کد خبر: ۱۰۸۰۴
۲۲ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰

سرگذشت «چاهش» یکی از قدیمی‌ترین مزارع شمال مشهد

«چاهش» روستایی حد‌فاصل «کلاتچه‌بوغا» و حدود مزار خواجه‌ربیع که کال موجود در این منطقه را به اسم آن می‌شناسند و «کال چاییش» یا «کال چاهش» می‌خوانند.

مزارع و روستا‌های اطراف مزار خواجه‌ربیع در شمال شهر مشهد، به‌دلیل هم‌جواری با کشف‌رود، اراضی حاصلخیزی دارد و از دیرباز، جمعیت زیادی در این منطقه ساکن بوده‌اند، تاآنجاکه برخی معتقدند محل اصلی شهر باستانی نوغان، در مکان فعلی بقعه خواجه‌ربیع و زمین‌های اطراف آن قرار داشته است؛ یکی از دو شهر بزرگ «توس» که به‌دلیل جمعیت زیاد و محصولات صادراتی خاص مانند دیگ‌های سنگی، شهرتی فراتر از مرز‌های ایران داشت.

در مجموعه یادداشت‌های مربوط به تاریخ محلات و مناطق شهر مشهد، به تعدادی از آبادی‌های این ناحیه اشاره و درباره آنها به تفصیل صحبت کرده‌ام؛ مزارع و روستا‌هایی مانند «مال‌آباد» و «کلاتچه بوغا».

یکی از روستا‌های قدیمی این بخش از شمال شهر مشهد که در متون قدیمی به‌عنوان قسمتی از بلوک «تبادکان» مورد‌اشاره قرار گرفته، روستای «چاهش» یا «چاییش» است؛ روستایی حد‌فاصل «کلاتچه‌بوغا» و حدود مزار خواجه‌ربیع که کال (مسیل) موجود در این منطقه را به اسم آن می‌شناسند و «کال چاییش» یا «کال چاهش» می‌خوانند؛ منطقه‌ای که با وجود کمبود اسناد درخوراتکا می‌توان درباره آن به موارد خاصی اشاره کرد و تاریخش را مورد بررسی و مداقه قرار داد.


یک روستا با چند نام

احتمالا قدیمی‌ترین سندی که در آن از «چاهش» سخنی به میان آمده، طومار مشهور «عضدالملک» است. در این طومار که در سال‌۱۲۷۳‌قمری و با هدف ثبت و ضبط موقوفات حرم‌مطهر‌رضوی تنظیم شد، از «چاهش» به‌عنوان یکی از حدود مزرعه «کلاتچه‌بوغا» سخن به میان آمده است.

در متن این طومار که در کتابچه «آثارالرضویه» ثبت شده است، می‌خوانیم: «مزرعه کلاتچه بوغا که محدود است به حدود ذیل بالتّمام‌/ حدی به اراضی مزرعه فتح‌آباد‌/ حدی به اراضی مزرعه مال‌آباد‌/ حدی به اراضی مزرعه چاهش‌/ حدی به اراضی مزرعه حسین‌آباد موقوفه خواجه‌ربیع»؛ با‌این‌حال، قدر مسلّم آن است که قدمت «چاهش» بسیار بیشتر از این حرف‌هاست و باید آن را در ردیف مزارع بسیار قدیمی اطراف مشهد قرار دهیم.

درباره اینکه چرا به نام «چاهش» در متون تاریخی اشاره چندانی نشده است، می‌توان دلایلی اظهار کرد که مهم‌ترین آنها، تغییر نام و نیز تقسیم حدود مزرعه به قطعات کوچک‌تر است. حتی در دوران معاصر نیز «چاهش» نامی ثابت در منابع و اسناد ندارد.

مهدی سیدی نیز در کتاب «نگاهی به جغرافیای تاریخی شهر مشهد» می‌نویسد: «این روستا شامل دو ده یا قلعه به نام‌های چایش ملکو (ملکان) و حسن‌آباد چاهش بود»؛ با‌این‌حال در «کتابچه تبادکان»، مربوط به دوره ناصرالدین‌شاه که در آن روستا‌ها و مزارع بلوک تبادکان را ثبت کرده‌اند، نام مزرعه به‌صورت «چاهک ملکان» ثبت شده و درباره آن آمده است: «قدیم‌النسق است؛ هجده خانوار رعیت دارد از هراتی و بربری. زراعت و باغات این قریه از قنات مشروب می‌شود؛ هوایش معتدل است.»

