یاد خاندان نصیرزاده با وقفهای ماندگارشان، در کوچه شهید محسن کاشانی22 جاری است. این خانواده متمول که از مهاجران بنام قفقازی بودند، در سالهای 1305-1308 ساختمان چهارطبقه را در خیابان ارگ، یکی از معابر پرتردد مشهد، بنا میکنند. خانواده نصیرزاده موقوفاتی در زمینه تعلیم و تربیت دارند که برخیهایش در این معبر قرار گرفته و آن را شلوغ و پرتردد کردهاند. تقریبا نیمی از این معبر را فضاهای آموزشی نصیرزاده در بر میگیرند و استقرار ناحیه مقاومت بسیج و سپاه مالک اشتر در انتهای معبر امنیت آن را کامل کرده است.
ایستگاه و محله راهآهن روی سه مزرعه بزرگ مشهد قدیم به نامهای امینآباد، عشرتآباد و علیآباد قرار میگیرند. در این میان عشرتآباد مزرعهای بزرگ شبیه شهرچهای در شمال غرب باروی شهر مشهد بوده که بخشی از آن در داخل باره قرار داشته است. زمینهای مزرعه امینآباد نیز جزو موقوفه علیشاه افشار بوده است.
«افسر» خیابانی است بابیشاز یککیلومتر در مرکز مشهد؛ جایی بین ایستگاه راه آهن و حرم مطهر رضوی. دقیقترش را اگر میخواهید، اینطور میشود: خیابانی که سه خیابان شهیدهاشمینژاد، آیت الله بهجت و بیهقی را قطع میکند.خیابان افسر از دو طرف بسته است. ته شرقی محله به یک بنبست میرسد؛ در نزدیکیهای کوچه نوغان و ته غربی آن به بنبست دیگری میرسد، نزدیکیهای کوچه حسینباشی. آخرین خانه سمت شرقی یک آپارتمان بزرگ است که در گذشته، خانهای بود معروف به خانه «چهلخانواری». از آن خانههای قدیمی که یک حیاط بزرگ با حوض پرآب وسطش و دورتادورش اتاقهایی بود که توی هرکدام از آنها یک خانواده زندگی میکردند با آشپزخانه و سرویس بهداشتی اشتراکی برای همه.
ستاد ازدواج آسان محله راهآهن که به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه(س) روایت شکلگیری و فعالیتشان را میخوانید، هم از ظرفیتهای محلی برای پیشبرد کارها استفاده میکنند هم از ظرفیتهای دیگر مجموعههای شهر. به قول خودشان، کارگروه تشریفات دارند و با ظرفیتهایی در حوزه ازدواج در ارتباط هستند: شیرینیفروشی، گلفروشی، طلافروشی، پارچهفروشی، لوازم خانگی و ... . این گروه دست دخترها و پسرهای زیادی را به هم داده و آنها را با اشتیاق تا خانه بخت همراهی کرده است.
دل و جان محمودآقای روایت ما که بازنشسته نهاد بزرگی چون شهرداری است با گل و گیاه پیوند خورده است و از آن جدا نمیشود. یک قیچی ویژه باغبانی در جیب کتش دارد. هر جای شهر که درختان یا بوتهها به هرس کردن احتیاج داشته باشند، درنگ نمیکند. آن را بیرون میکشد و شاخهها را تکبهتک میچیند. رد کبودیای که به دلیل زخم انبر و قیچی روی دستش نشسته است کمرنگ نمیشود. نمیداند تعلق خاطرش به گلها و گیاهان بیشتر است یا مردم شهر. هرچه هست عشق و علاقهای در خون و رگهایش جریان دارد که خواب را هر صبح از سر او میپراند.
مسجد موسیبنجعفر(ع) بیش از سه دوره بازسازی را به خود دیده است اما با توجه به قدمتی که دارد، هیچکس درباره اینکه مسجد ترکها چطور پا گرفته است چیزی نمیداند. سال 1265 مسجد بنا شد و چطور و چگونهاش مشخص نیست، اما آبانبار قدیمی هنوز هم زیر مسجد است. نخستین بازسازی این مسجد سال 1340 از سوی امام جماعت و خیران انجام شده است . پس از آن آیتالله علی فلسفی در سال 1360 بازسازی دوم را انجام میدهد.
کوچه آیتالله بهجت4 که به نام شهیدجواد قدیری است، در همسایگی باغ نادری قرار دارد. نزدیکی این معبر با حرم مطهر، بافت آن را زائرپذیر کرده است. اولین موضوعی که در این کوچه به چشم میآید، تعداد زیاد هتلها و مهمانپذیرهاست. دیگر اینکه ساختمانهای قدیمی در حصار خانههای بلند، هنوز پابرجایند و حس خوبی را به رهگذران منتقل میکنند. ساکنان میگویند با توجه به رفتوآمد زائران که معمولا در اواخر شب اتفاق میافتد، روشنایی معبر آنگونه که باید، نیست. آسفالت نامناسب هم یکی دیگر از مشکلات این کوچه است که فرعیهای زیادی دارد.
کوچه شهیدهاشمینژاد14 یکی از معابر قدیمی محله راهآهن است. خانههای قدیمی که هنوز در این معبر به چشم میآید، هویت کهن آن را گوشزد میکند. کوچه بهدلیل وجود ساختمان «مرکز نهضت سوادآموزی» که در ابتدای آن قرار داشت، سالها به نام کوچه نهضت شناخته میشد، اما پس از شهادت غلامرضا نوروزی در 25شهریور1361، نام این شهید بر تابلو ورودی کوچه جای گرفت.