کد خبر: ۱۰۹۳۹
۰۸ آذر ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۰

حال زهرا کاهانی مانند گیاهانش خوب است

زهرا کاهانی علاوه‌بر پرورش گل‌وگیاه برای خانم‌های منطقه ثامن، هیئتی راه انداخته و پیر و جوان را با خودش همراه کرده است. بیشتر گلدان‌هایی را که در گلخانه کوچکش پرورش می‌دهد، در اعیاد و مناسبت‌ها به مردم هدیه می‌دهد.

دو طبقه پله‌های سنگی باریک را بالا می‌رویم تا برسیم به گلخانه نقلی‌ای که زهرا کاهانی روی پشت‌بام خانه‌اش درست کرده است تا برای کار‌های خیری که انجام می‌دهد، دستش توی جیب خودش باشد.بیشتر گلدان‌هایی را که در این گلخانه کوچک پرورش می‌دهد، در اعیاد و مناسبت‌ها به مردم هدیه می‌دهد. همچنین برای خانم‌های مسجدی کلاس آموزشی می‌گذارد و یادشان می‌دهد چطور از گل‌هایشان مراقبت کنند، قلمه بزنند و حتی گیاه بیمارشان را درمان کنند و به خانه‌شان روح ببخشند.

بانوی فعال محله بالاخیابان علاوه‌بر پرورش گل‌وگیاه برای خانم‌های محله، هیئتی راه انداخته و پیر و جوان را با خودش همراه کرده است. خوشرویی‌اش، پای او را به اداره فرهنگی و اجتماعی شهرداری منطقه ثامن هم باز کرده است و گل‌های اهدایی این اداره برای خانواده شهدا و فرهیختگان محله را هم تأمین می‌کند.


دلم می‌گرفت بدون گل

فصل زمستان است و گلخانه او رنگ‌وروی بهاری خود را از دست داده است، اما باذوق، خاک گلدان‌ها را تکمیل می‌کند و می‌گوید: من از آن خانم‌ها نیستم که بعد از خراب شدن کار‌ها و شکست خوردن، بنشینم و غصه بخورم؛ من می‌روم سراغ کار بعدی. قبل‌تر‌ها خیاطی می‌کردم، بعد رفتم سراغ گل‌وگیاه.

دستکش‌های کارش را درمی‌آورد، یک طبقه را پایین می‌رود و با یک سینی چای برمی‌گردد. چایش را خورده‌نخورده، دوباره دستکش می‌پوشد و شروع می‌کند و به زیروروکردن خاک‌ها.

چند تا از قلمه‌های نوپا را گوشه‌ای می‌گذارد و می‌گوید: زمینی از ارث پدری داشتم و گل پرورش می‌دادم، اما اصلا بلد نبودم و خیلی از آ‌ن‌ها خشک می‌شد. بعد شرایط طوری شد که آن زمین را فروختم، اما دلم می‌گرفت بدون گل. پیگیر شدم و فهمیدم در مرکز فنی‌وحرفه‌ای، دوره‌هایی هست برای پرورش گل‌وگیاه.

وقتی یاد دوران آموزشش می‌افتد، بانجابت می‌خندد، چادرش را روی سرش مرتب می‌کند و ادامه می‌دهد: حضور در آن دوره برایم سخت بود؛ چون مثل دانشگاه، خانم‌ها و آقایان باهم بودند. ته کلاس می‌نشستم و خجالت می‌کشیدم سؤال کنم. من پنج کلاس بیشتر سواد ندارم، اما در امتحان پایان دوره از ۱۰۰ نمره، ۸۹ نمره گرفتم.

 

سود کم، حال خوب زیاد

زهراخانم در فضایی که کمتر از ۱۰ متر است و کلی پله را باید برای رسیدن به آن بالاوپایین برود، انواع گل را پرورش می‌دهد. در این فصل، بیشتر گل‌های آپارتمانی مانند پتوس و سانسوریا و در فصل بهار و تابستان انواع شمعدانی و حسن‌یوسف و شب‌بو و... در اینجا پیدا می‌شود. گلدان‌های کوچکی که مشتری‌های محلی هم توان خریدشان را دارند.

زهراخانم که اهل رفت‌وآمد با همسایه‌هاست، می‌گوید: وقتی مدرک گرفتم، می‌رفتم از اطراف شهر گل می‌خریدم و می‌آوردم جلو در خانه، مرتبشان می‌کردم و می‌فروختم. سود کمی داشت، اما سروکار داشتن با گل‌و‌گیاه برایم آرام‌بخش بود. همسرم وقتی دید این کار را خیلی دوست دارم، روی پشت‌بام برایم گلخانه درست کرد. در همین فضای کوچک حدود ۴۵۰ گلدان را نگهداری می‌کنم، شاخه‌هایشان را قلمه می‌زنم و پرورش می‌دهم.

