این روزها در صحن امامحسنمجتبی (ع) روضه ای برپاست که پیش از آغاز، نام مهدیقلیخان قرایی از بلندگویش شنیده میشود؛ کسی که اموال و املاک بسیاری را وقف حرم امامرضا (ع) کرد.
کوچه مهر مادر ۱۹ با ساکنانی معمولا قدیمی، فضایی مناسب برای زندگی اجتماعی دوستانه و مسالمتآمیز فراهم کرده است. حضور پایگاههایی با شالوده دینی مثل مسجد نیز باعت تقویت ارتباطات اهالی شده است.
محسن پورنامدار میگوید: ۴آذر سال۱۳۴۴ بابا شدم و درست سهروز بعد به شکرانه این اتفاق، هیئت را تأسیس کردم. آن زمان هیئت به نام امامهادی (ع) خیلی کم بود و نام ایشان غریب بود.
زهرا صبوحی از مادرش چنین یاد میکند: همیشه به من میگفت «برو در حیاط را باز بگذار و درِ خانه همسایهها را بزن و بگو بیایند روضه ». میگفتم: «مادرجان! پرچم را میبینند و خودشان میدانند روضه است، اگر بخواهند میآیند». و اینگونه سالبهسال روضه ما شلوغتر میشد.
خانه مرحوم حیدری، فقط یک خانه قدیمی ساده در انتهای شهرک شهیدباهنر نیست، بلکه از وقتی هیئت انصار المحسن (ع) شکل گرفته، قلب تپنده محله محسوب میشود؛ یک حسینیه کوچک برای همه اهل محل.
کسی از راز روضه های خراجبیگم خبر ندارد. برگزاری روضه صبحهای پنجشنبه؛ نه یک بار و دو بار، بلکه ۵۲ بار در سال. یک دهه عزاداری برای سیدالشهدا (ع) را هم که اضافه کنیم، باید به حسابوکتاب اجرش غبطه خورد.
حسین آقای شریف روحانی میگوید: آقاشاه برای روضه ها یک ترکه چوب از درخت حیاط خانه میکند. دم در میایستاد و مهمانان را خوشامد میکرد. هرکس که وارد میشد، آرام با ترکه بر شانهاش میزد و خوشامد میگفت.