زهرا بیات بچههای محله شفا را در مسیر ورزش هدایت میکند
وارد باشگاه رزمیکاران در محله شفا که میشویم، صدای برخورد پاها با زمین و ریتم منظم حرکات، فضا را پر کرده است. اینجا فقط تمرین بدن نیست؛ تمرین تمرکز، جسارت و خودباوری است. باشگاه رزمی کونگفو با سبک نیوکونگفو در مسجد امامخمینی (ره)، جایی است که سیدهزهرا بیات بیشاز پنجسال است بهعنوان مربی در آن فعالیت میکند.
این مربی بیستوهشتساله، دارای مدرک کارشناسیارشد روانشناسی ورزشی و دان ۵ کونگفو است و بیشاز ۱۰سال سابقه مربیگری دارد. شاگردانش در اینجا تنها برای مبارزه آموزش نمیبینند؛ آنها یاد میگیرند چگونه بدن و ذهن را همزمان کنترل کنند. در کلاسهای او، حرکات رزمی، فرمها، حرکات نمایشی و کار با سلاح درکنار هم آموزش داده میشود؛ ترکیبی که بسیاری از هنرجویانش را در مسیر قهرمانی قرار داده است.
آغاز مسیر از کلاسهای اوقات فراغت
زهرا مسیرش را از نه سالگی آغاز کرد؛ سنی که بسیاری از کودکان، ورزش را صرفا برای بازی تجربه میکنند. او دراینباره میگوید: تابستان قرار بود در کلاسهای اوقات فراغت ثبتنام کنم. سال قبل، تجربه شرکت در کلاسهای هنری و نقاشی را داشتم و متوجه شدم این مسیر با روحیه من همخوانی ندارد. همین بیعلاقگی سبب شد سال بعد در کلاس کونگفو ثبتنام کنم. پساز گذراندن آن دوره، فهمیدم به ورزشهای رزمی علاقه دارم و تصمیم گرفتم این مسیر را ادامه دهم.
تمرینها خیلی زود برای او رنگ رقابت گرفت. اولین حضور رسمیاش در مسابقات به دهسالگی بازمیگردد؛ رقابتهای استانی که با کسب مدال برنز همراه شد. اما این، تنها آغاز راه بود.
بچههایی که روحیهای جسور و تهاجمی دارند در مسابقات موفقتر ظاهر میشوند
زهرا میافزاید: بعد از آن، موفق به کسب مدال طلا شدم. این موفقیتها باعث شد مسیرم را جدیتر دنبال کنم. او در سالهای بعد، در رقابتهای کشوری در شهرهایی، چون کرمان، تهران و شیراز حاضر شد و هربار توانست مقامهای اول تا سوم را کسب کند؛ دستاوردی که تا امروز به بیش از شصتحکم و مدال استانی و هجدهمدال کشوری رسیده است.
زهرا بیات درکنار کونگفو، تکواندو را نیز بهصورت حرفهای ادامه داد و بهعنوان عضو تیم تکواندو در سطح مدارس فعالیت داشت. تجربه ژیمناستیک در سطح حرفهای نیز به مهارتهای حرکتی او عمق بیشتری بخشید.
حمایت از عدالت آموزشی
ورود او به دنیای مربیگری صرفا یک تغییر نقش نبود. بیات در فاصله سالهای۱۳۹۷ تا ۱۴۰۲ عنوان مربی برتر را کسب کرد و تیم تحت هدایتش در بسیاری از مسابقات، مقام اول تیمی را به دست آورد؛ بهگونهای که به گفته خودش «بهطور معمول در مسابقات، سکوهای برتر از آن بچههای ماست.»
باشگاهی که او در آن فعالیت میکند، ویژگیهای منحصربهفردی دارد. این مجموعه، وابسته به مسجد است و ورزش را درکنار فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی پیش میبرد.
زهراخانم که طی پنجسال گذشته در این مکان مشغول به فعالیت است، تلاش کرده فضایی امن، سالم و دردسترس برای کودکان و نوجوانان فراهم کند. یکی از رویکردهای مهم این باشگاه، عدالت آموزشی است. برایناساس، علاوهبر اعطای تخفیف به هنرجویان، کودکان و نوجوانانی که از نظر مالی در شرایط مناسبی نیستند، میتوانند بهصورت رایگان در کلاسها شرکت کنند.
موثر بودن آموزشها
باشگاه از نظر اندازهی فضا، نسبتبه بسیاری از مجموعههای مشابه بزرگتر است و در هر دوره پذیرای سی تا چهلهنرجوست. نتایج مسابقات گواه مؤثر بودن این آموزشهاست؛ بهطوریکه در هر دوره رقابتی، از میان چهلشاگرد او، حدود ۳۵نفر موفق به کسب مقام میشوند. درمیان آنها، دو هنرجو به سطح ستاره هشتم رسیدهاند؛ ورزشکارانی که علاوهبر تسلط بر مهارتهای رزمی، در ژیمناستیک و کار با سلاح نیز در سطح ممتازی قرار دارند.
