کد خبر: ۱۱۲۳۱
۱۹ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۰
سه گام فاطمه مولایی، در رسیدن به سومی بسکتبال با ویلچر

سه گام فاطمه مولایی، در رسیدن به سومی بسکتبال با ویلچر

فاطمه از مرز همه حرف و حدیث‌هایی که دیگران درباره معلولیت می‌گویند، گذشته و هشت‌سال است که بسکتبال کار می‌کند و سه‌سال اخیر را عضو تیم ملی بوده است و سال‌۱۴۰۱ به مقام سومی مسابقات بسکتبال پاراآسیایی-‌اقیانوسیه رسید.

کسی فکرش را هم نمی‌کرد فاطمه، دختر محله امام‌هادی(ع) که سال‌هاست در این محله روی ویلچر تردد می‌کند ومسیر‌های کج‌و‌معوج و پر‌چاله خیابان و پیاده‌رو‌های بولوار توس را هر‌روز می‌پیماید، بتواند روزی قهرمان شود.

خیلی از دوستان و اقوام با تعجب می‌گفتند «بسکتبال! بازی به این پر‌شر‌و‌شوری با تو و شرایطت چه سنخیتی می‌تواند داشته باشد!»

وقتی سال ۱۴۰۱ فقط در چند‌دقیقه کوتاه، اما طلایی، سه‌گل نثار تیم قوی بلندقامتان استرالیایی در مسابقات پاراآسیایی اقیانوسیه کرد، دیگر همه آنها به قدرت فاطمه ایمان آوردند. حالا فاطمه از مرز همه حرف و حدیث‌هایی که دیگران درباره معلولیت می‌گویند، گذشته است. نگاه‌های معنادار آدم‌های دوپا به معلولی که پاهایش بدون کمک راه نمی‌روند، دیگر او را اذیت نمی‌کند.

فاطمه مولایی حالا هشت‌سال است که بسکتبال کار می‌کند و سه‌سال اخیر را عضو تیم ملی بوده است. چندین مقام اولی کشوری دارد و سال‌۱۴۰۱ در مسابقاتی که در کشور تایلند برگزار شد، همراه تیم ملی به مقام سومی مسابقات بسکتبال پاراآسیایی-‌اقیانوسیه رسید و امسال هم در مسابقات کشوری به‌عنوان بهترین بازیکن از نظر تکنیک انتخاب شده که او را در تلاش و پشتکار بیشتر مصمم کرده است.

 

 

نمی‌دانستم ورزش بسکتبال با ویلچر هم وجود دارد

آن‌طور‌که فاطمه تعریف می‌کند پدرش، مصطفی مولایی، عاشق این بود که دخترش ورزشکار شود؛ «کمی پیش‌تر از اینکه اسمی از بسکتبال در خانه ما بیاید و من اصلا با این رشته آشنایی پیدا کنم، پدرم من را برای اوقات فراغت تابستان در رشته دو‌ومیدانی سالن ۱۵ خرداد ثبت‌نام کرد. من تست دادم و انتخاب شدم، اما فقط چندماه تمرین کردم.»

فاطمه از کودکی بسکتبال را دوست داشت و در تلویزیون می‌دید که بسکتبالیست‌ها در مسابقات چقدر هیجان دارند. ده‌ساله بود که به توصیه یکی از دوستانش با ورزشگاه علی حمیدی آسایشگاه فیاض‌بخش و کلاس بسکتبال آن آشنا شد؛ «قبل آن، هیچ آشنایی با این نداشتم و نمی‌دانستم که می‌توان با شرایط معلولیت هم به این ورزش پرداخت. روز اول که رفتم و سبک بازی را دیدم، بیشتر شیفته این رشته ورزشی شدم و، چون دوستم گفته بود من استعداد ورود به آن رشته را دارم، مشتاق‌تر شدم.»‌

شانس با فاطمه یار بود و ده‌سالگی‌اش عجین شد با حضور مربی حرفه‌ای، مهری یوسف‌زاده‌ثانی که ۲۳‌سال مربیگری برای معلولان در کارنامه‌اش دیده می‌شود و هفت‌سالش را مربی تیم ملی بوده است؛ «خانم یوسف‌زاده با اینکه معلول نیست، تیم معلولان را بسیار خوب مربیگری و شبیه خانواده‌ای پر‌مهر و منظم همراهی می‌کند. آن روز از من تست گرفت و متوجه شد که آمادگی شروع این رشته را دارم. به من گفت تو آینده خیلی خوبی داری و با تلاش پیشرفت می‌کنی.»‌

