دکتر قاسم رسا آخرین ملکالشعرای آستان قدس بود که اشعار او با سنگ و لعاب درآمیخته و بر معماری حرم، نقش بسته است. او همچنین پزشکی چیره دست بود.
اسدالله آزاد تلاش میکرد تا حرفه کتابداری را در ایران به نسخه جهانیاش نزدیک کند و از اهمیت آن بگوید. نگاهش به کتابداری صرفا فن قفسهبندی نبود بلکه در جستوجوی دانشگاه عادلانهتر و جامعه داناتر، جلساتش را پشت سرهم برگزار میکرد.
حاج احمد سعیدی سالها مدیریت مدرسه عسکریه را برعهده داشت. پس از تعطیلی این مدرسه با نظر آیتالله مصباح مقرر شد در پرداخت شهریه طلاب یاریرسان باشد و به این ترتیب بیشاز چهار دهه از عمرش را صرف امانتداری و تقسیم شهریه طلاب کرد.
علیقلیخان در دوره سلطنتش قادر به تأمین امنیت نبود و همین موجب شد لاتها و گردنکشان شهر قدرتی در شهر بههم بزنند تا آنجاکه کار از دست علیقلیخان و نیروهایش در رفت. یکی از مهمترینِ این اوباش، حاجیمحمد باباقدرتی بود.
سالار در دوره نخست میکوشید تا شرایط مشهد را دستخوش تغییر نکند. شواهد میدانی نشان میدهند که بازسازی و توسعه حرمرضوی رونق خوبی داشت و مردم نیز، باوجود همه مشکلات، وضعیت عادی داشتند.
دبیرستان شاهرضا با پرداختن به ورزشهای مختلف روز، نهتنها زمینه آشنایی آنها را با چنین ورزشهایی فراهم میکند که خود به مکان پرورش اولین نسل ورزشکاران نوین مشهد بدل میشود و سرانجام نخستین مجله ورزشی مشهد را نیز همین دبیرستان چاپ میکند.
علی رفعتی تعریف میکند: صفرتاصد کار ساخت کامل مسجد ولیعصر (عج) که حدود چهارسالی زمان برد، مردمی بود. هر کدام از همسایهها در هر پست و مقامی که بودند، دستبکار شدند تا مسجد ساخته شد.






