کتیبههای طلایی که سال ۱۳۱۱ از نخستین ضریح چوبی حرم امامهشتم (ع) جدا شد، در گوشهای از تاریخ گم شده بود، تا اینکه ۱۳ سال بعد با پیگیری جراید، ختم به خیر شد.
مهدی سیدی مینویسد: «این روستا در حاشیه شمال شهر مشهد و جوار موقوفات آستانقدس واقع بود. چون صحرایی موقوفه نبوده، نامش در وقفنامهها نیامده و قدمتش نامعلوم است».
محمود خادمالخمسه میگوید: یکربع به غروب آفتاب بود و هنوز نماز ظهر را نخوانده بودیم و دنبال امام (ره) میدویدیم. بعد فهمیدیم امام (ره) رفتهاند به مدرسه علوی.
رضا صادقی میگوید: بسیاری از حسینیههای مشهد، دستخوش تغییر و معاصرسازی شدهاند. اما این تکیه با اینکه ۱۵۰ سال قدمت دارد، ساختار اصلیاش حفظ شده است که آن را بسیار خاص میکند.
اینجا درکنار نماز و دعا و نیایش، مباحثه داشتیم، مسابقه اجرا شد، تفریح و سرگرمی و بازی هم برقرار بود. این برنامهها، اعتکاف معنوی پرخاطرهای را برای ما رقم زد، به ویژه که همه بچههای سمپادی و نخبه بودند.
خادم تکیه که از خاندان اقوامشکوهی است، میگوید: «این ساختمان اصلا در نداشت و دورتادور غرفهها به یکدیگر راه داشت که مردم مینشستند پشت در حسینیه حصیر و پلاس میانداختیم تا روضهخوانی را بشنوند».
از ۲۱ هزارو ۶۰۰ مترمربع فرش دستبافت که در رواقهای حرممطهر پهن شدهاند، رواق امامخمینی (ره) با ۴ هزارو ۷۳۳ مترمربع فرش دستبافت، بیشترین مساحت فرششده را در میان رواقها به خود اختصاص داده است.