همان‌طور هم شد و فاطمه خیلی زود در این رشته ورزشی پیشرفت کرد. روز‌های اول با بچه‌های تیم صمیمی نبود، اما حرف یکی از آنها را آویزه گوشش کرد؛ «باید با توپ دوست باشی تا دریبل‌کردن بازیکن‌های حریف برایت لذت‌بخش‌تر باشد.» او در کمتر از شش ماه علاوه‌بر دریبل‌های حرفه‌ای، شوت‌زنی را هم یاد گرفت و با تیم بسکتبال روی ویلچر مشهد در مسابقات استانی و کشوری به مقام قهرمانی رسید.

 

روی خط زندگی بسکتبالی فاطمه مولایی، عضو تیم ملی

 

لذت ایستادن بر سکوی آسیایی

برای هر ورزشکار حرفه‌ای، شیرین‌ترین خاطره وقتی است که روی سکوی رقابت‌های بین‌المللی می‌ایستد. برای فاطمه نیز همین‌طور بود؛ «کسب سهمیه جهانی، اولین تجربه برون‌مرزی من در پانزده‌سالگی بود. در اولین مسابقات کشوری که شرکت کردم، همراه تیم روی سکوی سوم مسابقات آسیایی و اقیانوسیه قرار گرفتیم.»‌

به من گفت تو آینده خیلی خوبی داری و با تلاش پیشرفت می‌کنی

بانوان بسکتبال روی ویلچر ایران خیلی تلاش کرده بودند و اردو‌های زیادی را پشت سر گذاشتند تا به مسابقات آسیایی پوکت تایلند اعزام شوند؛ «سال‌۱۴۰۱ مسابقات بسکتبال آسیا و اقیانوسیه برای بچه‌های ما درخشان بود و در آخر به بازی رده‌بندی رسیدیم و مقابل تیم تایلند قرار گرفتیم. تیم قدرتمندی بود، اما با اختلاف کمی آنها را بردیم و روی سکوی سومی آسیا ایستادیم.»‌

تیم بسکتبال با ویلچر بانوان ایران که فاطمه مولایی هم عضوی از آن است، امسال هم در مسابقات آسیایی و اقیانوسیه که در هانگژو چین برگزار می‌شد، شرکت کرد و این‌بار رتبه چهارم رقابت‌ها را به دست آورد. ایران باز هم با تیم تایلند در رقابت رده‌بندی دیدار کرد، اما این بار مغلوب این تیم شد و دستش از مدال کوتاه ماند.

 

روی خط زندگی بسکتبالی فاطمه مولایی، عضو تیم ملی

 

از آسایشگاه فیاض‌بخش ممنونم

به عقیده فاطمه، ژاپن و چین برای امکانات بسیار خوبی که برای ورزشکارانشان مهیا می‌کنند، همیشه با فاصله از دیگر تیم‌ها اول و دوم هستند؛ «ویلچر‌های ورزشی این دو کشور سرعتی دارند که قابل قیاس با سایر کشور‌ها نیست. آنها اردو‌های بسیاری برگزار و به ورزشکارانشان رسیدگی می‌کنند؛ البته برای پیشرفت یک تیم، حمایت حرف اول را در موفقیت تیم می‌زند.»

البته فاطمه این را هم در ادامه حرف‌هایش می‌آورد که در کشور ما هم زحمت‌های بسیاری برای ورزشکاران کشیده می‌شود. او توضیح می‌دهد: هزینه اعزام به مسابقات برون‌مرزی با فدراسیون است. هیئت بسکتبال خراسان رضوی برای مسابقات استانی و کشوری بسیار زحمت می‌کشد و هزینه‌های مسابقات را می‌دهد. حتی هزینه‌های اردو‌ها را هم اگر خانواده پرداخت کند، هیئت به آنها برمی‌گرداند.