نکته جالب اینجاست که تقریبا در زمان تدوین کتابچه، در طومار عضدالملک از این مزرعه با نام «چاهش» یاد شده است و این مسئله نشان می‌دهد که در موضوع نام مکان مذکور، وحدت نظر و رویه وجود نداشته است. از سوی دیگر باید به تلفظ و معنای واژه «ملکان» دقت کرد.

اگر این واژه را ترکیب کلمه «ملک» (صرف‌نظر از نوع تلفظ حرف میم) با پسوند «ان» بدانیم، می‌توان چنین حدس زد که احتمالا نام مذکور اشاره به تعدد املاک در این منطقه و احیانا وجود چند‌مزرعه بزرگ دارد که مجموعا «چاهش» نامیده می‌شد‌ند. 

گزارش مهدی‌سیدی درباره وضعیت روستای «چاهش» که احتمالا مبتنی بر پیمایش میدانی در ابتدای دهه‌۱۳۸۰ خورشیدی است، این ظن را تقویت می‌کند؛ بنابراین، می‌توان «چاهش» را ترکیبی از چند مزرعه بزرگ و حتی مستقل دانست که در ادوار مختلف مالکیت‌های متعدد داشته و به‌همین‌دلیل، از نام ثابت برخوردار نبوده است. وجود واژه «چاه» یا «چای» در نام این مزرعه قدیمی هم حکایت از پرآبی آن دارد.

در زبان ترکی کلمه «چای» یا «چاه» به معنای «چشمه» است. چنین به نظر می‌رسد که نام «چاهک» یا «چاهش»، به وجود منابع آب زیرزمینی یا روزمینی مناسب در این مزرعه اشاره دارد؛ موضوعی که با کمی کنکاش، می‌توان آن را با شناسایی «کال چاهش» که قبلا به نام آن اشاره کردیم، مورد تأیید قرار داد.


«چاهش» در گذر تاریخ

چشم‌انداز تاریخی «چاهش»، مانند دیگر مزارع اطراف خواجه‌ربیع و حاشیه کشف‌رود، چشم‌اندازی پربار به نظر می‌رسد. این ناحیه، طبق برخی اقوال تاریخی، محل اتراق و اردو زدن نخستین گروه از اعراب مسلمانی بود که وارد خطه توس شدند؛ مرغزار‌های طبیعی و دسترسی به آب، یکی از مهم‌ترین دلایل چنین رونق و توجهی بود.

«چاهش» نیز، مانند «مال‌آباد»، «کلاتچه‌باغو» و «حسین‌آباد»، در طول تاریخش جنگ‌های زیادی به خود دیده است؛ از درگیری‌های عهد سلطان محمود‌غزنوی بگیرید تا جنگ سخت نادر، پیش از رسیدن به سلطنت، با ملک‌محمود سیستانی برای تسلط بر مشهد؛ هرچند که در منابع تاریخی، نامی از «چاهش» به‌عنوان مکان چنین وقایعی وجود ندارد، اما پیوستگی این مزرعه و روستای قدیمی با مزار خواجه‌ربیع می‌تواند اماره‌ای بر قرار گرفتن در کوران این دست حوادث تاریخی باشد.

در‌عین حال، دیگر اسناد مربوط به «چاهش» زیاد نیست و به دوره‌های متأخر مربوط می‌شود. در مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی، سندی چند‌صفحه‌ای و مربوط به سال‌۱۳۰۹‌خورشیدی وجود دارد که در آن، به تحدید حدود مزرعه «چاهش» اشاره شده است.

هرچند این سند، از نظر موقعیت و جایگاه، چندان مهم به نظر نمی‌رسد، اما محتوای شایان‌بررسی و جالبی دارد. سند مذکور با شماره‌۹۶۰۲۵ در مجموعه مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی نگهداری می‌شود.

سرگذشت «چاهش» یکی از قدیمی‌ترین مزارع شمال مشهد


نگاهی به یک سند تاریخی

روز دهم اردیبهشت سال‌۱۳۰۹ خورشیدی، اداره ثبت اسناد و املاک مشهد احضاریه‌ای به این شرح، به نام «آقای اسدی، نیابت تولیت آستان‌قدس‌رضوی» صادر کرد:

«چون حاج عبدالحسین وکیل حاج محمدابراهیم و حاج محمداسماعیل و حاج محمدحسن مقدس‌زاده و اعلمی وکیل هاجر سلطان خانم و علی‌آقا درودی نسبت به شش‌دانگ مزرعه حسن‌آباد معروف به چاهش ملکان واقع در بلوک تبادکان ناحیه‌۹ تقاضای ثبت نموده‌اند و ملک مجاور را موقوفه آستان‌قدس معرفی کرده است، مطابق ماده‌۴۲ قانون ثبت اسناد و املاک برای تحدید حدود موقت ملک مرقوم در محل ملک مزبور روز ۳‌خرداد (۲۵‌ذی‌حجه ۱۳۰۹ قمری) [ساعت]۳ بعداز‌ظهر شخصا حاضر شده یا وکیل قانونی اعزام دارید.» 

