمالی مشهد، کوچه طبرسی‌شمالی ۵۶؛ جایی که بیش از یک‌دهه است آیین علم‌بندان در آن برگزار می‌شود.

گلاب و ذکر یا حسین(ع)

برپایی مجالس عزا در منازل اتفاق تازه‌ای و دیدن صدها زن زیر سقف منازلی که در آن مجلس عزای محرم برپاست چیز عجیبی نیست. عین این صحنه در پنجم محرم امسال توی لنز دوربین ما هم نشست؛ وقتی در عطر اسپند و سلام و صلوات پایمان به مجلس علم‌بندان باز شد.

این مراسم معمولا حوالی عصر شروع می‌شود و تا پیش از اذان مغرب نیز به پایان می‌رسد. جایی که ما ایستاده‌ایم پذیرایی ۴۰ متری خانه‌ای است که دیوار آن با پارچه‌های سبز و سیاهِ مزیّن به نام اهل‌بیت (ع) پوشیده شده و تا بیرون منزل ادامه پیدا کرده.

هرچه به ساعت شروع مجلس نزدیک‌تر می‌شویم به تعداد جمعیت هم اضافه می‌شود. هر چند دقیقه یکی با پاشیدن گلاب و ذکر «یا حسین(ع)» و گفتن «الهی حاجت‌روا از این در بیرون بروید» به میهمانان خوشامد می‌گوید.

چشم که می‌چرخانیم با شکل‌های تازه‌ای از دلدادگی روبه‌رو می‌شویم. پیرهای عصابه‌دست، مادران بچه‌دربغل، دختران جوان سیاه‌پوشیده و بیماران و حاجتمندانی که حتی سوز پاییزی اوایل آبان هم نتوانسته پای آنان را در آمدن سست کند.

 

تعداد حاضران در مجلس به ۵۰۰ نفر هم می‌رسد

از علی‌اکبر خاکشور، بانی مجلس درباره رسم علم‌بندان می‌پرسیم. می‌گوید: «قبل از شروع مراسم تعدادی پارچه و نوار سبز رنگ بین عزاداران تقسیم می‌شود تا هر کس حاجتی دارد، به عنوان توسل این پارچه را به عَلَم ببندد. بعد نوبت روسری بستن می‌رسد.

گاهی بیش از صد روسری برای بستن علم جمع می‌شود که خانم‌ها آن‌ها را به صورت سه‌گوش تا می‌کنند

گاهی بیش از صد روسری برای بستن علم جمع می‌شود که چند تن از خانم‌ها آن‌ها را به صورت سه‌گوش تا می‌کنند و منظم روی هم قرار می‌دهند. این روسری‌ها را به سر علم می‌بندند. در حین بستن علم، بانوان عزادار حدیث شریف کساء و زیارت عاشورا و دعای توسل را زمزمه می‌کنند.

در انتها هم مراسم روضه‌خوانی و سینه‌زنی برگزار می‌شود. غروب پیش از اذان، بانوان علم بسته‌شده را به مسجد محله می‌برند. علم تا روز اربعین در آنجا باقی می‌ماند.»

او می‌گوید: «این آیین تنها بهانه‌ای برای ابراز ارادت به ائمه‌اطهار (ع) است. دلیلی که بانوان را دور هم جمع می‌کند تا به حرمت این ماه، اهل‌بیت پیامبر (ع) را واسطه برآورده‌شدن حاجات و شفای بیماران و گره‌گشایی از کار‌ها قرار دهند. خانم‌های این محله با آداب و رسوم این آیین آشنایند و تعداد حاضران در مجلس گاهی به ۵۰۰ نفر هم می‌رسد.»

 

صدای«ام یجیب» و دعای توسل

گفته‌های بانی مجلس به ساعت نکشیده تحقق پیدا می‌کند. جمعیت آن‌قدر زیاد شده که صف بانوان عزادار را می‌توانی بیرون از منزل هم مشاهده کنی. علم در حال بسته‌شدن است. پیر و جوان دور آن حلقه زده‌اند و بندی به نشانه حاجت گره می‌زنند و ذکر می‌گویند. اشک در دنباله اشک پهنای صورت عزاداران را تر می‌کند. عده‌ای سر روی دیوار گذاشته و چادر را تا پیشانی کشیده‌اند و نوحه می‌کنند.

مداح دعای توسل می‌خواند و صدای«ام یجیب» از گوشه و کنار به گوش می‌رسد. کم‌کم دست‌ها سمت آسمان بلند می‌شود و حاضران با صدای روضه‌خوان دم می‌گیرند و دل را تا آسمان نینوا پر می‌دهند.