همین تلاش‌های هیئت و فدراسیون و به‌ویژه زحمات آسایشگاه فیاض‌بخش که برای ما سرمایه‌گذاری می‌کند و اسپانسر تیم خراسان رضوی است، سبب شده است من از همان ابتدا که به این رشته وارد شدم، با انگیزه زیاد و بدون دغدغه مالی تلاش کنم و تیم ما در سه سال پیاپی، عنوان قهرمانی مسابقات کشور را به دست آورد.

 

روی خط زندگی بسکتبالی فاطمه مولایی، عضو تیم ملی

 

خاطرات تلخ را باید فراموش کرد

روی این قسمت از صحبت‌های فاطمه با بچه‌هایی است که معلولیت دارند؛ «معلولان می‌توانند در خانه بنشینند، ولی هنر این است که با رفتن سراغ ورزش و فعالیت‌های اجتماعی، علاوه‌بر سلامتی جسمی، مرتبه اجتماعی هم کسب کنند.»

او روز شروع، به کسب موفقیت فکر نمی‌کرد ولی حالا قدردان کسانی است که راه را برای او روشن و هموار کردند؛ «پدر و مادرم مشوق‌های خوبی برای من بودند. خانم مهری یوسف‌زاده نیز همیشه مانند مادری مهربان، تیم را همراهی می‌کند و بسیار برای من زحمت کشیده است.

ایشان علاوه بر مربیگری تیم خراسان رضوی، مسئولیت تیم ملی را هم برعهده دارد و در مدت پنج‌سالی که من عضو تیم ملی هستم، هر وقت که ایشان همراه ما در مسابقات بوده است، عناوین خوبی کسب کرده‌ایم. خانم یوسف‌زاده در باشگاه خودمان هم در سطح حرفه‌ای و ملی با ما کار می‌کند و دلیل اصلی موفقیت ما نظم و پشتکار و دلسوزی اوست که الگویی برای اعضای تیم است.»

این صحبت‌های مربی پرتلاش برای همیشه آویزه گوش فاطمه و همه اعضای تیم است: «بچه‌ها! هیچ خاطره تلخی نباید مانع‌از ادامه راه شما شود. خیلی وقت‌ها باید خاطرات تلخ را فراموش کنید؛ چون این خاطرات می‌تواند شما را به هم بریزد. ما یک خانواده‌ایم و با پشتکار و نظم به موفقیت می‌رسیم.»‌

 

برخورد با معلولان فرهنگ‌سازی می‌خواهد

تردد که برای شهروندان یک کار ساده است، برای معلولان یک کار بسیار سخت است؛ «اگر من روزی با ویلچر بخواهم بیرون بروم یا خریدی انجام دهم، حتی اگر خریدم از همین مغازه روبه‌رو باشد، کار سختی است. برخورد و رفتار مردم هنوز هم به فرهنگ‌سازی نیاز دارد. با تمام اینها من ازآنجا‌که در هنرستان جسمی‌حرکتی تحصیل می‌کنم و متوجه شده‌ام که برخی بچه‌ها در ورزش استعداد دارند، به آنها پیشنهاد کرده‌ام که خودشان را محک بزنند. امیدوارم روزی معلولان بدانند که می‌توانند علت افتخار همه باشند.»

 

روی خط زندگی بسکتبالی فاطمه مولایی، عضو تیم ملی

 

نشد تربیت‌بدنی بخواند

مادر فاطمه، مریم بارویی، دغدغه این روز‌های او را خوب می‌داند؛ «دخترم در کارهایش پشتکار دارد. فاطمه خیلی صبور است و از پس خودش برمی‌آید. او تا کلاس نهم در در دبیرستان عادی درس خواند، اما در سال‌۱۴۰۱ برای اینکه تمام‌وقت در اردو‌های تیم ملی بود، فرصت درس‌خواندن پیدا نکرد. به او گفتند آخر تابستان بیا و در رشته تربیت‌بدنی تحصیل کن. اما وقتی از تایلند برگشت، گفتند زمان امتحانات تمام شده است.»