متن احضاریه نشان می‌دهد که در سال‌۱۳۰۹‌خورشیدی، یعنی حدود ۹۴‌سال قبل، مزرعه «چاهش» سه مالک عمده داشت یا دست‌کم سه نفر چنین ادعایی را مطرح کرد‌ه بودند؛ فرزندان مرحوم «مقدس‌زاده»، «هاجر سلطان خانم» و «علی‌آقا درودی». کنکاش درباره یکی از این افراد، یعنی «هاجر‌سلطان‌خانم» ما را به «احتشام‌السلطان»، یکی از اشراف دوره قاجار می‌رساند که ظاهرا در کرمان صاحب مقام، آبادی و مکنت بود.

فرزندان «احتشام‌السلطان»، طبق سندی که امروزه اصل آن در دانشگاه هاروارد نگهداری می‌شود، در سال‌۱۳۳۴‌قمری (۱۲۹۵‌خورشیدی)، در بحبوحه جنگ جهانی اول و حدود چهارده سال قبل از صدور سند احضاریه فوق‌الذکر، از وزارت مالیه می‌خواهند که حقوق دولتی آنها را از کرمان به اراک (در متن سند عراق) انتقال دهد.

در سند دانشگاه هاروارد، نام همسران و فرزندان احتشام‌السلطان ذکر شده که اسم «هاجر‌سلطان خانم» هم در میان آنهاست. اینکه آیا فرد شناسایی‌شده با سند مربوط به «چاهش» ارتباط دارد یا خیر البته نیاز به بررسی و مداقه بیشتر دارد؛ اما در همین حد می‌توان احتمال شناسایی یکی از مالکان قدیمی این مزرعه کهن‌سال را که کمتر در مشهد قابل پیگرد و پیگیری است، تصور کرد.

به دنبال صدور احضاریه، با دستور نایب‌التولیه وقت، «میرزاعلی نواب‌احتشام‌رضوی» به‌عنوان نماینده آستان‌قدس در تعیین حدود «چاهش» انتخاب شد و مأموریت یافت همراه با شخصی به نام «معین» در عملیات تحدید اراضی حاضر شود: «۲۹/۲/۱۳۰۹ – به‌عنوان آقای نواب‌احتشام‌رضوی‌/ ... لازم است شنبه، ۳‌خرداد، بعد‌از‌ظهر در محل مزبور حاضر شده به انجام وظایف مقرره قیام و نتیجه را راپورت نمایید‌/ پاراف: موارد دستور فوق به آقای معین ارجاع می‌شود که به معیت آقای نواب احتشام بروند.»

نماینده آستان‌قدس در عملیات تحدید حاضر شد و ماجرای حضورش را در گزارشی به محمدولی‌اسدی چنین شرح داد: «مقام محترم تولیت جلیله عظمی دامت شوکته‌/ بر حسب امریه شماره‌۷۱۶ / ۲۹/۲/۱۳۰۹ بعد‌از‌ظهر ۳ خرداد... برای تجدید حدود مزرعه چاهش به‌عنوان مجاورت به‌سمت نمایندگی آستان‌قدس درمورد ثبت حضور یافته مجاورت از طرف کلاتچه بوغا و سیس‌آباد حد‌فاصل بین کلاتچه بوغا و حسن‌آباد که مجاور کال است و در سیس‌آباد حد‌فاصل جوی و دیوار باغ است [بررسی شد؛]، چون اعتراضی نبود، صورت‌مجلس امضا شد.»

مطابق گزارش نواب‌احتشام‌رضوی، ۹۴‌سال قبل مزرعه «چاهش» از «حسن‌آباد» مستقل بود و جانب سمت کال این مزرعه قدیمی را با این عنوان و اسم می‌شناختند. سند تحدید اراضی، احتمالا قدیمی‌ترین سند مستقلی است که درباره مزرعه «چاهش» فعلا در دسترس است.


* این گزارش سه‌شنبه ۲۲ آبان‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۳۵۸ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44