علیقلیخان در دوره سلطنتش قادر به تأمین امنیت نبود و همین موجب شد لاتها و گردنکشان شهر قدرتی در شهر بههم بزنند تا آنجاکه کار از دست علیقلیخان و نیروهایش در رفت. یکی از مهمترینِ این اوباش، حاجیمحمد باباقدرتی بود.
                سالار در دوره نخست میکوشید تا شرایط مشهد را دستخوش تغییر نکند. شواهد میدانی نشان میدهند که بازسازی و توسعه حرمرضوی رونق خوبی داشت و مردم نیز، باوجود همه مشکلات، وضعیت عادی داشتند.
                دبیرستان شاهرضا با پرداختن به ورزشهای مختلف روز، نهتنها زمینه آشنایی آنها را با چنین ورزشهایی فراهم میکند که خود به مکان پرورش اولین نسل ورزشکاران نوین مشهد بدل میشود و سرانجام نخستین مجله ورزشی مشهد را نیز همین دبیرستان چاپ میکند.
                علی رفعتی تعریف میکند: صفرتاصد کار ساخت کامل مسجد ولیعصر (عج) که حدود چهارسالی زمان برد، مردمی بود. هر کدام از همسایهها در هر پست و مقامی که بودند، دستبکار شدند تا مسجد ساخته شد.
                یکی از مستشاران بلژیکی که برای اداره امور پستی ایالت خراسان راهی مشهد شده بود، در این شهر دست به اقدامی خارج از حدود وظایفش زد که تبعات سنگینی برایش بهدنبال داشت.
                نامیدن کوچه به نام کربلا بهدلیل تجمع کاروانسالارهای کربلاست و در سالهای قبل از سده ۱۴ هجری که زائران کاروانی و با استفاده از شتر و اسب و قاطر عازم کربلا میشدهاند، این کوچه محلی بوده است برای آغاز سفر زیارتی.
                حضور هراتیها تنها در تجارت و بازرگانی خلاصه نمیشد. وقفهای متعدد آنها نشان میدهد که این مهاجران از میانه دوره ناصری تا اوایل پهلوی، با ثبت دهها موقوفه، در فرهنگ دینی و حتی اجتماعی مشهد نقش داشتند.
                





