تاریخ شفاهی

یلدا؛ شب قصه و شعر به سبک اهالی طرق
برای شنیدن خاطرات و آداب و رسوم شب چله میهمان خانه «رجب کریمی طرقی» شدیم و حال و هوای خانه، ما را به روزگار قدیم برد. کرسی که روی آن لحافی با زمینه قرمز و آبی پهن شده، دور تا دور کرسی کناره برای نشستن است، روی کرسی مجمعه قدیمی به رسم گذشتگان گذاشته شده و چراغ گردسوزی هست که بوی نفتش به مشام‌ می‌رسد.
مغازه‌ای که مسجد شد
مقابل آزمایشگاه جهاد دانشگاهی در خیابان رازی مسجدی قرار دارد که در گذشته مغازه کوچک شیشه‌بری بوده است اما امروز هنگام ظهر با بلند شدن صدای اذان از بلندگوی مسجد میزبان تعداد زیادی از نمازگزاران است. نام این مسجد قدس گذاشته شده و زمین آن در سال87 توسط ورثه مرحوم حاج حسین قدس روحانی وقف شده است. از سال94 که بازسازی بنای مسجد و امور مربوط به وقف آن انجام شد در هر سه نوبت صبح، ظهر و مغرب نماز جماعت در این مسجد برگزار می‌شود.
آخرین گیوه‌دوز دستی مشهد
آخرین نسل از گیوه‌دوزهای مشهد است و اگر او دست به‌ دوخت‌ودوز نبرد، دوختن گیوه به‌شکل سنتی به‌خاطره‌ها و تاریخ می‌پیوندد. درباره علی‌اکبر حمامی صحبت می‌کنیم. کسی که این روزها بیماری و تولیدات کارخانه‌ای و کفش‌های برند دیگر به او اجازه نمی‌دهند در بازار کفش جولان دهد، اما 62سال بازار گیوه را قبضه کرده بود.
پرستار عادت نمی‌کند
مرضیه آذرفزا می‌گوید: بیماری در بخش جراحی داشتم. یک پسر اهل تربت حیدریه بود که در سه راه شادمهر زیر کامیون رفت و پایش از ران قطع شد. نگهداری‌اش خیلی سخت بود. چقدر تیمارداری این بیمار را کردیم. تمام پانسمان‌هایش را در اتاق عمل تعویض می‌کردیم تا عفونی نشود. پدر و پسر گریه می‌کردند که بگذارید بمیرد. چقدر زحمت کشیدیم تا پایش پوست بگیرد. من او را معرفی کردم تا پای مصنوعی بگیرد. بعد از مدت‌ها به من گفتند غلامی نامی کارتان دارد. رفتم دیدم این جوان آمده است و خم شد تا دست من را ببوسد.( بغض می‌کند و اشک‌هایش جاری می‌شود). حدود سال 86 بود. اصلا فکر نمی‌کردم که من را یادش باشد.
یکشنبه خونین، تکلیف انقلاب در مشهد را روشن کرد
نهم و دهم دی ماه ۱۳۵۷ از روز‌های خونین و فراموش‌نشدنی در تاریخ تحولات اجتماعی و انقلاب اسلامی در مشهد است. روز‌هایی که در آن ده‌ها نفر از مردم بی‌گناه مشهد به خاک و خون کشیده شدند.
گرمابه اسلام؛ حمام 150 ساله محله جدیدها
یهودی‌ها بناهای زیادی را در کوچه‌پس‌کوچه‌های محله عیدگاه که ساکن آن بودند، احداث کردند که امروزه به بناهای تاریخی تبدیل شده‌اند و هویت یک دوره از تاریخ مشهد را به‌دوش می‌کشند. یکی از این بناها حمام است. حمامی که به‌گفته قدیمی‌های محله حمامی با معماری خاص بوده است و تا زمانی که درهای محله جدیدها به‌سوی مردم مشهدی باز نشده بود، فقط یهودی‌ها حق استفاده از آن را داشتند.
صله رحم؛ رهاورد یلدا نشینی
رمضانعلی صفایی می‌گوید: شب چله طولانی‌ترین شب سال است و مردم در این شب سنت صله‌رحم را به جا می‌آورند. اعتقاد مردم قدیم این بود که در این شب جنگ بین نیروهای اهریمنی(شر و تاریکی) و اهورایی (خیر و روشنایی) به اوج خود می‌رسد. چون آتش، سنبل غلبه روشنی بر تاریکی بود در هرخانه آتشی روشن می‌شد و کسی حق خاموش‌کردن این آتش را نداشت چون خاموش‌کردن آن را بدشگون و مایه بدبختی می‌دانستند.در میهمانی شب چله یکی از افراد باسواد و خوش‌صدای حاضر در میهمانی بنا بر رسم، شروع به خواندن شاهنامه می‌کرد.