در دیوارِ همه خانههای احمدآباد سوراخ یا سویی تعبیه شده بود که از میان آن جوی آبی عبور میکرد. این جوی آب از باغ سرمسازی میآمد.
بیشتر از شلۀ نذری خانوادۀ ناصریان، تنور نانپزیشان معروف است که زنهای محله برای چسباندن یکنان به دیوارۀ آن صف میکشند.
یکی از قدیمیهای طرق میگوید: بار غلات را که میبردیم، آسیابان، نشانی روی کیسه گندم یا جو میگذاشت و آن را وزن میکرد. یک هفته تا ۱۰ روز طول میکشید تا کار را تحویل بدهد.
محمدعلی عبدی میگوید: بین بازیهای بچههای قدیم، توشلهبازی (تیلهبازی) و بجلبازی (به استخوان زانوی پای گوسفند بجل میگفتند) از همه معروفتر بود و طرفداران زیادی داشت.
وقتی در سمزقند عروسی یا عزایی بود، همه اهالی وظیفه خود میدانستند که در مراسم حضور یابند. بههمیندلیل غذای عروسی و عزا آبگوشت بود.
شبچلهها آنقدر برف میبارید که همه حیاط خانه سفید میشد. گاهی بچهها شاد و سرخوش برای اینکه ما راحت رفتوآمد کنیم تونل برفی درست میکردند.
عَلمکشی یا عَلمبرداری، مهمترین آیین عزاداران حسینی افغانستانیها در شب هفتم محرم است و از قدیم، در پایان این مراسم به میهمانان، حلوای نذری داده میشده است.