هلیا قمری سیزدهسال دارد و امسال به کلاس هشتم رفته است. او سهسالی هست که نویسندگی را زیرنظر استادانش در محله طرق شروع کرده است. داستانش با نام «بادبادکهای دوستداشتنی» در کتاب مجموعه داستانهای «بادبادکها» که نوجوانان طرقی آن را نوشتهاند، به چاپ رسیده است.
همچنین داستانش در یکی از نشریههای مخصوص کودکان در آمریکا چاپ شده است. بهعنوان نویسنده، نوشتن را راهی برای بیان احساساتش میداند. میخواهد در آینده درکنار داستاننویسی جراح قلب شود و به مردم با طبابت خدمت کند.
- چطور به کلاسهای داستاننویسی راه پیدا کردی؟
در مدرسهمان طرح پویش اجرا شد. دانشآموزانی که نمرههای بالایی داشتند، برای شرکت در دوره آموزشی فراتر از کتاب، انتخاب شدند. آنجا بود که با کلاسهای داستاننویسی آشنا شدم.
- به چه داستانهایی علاقهمند هستی؟
داستانهای تخیلی را بیشتر دوست دارم. ابتدا شخصیتهای داستانم را در ذهنم میچینم و بهطورکلی داستان را شکل میدهم. سپس آنها را روی کاغذ یادداشت میکنم.
- داستانهایت را برای چه کسی میخوانی؟
برای مادر، پدر و خواهرم میخوانم. بعضی از شبها که میخواهم برای خواهرم قصه بگویم تا بخوابد از داستانهای خودم برایش میگویم. اگر از داستانم خوشش بیاید، متوجه میشوم که بقیه کودکان هم احتمالا با این داستان ارتباط برقرار میکنند.
- در اوقات فراغتت چه کاری انجام میدهی؟
اگر کتاب نخوانم، ورزش میکنم. دوسالی هست که رشته تکواندو کار میکنم و کمربند آبی دارم. گاهی هم با نظارت والدینم بههمراه دوستانم به بوستان ریحانه میرویم و تفریح میکنیم. بعضی وقتها هم به کتابخانه طرق میروم و کتاب امانت میگیرم.
- هنوز به کلاس داستاننویسی میروی؟
در حال حاضر، کلاسهای داستاننویسیمان تعطیل شده است و استاد به طرق نمیآید. دوست دارم که باز هم ادامه داشته باشد، اما مسافت طولانی طرق سبب میشود استادها کمتر به اینجا بیایند. داستان نوشتن را دوست دارم و میخواهم آن را درکنار درسم ادامه بدهم.
- بعداز تعطیلشدن کلاسهای داستاننویسی چند داستان نوشتی؟
ششداستان. موضوع همگی آنها تخلیلی و احساسی است.
- برای آیندهات چه برنامهای داری؟
میخواهم درسم را بخوانم تا در رشته پزشکی قبول شوم. جراحی قلب را دوست دارم. داستاننویسی را هم ادامه میدهم؛ چون تصور میکنم که با نوشتن میتوانم آنچه را در قلب و ذهنم میگذرد، با تخلیل مخلوط کنم و بنویسم. خیلی دوست دارم در آینده، رمان بنویسم و خوانندگان بسیاری جذب کنم.
- دوست داری برای طرق چه کاری انجام بدهی؟
اگر روزی مسئولیتی داشته باشم حتما برای بانوان و دختران طرقی فضایی ایجاد میکنم تا بتوانند در آن بهراحتی تفریح کنند یا دور هم جمع شوند. درمانگاه و سالن ورزشی از کمبودهای محلهمان است و اگر روزی پزشک بشوم، میخواهم مطبم را در محلهای که بزرگ شدم، دایر کنم.
* این گزارش سهشنبه ۳ مهرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۷ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.