کار سختی است. برخورد و رفتار مردم هنوز هم به فرهنگ‌سازی نیاز دارد

فاطمه بعد از آن، همراه مادرش به چند هنرستان رفت که یا تعداد پله‌هایش زیاد بود یا باید فاطمه به طبقه دوم می‌رفت و در‌نهایت در هنرستان جسمی‌حرکتی سید‌جعفر مادرشاهی در خیابان جانباز در رشته گرافیک رایانه ثبت نام کرد؛ مریم خانم می‌گوید: اولش قرار بود تربیت‌بدنی بخواند؛ به همین خاطر رشته گرافیک را زیاد نمی‌شناخت و دوست نداشت. با اینکه مسئولان اداره آموزش‌و‌پرورش ناحیه ۷ گفتند، چون قهرمان ورزشی است، می‌تواند به مدرسه عادی خوبی برود. اما در‌نهایت بعد‌از پاس‌کاری‌شدن در چند اتاق در‌نهایت مدارس نزدیک‌تر او را قبول نکردند.

یکی دیگر از مشکلات فاطمه، پروتز پاهایش است که از چهارسالگی همراهش است. در حال حاضر پنج‌سال است که پروتزش را تغییر نداده و مادرش می‌گوید: پروتز‌های ایرانی بسیار سنگین است و حمل آنها باعث کمر‌درد می‌شود و مثل یک ورزش، سخت است.

 

همه می‌گفتند فاطمه نه!

فاطمه دختر صبور و آرام و بسیار خوش‌فکری است؛ آن‌قدر که مربی‌اش از همان ابتدا متوجه این موضوع می‌شود که او می‌تواند بازیکن خوبی شود. مهری یوسف‌زاده می‌گوید: از همان اول که فاطمه را دیدم، مهرش به دلم افتاد. متوجه شدم با پشتکاری که دارد، می‌توان روی او حتی برای تیم‌ملی حساب کرد.

یوسف‌زاده خاطره جالبی از ورود فاطمه به تیم‌ملی تعریف می‌کند؛ «فاطمه سال‌۱۴۰۱ جزو بازیکنان انتخاب‌شده برای تیم ملی در بازی‌های پارا‌آسیایی اقیانوسیه نبود؛ چون فقط پانزده‌سال داشت و بازیکن‌های باسابقه‌تر از او هم حضور داشتند. زمین‌خوردن یکی از بازیکن‌های منتخب تیم ملی و مصدوم‌شدن او سبب شد امکان اعزام برای مسابقات را نداشته باشد. وقتی من فاطمه را به عنوان بازیکن جایگزین پیشنهاد کردم، به‌خاطر سن کمش، همه متفق‌القول مخالف بودند و می‌گفتند فاطمه نه! ولی من، چون مربی او بودم، می‌دانستم از پس مسابقات جهانی هم بر‌می‌آید.»‌

این‌طور می‌شود که فاطمه با اینکه پانزده‌سال بیشتر نداشت، در بازی‌های بین‌المللی تیم ملی شرکت می‌کند؛ «وقتی فاطمه به زمین رفت به من ثابت شد که تصمیم درستی گرفته‌ام. فاطمه در همان چند‌دقیقه کوتاهی که در زمین بود، درمقابل تیمی مانند استرالیا که بازیکنانش قوی و بلند‌قامت بودند، سه گل به ثمر رساند و این خاطره بسیار شیرینی از اولین حضور او در مسابقات بین‌المللی بود.»

بعد از آن در دیدار رده‌بندی مقابل تایلند، یکی از بچه‌های تیم، پنج‌خطایی شد و از زمین بیرون رفت و فاطمه جایش را گرفت. او به قدری در آن دیدار درخشید که یکی از عوامل عنوان سومی کشورمان لقب گرفت.

درست است که کشور‌هایی مانند چین و ژاپن برای ورزشکارانشان سنگ تمام می‌گذارند و دائم در اردو و تمرین به سر می‌برند، اما به‌عقیده یوسف‌زاده، متولیان بسکتبال معلولان در ایران نیز تلاش می‌کنند که رقابت برای ورزشکارانی مانند فاطمه آسان‌تر شود؛ اگر دختران پر‌تلاشی مانند فاطمه به اینجا رسیده‌اند، به خاطر زحمت‌های کمیته ورزشی آسایشگاه فیاض‌بخش است که در حمایت از تیم خراسان‌رضوی از هیچ کمکی دریغ نکردند.

 

* این گزارش چهارشنبه ۱۹ دی‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۲ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44