در تاریخ سیاسی مشهد، نام دکتر قدسیه علوی به عنوان اولین نماینده زن در مجلس شورای اسلامی همیشه باعث افتخار بوده است. از جمله فعالیتهای شغلی و اجتماعی او میتوان به عضویت در انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، استادیاری دانشگاه علوم پزشکی مشهد در گروه زنان، و استادیاری دانشگاه تربیت مدرس در گروه مامایی اشاره کرد.
او اولین نماینده زن مشهد است و در دورههای چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی حضور داشته است. در ادامه با او همراه میشویم تا از فراز و فرودهایی بگوید که به عنوان یک زن فعال سیاسی و اجتماعی در این سالها پشت سر گذاشته است.
پیروزی انقلاب اسلامی مصادف شد با زمانی که باید وارد رشته تخصصی میشدم. در امتحانی که تمامی پزشکان عمومی شرکت میکنند تا وارد مرحله تخصص شوند، من هم شرکت کردم و اتفاقا نمره خوبی هم کسب کردم و مشکلی از نظر مسائل علمی نداشتم. ولی آن زمان، باتوجه به اینکه اوایل انقلاب بود و همچنان این نگاه وجود داشت که خانمها نمیتوانند رشتههای تخصصی سخت را داشته باشند، با حضور من مخالفت شد.
میخواستم وارد رشته جراحی زنان شوم که شب بیداری، کشیکهای شب زیاد و جراحیهای سخت ممکن است پیش بیاید و کار سختی است. دیدگاه آقایان و استادان من این بود که خانمها نمیتوانند وارد این رشته شوند. توصیه مادرم این بود که رشتهای بروم که به درد خانمها بخورد و میخواستم در این رشته تحصیل کنم. آن زمان ازدواج کرده بودم و سه فرزند هم داشتم و به همین دلایل گفتند که این رشته سخت است و نمیتوانی بیایی!
با استدلالهای غیرمنطقی و غیرعلمی من را نپذیرفتند و مجبور شدم شش ماه بعد دوباره امتحان بدهم. در امتحان دوباره، چون نمره زبانم خیلی بهتر شده بود، عذری برای نپذیرفتن من نداشتند. البته در این شش ماه، انقلاب جاافتاده بود و زنان در جامعه خودشان را نشان داده بودند و انقلاب رو به رشد بود.
زمینه رشد زیادی برای من و دیگر همکارانم فراهم شد. توانستم با اتمام دستیاری، مدیر گروه زنان و رئیس بخش زنان شوم. همکارانی که در گروه ما حضور داشتند، آقایان و استادانی بودند که استاد خودم بودند. همانها رأی به من دادند و این مسئله آثار و مزایای انقلاب اسلامی بود که نشان داد زنان در شرایط سخت میتوانند فعالیت کنند. بعد از آن توانستم در امتحانات برد تخصصی که در تهران برگزار میشود، به عنوان نماینده علوم پزشکی مشهد شرکت کنم.
این مسائل در انقلاب رشد کرد و به نظر من زمینه برای رشد زنان در رشتههای مربوط به زنان فراهم شد. همان سال ها، حدود سالهای ۶۳، شورای عالی مصوبهای را تصویب کرد. از آن به بعد بیشتر متخصصان رشته جراحی زنان، از خود زنان بودند که این واقعا به برکت جمهوری اسلامی بود.
در سال ۱۳۶۳، تخصصم را تمام کرده و وارد دانشگاه شدم. البته مشکلاتی برای استخدام وجود داشت. همچنان همکاران من که اساتیدم نیز بودند، از آقایان بودند و خیلی سخت میگرفتند برای اینکه یک زن را در دانشگاه استخدام کنند. با توجه به اینکه نمره برتر را کسب کرده بودم و بر اساس قانونی که وزیر میتوانست برای افراد حکم بزند و استخدام هیئت علمی کند، حتی اگر گروه موافق نباشد، با حکم وزیر به عنوان عضو هیئت علمی در دانشگاه استخدام شدم.
در مدارج علمی پیشرفت کرده و توانستم پس از حکم استادیاری، دانشیاری و سپس استادی را کسب کنم. در فاصله بین سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ به تهران رفتم و در آنجا دورههای فوق تخصصی زنان، مانند لاپاراسکوپی، انکولوژی و نازایی را گذراندم. سپس در سال ۱۳۶۶ به مشهد برگشته و در دانشگاه علوم پزشکی به ادامه کار پرداختم.