 

برای رسیدن به مراسم، مرخصی گرفتم 

فاطمه گنجی خیلی بی‌قراری می‌کند و اگر گریه نفسش را به شماره نیندازد، با هر دم و بازدمی یک «یا اباالفضل (ع)» می‌گوید. سن و سالش از ۶۰ گذشته. می‌پرسیم چند سال است که به این مراسم می‌آیی؟ جواب می‌دهد: «منزلمان چند خانه آن‌طرف‌تر است، اما اولین سال است که به این مراسم می‌آیم. سرکار می‌روم و شب دیر وقت بر می‌گردم. امسال مرخصی گرفتم تا خودم را به این مراسم برسانم.»

دوباره می‌پرسیم حاجتی دارید، می‌گوید: «هر کسی که دخیل مجلس روضه می‌شود، حاجتی دارد. آدم که بی‌نیاز نمی‌شود. من هم حاجت دارم.» با چادر گوشه چشم‌های ترش را پاک می‌کند و ادامه می‌دهد: «دخترم بچه‌دار نمی‌شود. آمده‌ام تا برای او دعا کنم. بعد هم از خدا بخواهم که بچه‌هایم را برایم سالم نگه دارد. خودم هم خوار بالین نشوم؛ یعنی دوست ندارم آخر عمری توی بستر بیماری بیفتم و باعث زحمت بچه‌هایم بشوم.»

 

«علم‌بندان» از آیین‌های عزاداری زنانه‌ محله طبرسی‌شمالی در ماه محرم است

 

همه آرزویم رفتن به کربلاست

نرجس رجبی، یکی که همه حواسش را جمع گفتگوی ما کرده، می‌گوید: «من همه آرزویم رفتن به کربلاست، آمده‌ام همین را از خود آقا بخواهم.» فضا در مقایسه با جمعیت بسیار کوچک است و همه شانه به شانه هم نشسته‌اند. همین است که خیلی از خانم‌های حاضر در مجلس متوجه گفتگوی ما می‌شوند.

یکی دنباله حرف را می‌گیرد و همین‌طور که دستش را سمت جمعیت حاضر گرفته ادامه می‌دهد: «همه کسانی که پا به این مجالس می‌گذارند به طلب حاجتی آمده‌اند، یکی مریض دارد، یکی بی‌خانه است، یکی دختر دم بخت دارد و برای جهازش مانده و هزار و یک گرفتاری دیگر. اصلا خدا را چه دیدی! شاید میان همین درددل‌ها مستغنی‌ای پیدا شود و دست مستضعفی را بگیرد.»

 

خون حسین(ع) تا قیام قیامت می‌جوشد

در میان جمعیت، بیماران زیادی را می‌توانی ببینی که به امید شفا راهی این مجلس شده‌اند. خیلی‌ها اهل این محله نیستند و از نقاط دیگر شهر آمده‌اند. جدای از موضوع حاجت عده‌ای هم تنها به صرف عزاداری برای آقای خونین‌تن این ماه، راه سمت این کوچه کج کرده‌اند.

بی‌بی‌فاطمه داوودی، خانم مسنی که تعادلش را به زحمت با عصای دستش حفظ کرده، می‌گوید: «مگر می‌شود جایی اسم بچه‌های زهرا(س) را بگویند و آدم دلش هوایی رفتن نشود. شیعه باید برای شهدای دشت کربلا سیاه بپوشد و عزاداری کند. ما در روایت داریم که خون حسین(ع) تا قیام قیامت خشک نمی‌شود و می‌جوشد. این جوشیدن همین عزاداری‌ها و اشک ریختن‌هاست.»

 

بهانه‌ای زیبا برای التیام زخم یکدیگر

حالا مجلس تقریبا به انتها رسیده است. علم با سلام و صلوات و اشک از در بیرون می‌رود و روی دست زنان عزادار به مسجد محله می‌رسد. علم با ذکر «یا زهرا (ع)» گوشه‌ای از مسجد قرار می‌گیرد. ۳۵ روز دیگر تکه‌پارچه‌های سبزی که با دست‌های توسل به آن بسته شده، باز می‌شود.

این آیین تنها گوشه‌ای از عزاداری‌های زنانه است که در اجتماع‌های کوچک محلی شکل می‌گیرد. جایی که آدم‌ها شریک اندوهِ هم می‌شوند تا بهانه‌ای زیبا برای التیام زخم یکدیگر پیدا کنند. بهانه‌ای به زیبایی محرم و سیاه‌پوشی برای صاحب این ماه.

 

* این گزارش یکشنبه، ۱۱ آبان ۹۳ در شماره ۱۲۶ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.

 

آوا و نمــــــای شهر
03:44