با اینکه خیلی تروفرز است، برای حمل کردن کیسه‌های سنگین خاک و گلدان‌های بزرگ، بدنش کم می‌آورد. می‌گوید: همسر و پسرم خیلی کمک می‌کنند و گلدان‌ها و کیسه‌های خاک را بالا می‌آورند. گاهی که تعداد گل‌ها زیاد است، مثلا در مناسبت‌های خاص، ۱۰۰ یا ۱۵۰ گلدان برای اداره فرهنگی آماده می‌کنم. این‌طور وقت‌ها از بچه‌های مسجدی می‌خواهم که بیایند و کمک کنند.

 

حال زهرا کاهانی مانند گیاهانش خوب است


نذر گل

خانه‌شان درست چسبیده است به مسجد صاحب‌الزمان (عج) در خیابان شهید کاشانی ۱۷. به همین دلیل زندگی‌اش با مسجدی‌ها عجین شده است. او برای خانم‌های مسجدی، کلاس پرورش گل‌و‌گیاه برگزار می‌کند، حتی در اردو‌های جهادی مسجد شرکت می‌کند و برای خانم‌های حاشیه شهر و روستا‌ها کلاس آموزشی می‌گذارد.

هرکس هر تعداد گلدان که داشته باشد، برایش مرتب می‌کنم و خاکش را عوض می‌کنم، همه کار‌ها هم نذر امام 

زهراخانم که عضو فعال بسیج حضرت زینب (س) در مسجد محله‌شان است، می‌گوید: به‌راحتی می‌توانم مشکل گل‌ها را متوجه شوم و دیگران را راهنمایی کنم. موقع ولادت امام زمان (عج) غرفه‌ای جلو مسجد می‌زنیم مخصوص گل‌وگیاه، هرکس هر تعداد گلدان که داشته باشد، برایش مرتب می‌کنم و خاکش را عوض می‌کنم، همه کار‌ها هم نذر امام زمان (عج).

یکی از کار‌هایی که حال زهراخانم را خوب می‌کند، هدیه دادن گل است؛ هم دسترنج زحماتش است و هم حال خوبی را که دارد، با دیگران تقسیم می‌کند.

عید غدیر جلو خانه‌اش غرفه‌ای زده و به رهگذر‌ها و مسجدی‌ها حدود چهارصد گلدان هدیه داده است. او برکت زندگی‌اش را از همین هدیه دادن‌ها و نذر‌ها می‌داند و می‌گوید: غیر از هدیه دادن، گل‌ها را با قیمت و سود کم می‌فروشم، اما از برکت همین گل‌ها خیلی از کار‌های دیگر هم انجام داده‌ام.

با کمک خیرانی که می‌شناسم و به من اعتماد دارند، سبد کالا تهیه می‌کنم و می‌رسانم به دست اهلش. چند خانم هم در محله‌مان هستند که جهیزیه و سیسمونی درست می‌کنند، برای آنها هم رابط می‌شوم و وسایل و کمک‌هایی را که مردم به من می‌دهند، به آنها می‌رسانم.

 

حال زهرا کاهانی مانند گیاهانش خوب است


قرار عاشقی با امام زمان (عج)

زهراخانم مداحی هم می‌کند. در جلساتی که دروهمسایه‌ها دارند، شرکت می‌کند و برای ائمه سنگ‌تمام می‌گذارد. هیئتی راه انداخته است و خانم‌های همسایه را هر هفته می‌برد زیارت. می‌گوید: به امام زمانمان خیلی ارادت دارم؛ به همین خاطر به نام ایشان یک هیئت تشکیل داده‌ام؛ هیئت «قرار عاشقی با امام‌زمان (عج)» که نذر فرج است.

داستان شکل‌گیری هیئت را هم این‌طور تعریف می‌کند: از دو سال قبل، خودم به‌تن‌هایی در هر مناسبتی می‌رفتم حرم. کم‌کم خانم‌های همسایه هم با من همراه شدند و تعدادمان زیاد شد. بعد شب‌های جمعه را هم اضافه کردیم، یک بلندگوی کوچک گرفتیم و هیئتمان اعتبار پیدا کرد. این‌طوری دختران جوان هم به ما پیوستند. خیری پیدا شد و به هیئتمان ویلچر اهدا کرد.

الان بیش از پنجاه نفر هستیم که از مسجد صاحب‌الزمان (عج) راه می‌افتیم و پیاده می‌رویم درست روبه‌روی پنجره فولاد. بعد در رواق نجمه‌خاتون، جمع می‌شویم و بعد از چهل دقیقه زیارت، قرارمان چایخانه است و بعد ذکرگویان برمی‌گردیم.


* این گزارش پنج‌شنبه ۸ آذرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۷ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44