از سال ۱۳۶۶ که به مشهد آمدم تا سال ۱۳۷۱ در دانشگاه علوم پزشکی مشهد بودم و در همان دوران مدیر گروه زنان هم شده بودم. در سال ۱۳۷۱ به توصیه بسیاری از دوستان که پیشنهاد کرده بودند به عنوان نماینده مردم نامزد شوم، وارد این عرصه شدم. هم زمان به دکتر فتاحی، همسرم، نیز پیشنهاد کرده بودند که هر دو نامزد شویم. این مشارکت در دوره مجلس چهارم بود.
میدانید که در سه دوره قبل از مشهد، برادران حضور داشتند و برای اولین بار بود که یک زن از یک شهر مذهبی خود را مطرح میکرد و نامزد نمایندگی شده بود. با همکاری و مساعدتی که همه دوستان و مردم عزیز مشهد و کلات داشتند، در مجلس چهارم حضور یافتم. تا الان هیچ وقت زمینهای پیش نیامده است که از مردم مشهد و کلات به خاطر لطفی که به من داشتند تشکر کنم. آن سال برای اولین بار بود که خانمی از شهرستان در مجلس حاضر میشد. قبل از آن نمایندگان خانم فقط از تهران توانسته بودند در مجلس باشند.
به نظرم این برای یک شهر مذهبی که تا پیش از آن همه نمایندگان روحانی وارد مجلس میشدند، یک اتفاق خاص بود. این نکته نه تنها در ایران که در کل دنیا عجیب بود و من اخبار این اتفاق را از رادیوهای خارجی میشنیدم که میگفتند یک زن از یک شهر مذهبی توانسته رأی اول را بیاورد.
در دوره چهارم همسرم هم در مرحله دوم رأی اول را آورد و هردو وارد مجلس شدیم. این زمینه خیلی خوبی را فراهم کرد که با همکاری هم پیش رویم. من به عنوان یک زن که مسائل و مشکلات زنان را بهتر میتوانستم درک کنم و دلسوز آنها باشم، توانستم با همکاری دکتر کارهایی که فکر میکردیم برای مردم لازم است انجام دهیم.
اعتماد به نفس و سواد سیاسی و اجتماعی خانمها به نظرم بعد از انقلاب افزایش داشته و در بسیاری از زمینهها بستری فراهم شده است برای خانمها تا بتوانند در مسائل علمی، پژوهشی، بهداشتی، کارآفرینی، ورزشی و اجتماعی فعال باشند. حتی در مسائلی مثل محیط زیست، سیاست، تصمیم گیری و اقتصادی حضور دارند و جایی نیست که حضور خانمها را کم ببینم. باید باور کنیم این بستری است که انقلاب اسلامی برای خانمها فراهم کرده است.
البته که یک نماینده زن، نماینده کل شهر و کشور است و فقط متمرکز به مسائل زنان نیست، اما مسائل زنان برای او باید در اولویت باشد. چون مسائل آنها را بهتر میفهمد و درک میکند و میتواند بهتر پیگیری کند. مدتها بود که ما از رهبر معظم انقلاب میشنیدیم که مسائل فقهی را خانمهای مجتهده باید پاسخ گو باشند. ما این را بارها در ملاقاتها شنیده بودیم ولی در دیدار اخیر به صورت رسمی این موضوع را مطرح کردند.
به نظرم درست است که خانمها مسائل خانمها را بهتر درک میکنند و بهتر میتوانند بیان کنند و راهکار دهند ولی این موضوع به این مفهوم نیست که زنان فقط برای زنان باید کار کنند بلکه برای کل جامعه باید کار کنند.
دو کار خیلی مهمی که به عنوان نماینده زن در مجلس مطرح کردم که خیلی هم نمیتوانیم بگوییم مربوط به خانمها بود، یکی مسئله تقسیم استان بود که، چون تقسیم نیاز به لایحه و بودجه داشت ما به عنوان طرح نمیتوانستیم آن را در مجلس ارائه کنیم. به عنوان یک زن با توضیحاتی که دادم توانستم دیگران را همراه کنم و اکنون آثار مثبت آن را باتوجه به بودجههایی که تصویب میشود برای سه استان میتوانیم ببینیم.
یک مسئله مهم دیگر برای مشهد و کلات همان اوایل سال ۷۱ مسئله ترافیک بود که باید فکری برای آن میشد. پیشنهاد اوراق قرضه برای اولین بودجه قطار شهری مشهد را دادم و خوشبختانه، چون خودم نماینده کمیسیون وزارت خارجه در کمیسیون تلفیق بودجه بودم باز هم با همکاری و همراهی دیگر اعضای مجلس همراه بودم.
با صحبت کردن توانستم این مصوبه را بگیرم، اینها را به عنوان افتخارات خودم مطرح نمیکنم میخواهم بگویم که حقیقتا یک زن، قدرت و توانایی طرح دادن، بیان ایده، متقاعد کردن دیگران و جلب نظر دیگران را دارد.