بیات درباره روحیات متفاوت هنرجویان میگوید: همه بچهها شبیه هم نیستند. برخی روحیهای جسور و تهاجمی دارند و بههمین دلیل در مسابقات موفقتر ظاهر میشوند.
به اعتقاد او، اگر این جسارت بهدرستی هدایت شود، یک امتیاز بزرگ است. خود او نیز از همان سالهای ابتدایی حضور در مسابقات، این روحیه جسورانه را داشته است.
با بیان این خاطره، خندهای بر لبانش مینشیند و ادامه میدهد: همیشه در باشگاه و مسابقات با تمام توان حریفم را میزدم. حتی گاهی مادرها نزد من میآمدند و میگفتند «میشود زهرا کمی آرامتر بزند؟»، اما همین روحیه بود که باعث تداوم مسیر من شد.
آمادگی توأمان جسم و ذهن
او معتقد است مربیای که خود سابقه حضور در میدان مسابقه را دارد، درک بهتری از هنرجو خواهد داشت. زهرا بیات توضیح میدهد: وقتی بچهها وارد زمین میشوند، احساس میکنم خودم در آنجا هستم و سعی میکنم هدایتشان کنم. به نظر من، یک مربی باید بداند چه زمانی باید تشویق کند و چه زمانی جدی و قاطع باشد.
به نظر من، یک مربی باید بداند چه زمانی باید تشویق کند و چه زمانی جدی و قاطع باشد
او علاوهبر تمرینهای بدنی، به «روانشناسی ورزشی» نیز علاقهمند است و با ادامه تحصیل در مقطع کارشناسیارشد این رشته، تلاش کرده دانش روانشناسی را در فرایند آموزش ادغام کند. زهرا دراینباره توضیح میدهد: پیش از این، از نظر فنی میدانستم چه تمریناتی به هنرجویانم بدهم، اما آگاهی کمتری از بعد ذهنی داشتم. حالا تلاش میکنم آمادگی جسمانی و آمادگی ذهنی، مکمل یکدیگر باشند.
وقتی از او میپرسیم اگر به دوران کودکی بازگردد، آیا بار دیگر همین مسیر را انتخاب میکند، پاسخی کوتاه و قاطع میدهد: اگر به نهسالگیام برگردم، بدون هیچ تردیدی باز همین رشته را انتخاب خواهم کرد.

همیشه حواسش به ما هست
ستایش اسحاقی، هجدهساله
یازدهسال است که کونگفو را گامبهگام از مربیام، زهرا بیات آموختهام و اکنون کمربند مشکی و دان ۳ دارم. طی این یازدهسال توانستم بیشاز پنجاهمقام استانی و دوازدهمقام کشوری کسب کنم. آنچه در این سالها برایم درخشانتر از هر مدالی بوده، وجود مربیام است. او با ما رفیق است و همیشه همراهیمان میکند. گاهی میبینیم بهخاطر تمرینهای ما از تفریح و زندگیاش میزند.
حضورش در مسابقات برایمان دلگرمکننده است. یکیدو بار پیش آمد که به واسطه گرفتاریهای کاری نتوانست در مسابقات کنارمان باشد. نبودش برایمان خیلی سخت بود. همیشه درکنار زمین حواسش به ما هست و راهنماییمان میکند. خانم بیات تکبعدی نیست و افق دیدش فراتر از یک سبک و ورزش است. من هم تلاش میکنم شبیه او باشم. همیشه به ما میگوید از استادان دیگر هم فنون رزمی را بیاموزید. از ما میخواهد در یادگیری مغرور نباشیم و تأکید میکند که غرور، بلندترین دیوار در مسیر یادگیری است.
پاگیر مربی شدم
پریسا کاظمینسب، شانزدهساله
سهسال تکواندو کار میکردم تا اینکه با کونگفو آشنا شدم و همانجا ماندگار شدم. چیزی که مرا بهسوی این رشته کشاند، اشتیاق یادگرفتن هنری نو و کار با سلاح بود. روزی تبلیغ کلاسها را دیدم و بیدرنگ راهی مسجد امامخمینی (ره) شدم. آن روزها چندان به فکر مسابقه و مقام نبودم؛ تنها چیزی که میخواستم، همین بود که بتوانم با سلاح کار کنم. حالا بعداز این مدت، کمربند سبزم را با افتخار میبندم.
در مسابقات استانی، در بخش سلاح به مقام اول رسیدم و در بخش مبارزه استانی، یک بار دوم و یک بار اول شدم. آنچه مرا بیش از هر مدال و مقامی در این سالن نگه داشته، اخلاق و همراهیِ مربیام، خانم بیات است. ابتدا آمده بودم تا فن بیاموزم؛ او به من نشان داد پشت هر حرکتی، یک درس زندگی خوابیده است. از او آموختم که مشکلات، هرقدر هم سخت و بزرگ به نظر برسند، راه حلی دارند؛ فقط باید نگاهمان را عوض کنیم.
* این گزارش شنبه ۲۹ آذرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۱ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.