چون دو دوره در مجلس بودم قوانین زیادی به نفع خانمها و به نفع کل جامعه در این دوران تصویب شد مسائلی مثل پیوند اعضای مرگ مغزی، تصویب قانون سقط درمانی که مادر بتواند در زمانی که حیات او در خطر است یا مواردی که جنین ناقص است و مشکل دارد، براساس قانون و تصمیم پزشک و پزشک قانونی تصمیم بگیرد.
البته در مجلسهای بعدی در این قانون تغییراتی ایجاد کردند ولی آن زمان این قانون بی نظیر تصویب شد. یا قانون اهدای جنین به زوجین نابارور که از راههای درمانی نمیتوانند بارور شوند، میشود به آنها اهدای جنین کرد. قانون دیات، گسترش اخلاق پزشکی و سهمیه که به آن اشاره کردم اینها از برکات انقلاب اسلامی است به نظرم که با پیگیری در مجلس به نتیجه رسیده است.
با گذشت چهار دهه از انقلاب، در سطح تصمیم گیری و وزارت فقط دو وزیر زن معرفی شدهاند. اگرچه که ما میدانیم خانمهایی هستند که توانایی دارند، ولی حقیقتا زمینههای این چنینی بعد از چهار دهه هنوز فراهم نشده است.
خاطرم است زمانی که مجلس بودم خدمت رهبرمعظم انقلاب رفته بودیم و گزارش میدادیم از فعالیت خانمها در رشته پزشکی جراحی زنان؛ که ایشان توصیه کردند که بقیه رشتهها هم مهم است و در الباقی رشتهها چه اقدامی شده است!
این شد که من و همسرم با توصیه ایشان، پیشنهادی به مجلس دادیم که برای رشتههای تخصصی مختلف مانند جراحی اعصاب، بی هوشی، داخلی، عفونی و هر رشته دیگر تخصصی غیر از زنان، سهمیهای را برای خانمها در نظر بگیرند که البته با مخالفت آقایان روبه رو بودیم ولی خوشبختانه الان آثار خوب آن قانونی را که در مجلس تصویب شد میتوانیم ببینیم.
اکنون در همه رشتههای پزشکی متخصص زنان داریم و این زنان و مردان جامعه هستند که خودشان تصمیم میگیرند به کدام متخصص مراجعه کنند، مهم این است که انقلاب اسلامی توانسته است این زمینه را برای همه فراهم کند.
من هنوز هم به عنوان یک زن فکر میکنم جایگاه خانمها به اندازه قابلیتها و توانایی آنها نیست. خانمها مسئولیتهای متعددی دارند و فشار کار خانه و خانواده بیشتر روی دوش آن هاست، اعتماد به نفس آنها و سواد سیاسی، اقتصادی و دیگر زمینهها زیاد شده ولی هنوز هم ما فاصله داریم با اینکه زنان را در جایگاههایی بالاتر ببینیم. ۴۶ سال از انقلاب اسلامی گذشته و ما هنوز نهایت ۱۶ نماینده زن در مجلس داریم.
این به معنای این نیست که خانمها نمیخواهند، خانمها میخواهند که مسئولیت داشته باشند و مشارکت کنند، اما از آنجایی که مسئولیتهای دیگری مانند تربیت فرزند و خانه داری را دارند، ارزش دادن به خانواده زمینه را کم کرده است و نمیتوانند آن طور که خودشان میخواهند وارد مسائل سیاسی و اجتماعی شوند.
الان با وجود انقلاب اسلامی و قوانینی که حاکم است بستر شکوفایی خانمها و رشد توانایی آنها در سطوح مختلف و حوزههای مختلف فراهم است. اکنون بیش از ۵۰ درصد از دانشگاهیان، دختران هستند و فعالیتهای گستردهای در زمینههای مختلف دارند. خانمها قابلیتهای خود را در عرصههای مختلف اثبات کردهاند که در کنار آن تربیت نسلهای آینده وحفظ و ثبات خانواده کار ارزشمندی است که به عهده خانم هاست و نباید آن را فراموش کنیم.
شرایط فعلی جامعه ما برای هیچ کدام از زنان و دختران عزیز هیچ محدودیتی ندارد و حتی برای کارهای سخت هم اگر خودشان داوطلب باشند بدون هیچ محدودیتی میتوانند آن را انجام دهند. بستر فراهم است و خودشان باید توانایی و استعدادهای خودشان را بسنجند و در عرصهای که توانمند هستند وارد شوند. به نظرم هیچ جایی از جامعه نیست که خانمها نباشند. آنها همه جا بوده، هستند و خواهند بود.
* این گزارش یکشنبه ۳۰ دیماه ۱۴۰۳ در شماره ۱۵۶ شهربانو ضمیمه روزنامه شهرآرا چاپ شده است.